محورهاي اصلي کنفرانس ژنو و چشمانداز صلح درافغانستان
پيرمحمد ملازهي
كارشناس ارشد مسائل افغانستان
اخيرا کنفرانس ژنو در مورد افغانستان با حضور نمایندگانی از 16 کشور و 53 نهاد بینالمللی، جامعه مدنی، بخش خصوصی و رسانهها با صدور بیانیه مشترک به کار خود در سوئيس پایان داد. نوشتار زير به اين مساله پرداخته است. دو موضوع مهم بینالمللی کنفرانس، نخست راضی کردن طالبان افغان به ورود به فرآیند صلح و دوم تلاش دولت افغانستان براي گزارش كمكهاي پيشين بود. اشرف غنی و عبدالله عبدالله در دولت وحدت ملی افغانستان تلاش کردند تا با ارائه گزارشی از نوع کمکهای دریافت شده در سطح بین الملل و در مورد هزینه کمکهای ارائه شده از حامیان بین المللی افغانستان، تقاضا برای تداوم آن براي دولت وحدت ملی افغانستان داشته باشند.
در واقع با توجه به اینکه شبهههايي در مورد عدم شفافیت بر نحوه خرج کرد کمکهای بین المللی از سوی خیلی کشورها نسبت به این امر و ادامه کمکهای خود به افغانستان وجود داشته، امیدواری دولت وحدت ملی افغانستان این بود که با ارائه گزارشی از وضعیت سياسي و نظامی افغانستان برای کشورهای یاری دهنده تداوم کمکهای را به افغانستان تشویق کنند. در واقع این رویکرد مدنظر قرار گرفت تا نه تنها کمک های مالی ادامه پیدا کند، بلكه با توجه به شرایط افغانستان افزایش نیز پیدا کند. لذا به نظر میرسد که دولت افغانستان موفق شده است تا در بخش دریافت کمکهای بین المللی، کشورها و مجامع جهانی را نسبت به عدم پذیرش شایعات مالی و استفاده ناصحیح از این کمکها قانع کند. در واقع تا حدی به نظر میرسد دولت موفق شده است تا با توجه به وضعیت خاص افغانستان کشورها را به ضرورت تداوم کمکها راضي کند. چنانچه شرکتکنندگان در کنفرانس مجددا بر ارائه بسته کمکی 15.2 میلیارد دلاری برای اولویتهای توسعهای افغانستان تا سال 2020 تاکید و به کاهش تدریجی کمکها برای توسعه اجتماعی و اقتصادی افغانستان در جریان دهه تحول اشاره کردند.
بخش دیگر این کنفرانس چگونگي حضور گروههای مختلف افغانستان به میز مذاکره بود؛ اما به نظر میرسد اين امر همچنان بر روی کاغذ باقی مانده است. چرا که طالبان، دولت وحدت ملی و مرکزی افغانستان را به عنوان دولت دست نشانده آمریکا كه ارادهای ندارد تلقی میکند. لذا خود را روياروي امریکاییها در افغانستان میبینند. این امر در مذاکرات دوحه قطر نیز انجام گرفت و زلمی خليلزاد، نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور افغانستان، بحثهایي را در این زمینه انجام داده تا بتوان وارد مذاکرات جدیدی در این زمینه شد. در اين ميان طالبان همچنان بر مواضع قبلی خود ایستاده و معتقد است در حال مذاکره با امریکاییها است و این مذاکرات در مورد زمانبندی برای خروج امریکا از افغانستان نه بیشتر از این است. در واقع هنوز در مذاکرات آنها علائمی وجود ندارد که بخواهند با دولت افغانستان وارد مذاكره شوند.
در مجموع به نظر میرسد شرایط بین المللی در مذاکرات در کنفرانس ژنو به گونهای بود که طالبان و دولت مرکزی افغانستان به پای میز مذاکره بیایند و نوعی مذاکرات بین الافغانی شکل بگیرد تا بتوان مشکل افغانستان را از نظر سیاسی حل و فصل کرد. چراکه وضعیت نظامی قابل تداوم نیست و هم طالبان و دولت افغانستان و هم امریکاییها و بازیگران جهانی میدانند که راه حل نظامی در افغانستان جواب مثبتی نميدهد و به نتیجه نمیرسد؛ لذا در غياب آن تمایل به مذاکره ملی بوجود آيد اما با غياب طالبان در اجلاس ژنو به نظر نمیرسد هنوز بتوان بدان دست يافت اما و اگرها باقی مانده است.
رهبران افغانستان و صلح با طالبان
در واقع شوراي صلح مدنظر مقامات افغانستان بود تا با طالبان وارد صلح و مذاکره گردد؛ اما تاکنون دستاورد خاصی نداشته است و حداقل نتوانسته است به اهداف از پیش تعیین شده دست پیدا کند. طالبان این هیئت را جدی نگرفته است و شوراي صلح با وجود مذاکراتی هنوز به نتیجه نرسیده است. همچنين در سطح مذاکرات چند جانبه و چهارجانبه بین امريكا، پاکستان، چین، روسیه نیز به نتیجه خاصی نرسید و با وجود چندین دور مذاکره و دخالت پاکستان این مسئله عملاً ناموفق بود.
اکنون اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان، در حال تلاش است تا با مشورت گروههای سیاسی و احزاب قومي و مذهبی نوعی جریان جدیدی را بوجود آورند تا به عنوان پشتوانه آن حمایت همه مردم افغانستان از روند صلح را بدست آورد. در این بین هدف این طرح- اگر همچنان که غنی مطرح کرده است، پیش رود- آن است که نوعی تشکیلات منسجمتر و گستردهتر با پایگاه اجتماعی وسیع تری شکل گیرد تا به موازات شوراي صلح انجام وظیفه کند.
در این بین به نظر میرسد امریکا چراغ سبزی به آقای غنی در این رابطه داده اند. در واقع آقای خلیلزاد با دولت افغانستان و همچنین با دولت اسلامآباد پاکستان رایزنیهای داشته و در کنار رایزنیهای با طالبان در قطر به نوعي جمع بندی رسیده اند که حداقل تشکیلاتی فراتر از تشکیلات شورای صلح ( نماينده دولتی در افغانستان) فراهم شود. در واقع اگر اين امر پایگاه اجتماعی وسیع تری داشته باشد شاید طالبان به میز مذاکره حضور یابند. در این زمینه آنچه امیدواری را در این زمینه بیشتر میکند احتمالاً توافقات بين خليل زاد و طالبان بر اساس طرح بر این مبنا (که طالبان در ۱۳ ولايت شرقی و جنوبي افغانستان دولت محلی تشکیل دهند و بین ۴ تا ۹ وزارتخانه را در اختیار بگیرند و دست از جنگ بردارند) بوجود آمده است. خليل زاد اميدوار است تا قبل انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ۲۰۱۸ مذاکرات به موفقیت برسد و چشم انداز روشنی داشته باشد.
اما نسبت به اینکه تا چه اندازه این خوشبینی وجود دارد و میتواند به موفقیت برسد به سختی میتوان قضاوت کرد. چرا كه دشواریهای زیادی در این زمینه موجود است و جریانها، گروهها و کشورهای مختلف نیز منافع گوناگونی در افغانستان دارند. در واقع با توجه به همه این عوامل در کنار هم، به نظر میرسد خیلی نبايد به این مسئله خوشبین بود اما ممكن است در پشت پرده توانسته باشند طالبان را نسبت به دست کشیدن از جنگ متقاعد کنند و آنها به پای میز مذاکره بکشانند و در مرحله بعدی نیز دولت افغانستان را در این محل شریک کنند و راه حل سیاسی را طالبان بقبولانند. بهويژه اينكه طالبان و پاكستان تحت فشار امریکا ممکن است پاسخ مثبت داده و یا پاکستانیها طالبان را تشویق کنند تا به نوعی به میز مذاکره بپیوندند. در واقع مجموعه شرایط به گونهای است که قضاوت زود هنگام نبايد كرد اما به نظر ميرسد طرفين در حال پذیرش این مسئله هستند که جنگ را حل مساله افغانستان نیست.
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاههای موسسه نیست.