مسئولیت سیاسی/ امانتی الهی در اسلام/معصومه طالبی/پژوهشگر موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
امرزوه سوء استفاده از قدرت در جوامع، مفهوم مسئولیت سیاسی را دچار تحول اساسی نموده است. ریشههای فساد به تاریخ تمدن بشر برمیگردد و فساد سیاسی و اقتصادی در اشکال مختلف خود از زمانی که بشر روابط اجتماعی، سیاسی و ساختاری را بنا نهاد، تا به امروز وجود داشته و حتی فیلسوفان یونان قدیم، در نوشتههای خود به مواردی از اینگونه فساد در عصر خود اشارهکردهاند. حال اینکه از دیدگاه اسلام چه ذهنیتی از قدرت باید وجود داشته باشد تا مسیرهای منتهی به فساد در قالب سیاسی و اقتصادی آن را مسدود نماید، بحثی اخلاقی است که نقش آن در پیشگیری و مبارزه با فساد در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن قابل توجه است.
در دین مبین اسلام موضوع توجه به فساد مالی در مسئولین سیاسی از اهمیت زیادی برخوردار است و مبارزه با این پدیده میتواند یكی از مصادیق بارز اقامه قسط در جامعه باشدكه در قرآن بهعنوان یكی از اهداف بعثت انبیا ذكرشده است. بدین ترتیب، مبارزه با فساد و انحرافات اجتماعي بالاخص در مسئولین سیاسی، يكي از اصول و اهداف اساسي دين مبين اسلام است. بر اين اساس، آموزههاي ديني، سرشار از راهكارها و راهحلهاي پيشگيري از بروز فساد در مسئولین سیاسی و مبارزه با آن است؛ چنانكه پيامبران الهي و پيشوايان دين در مجموعه حکمرانان تحت امر خود، اهتمام جدي به آن داشتهاند؛ به صورتی که در جامعه اسلامی قدرت را امانتی الهی در دست قدرت مدار تعریف می کردند. بدین ترتیب قدرت و مسئولیت سیاسی در اسلام، امانتی است که منشا الهی دارد و طبعا این نوع قدرت و مسئولیت که به عنوان امانت تلقی می گردد، شرایط حفظ و پاسداری از امانت را نیز در خود دارد.
در اینجا بحث اهلیت امانت گیرنده در قبال امانتی که به او سپرده می شود مطرح است. در یکی از دستورالعمل هایی که در نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر آمده است، ایشان می فرمایند که از پیامبر شنیدم که می فرمود: وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ كُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِكَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا يَقْهَرُهُ كَبِيرُهَا وَ لَا يَتَشَتَّتُ عَلَيْهِ كَثِيرُهَا وَ مَهْمَا كَانَ فِي كُتَّابِكَ مِنْ عَيْبٍ فَتَغَابَيْتَ عَنْهُ أُلْزِمْتَه/ و بر سر هر يك از كارهايت رئيس و كاردانى را بگذار كه بزرگى كار او را خسته نكند و زيادى كار او را پريشان نسازد و هر عيب كه در نويسندگان تو باشد و تو از آنها غافل باشى به حساب تو مىگذارند(نهج البلاغه).در واقع تاکید بر این است که ظرف وجودی و مدیریتی افراد متفاوت است و مقام و مسئولیت باید متناسب با مظروف واگذار شده باشد. ظرف با مظروف باید انطباق و سازگاری داشته باشد. به گونه ای که، از ویژگی های بارز امانت داری اهلیت داشتن است که شرایط آن عبارتند از: اراده خیرخواهی نسبت به امانت دهنده یا نفس امانت، توانایی ها، مهارت ها و دانش های مربوط به شیوه محافظت و امانتداری و علم داشتن و مهمتر از همه اینکه نیت خوب خواهی و نیز توانایی نظری باید در مقام عمل هم در امانت داری عملکردی تحقق پیدا کند. این سه باید به طور همزمان وجود داشته باشند تا بار امانت بر دوش کنش گر سیاسی اعم از مردم و یا دولتمرد به سلامت به منزل برسد. دوگانه مالک و مستاجر عمق و ژرفای امانت پنداری را می رساند و در اصل قدرت (در اسلام) امانتی است که در حلال آن حساب و در حرام آن عقاب است(برزگر،1393).
قاعده تناسب ظرف با مظروف در امانتداری مسئولیت سیاسی، این نکته را یادآور می شود که مسئولیت سیاسی نه تنها تکلیف و وظیفه ای سنگین بر دوش مسئول سیاسی است، بلکه امانتی است که امانت دار ضمن حفظ امانتداری می بایست به یاد داشته باشد که با بهترین شرایط امانت را به اهل آن پس از خود واگذار خواهد نمود. پس دلبستگی به مقام، شهرت و ثروت از موانع رسیدن به امانت داری صالح و شایسته در اسلام است. چرا که اسلام برعهده گرفتن مسئولیت سیاسی را به مثابه قبول امانتی الهی می داند که فساد در ابعاد سیاسی و اقتصادی آن، نمود بارز خیانت در امانت خواهد بود. طبعا اگر انسان، قدرت و عزت را نعمتی الهی بداند، آن را در مسیر صحیح خود قرار داده و از آن به عنوان ابزاری برای دستیابی به خواست های فردی استفاده نمی کند.
منابع
برزگر، ابراهیم(1393)، دولت و استعاره امانت در مردم سالاری دینی، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال هفدهم، شماره دوم، تابستان .
نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی(1381)، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.