سیدعلی نجات، پژوهشگر مسائل خاورمیانه
حدود هشت ماه از جنگ 2023 غزه میگذرد، این در حالی است که گروههای مقاومت در منطقه، بارها با سامانههای موشکی و پهپادی، اسرائیل را هدف حملات خود قرار دادهاند اما سایر کشورهای عربی (به جز رویکرد میانجیگرانه قطر) صرفاً به انتشار بیانیههایی در خصوص لزوم توقف جنگ در غزه و آتشبس بسنده کردهاند. در این میان رویکرد امارات متحده عربی در قیاس با سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تاحدودی متفاوت و متمایز است. در همین راستا، یادداشت پیشرو تلاش دارد ضمن واکاوی رویکرد نخست امارات متحده عربی در خصوص جنگ 2023 غزه، چالشها و دلایل چرخش رویکرد ابوظبی را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.
مرحله نخست جنگ؛ ابراز همدردی با اسرائیل و محکوم کردن حماس
پس از عملیات برقآسا و موفقیتآمیز طوفان الاقصی و آغاز درگیری میان نیروهای مقاومت فلسطینی و اسرائیل، بسیاری از کشورهای جهان عرب از جمله عربستان سعودی، کویت، قطر، عراق و … حملات اسرائیل علیه غیرنظامیان غزه را محکوم کردند. لکن امارات متحده عربی که در سال 2020 با اسرائیل توافقنامه صلح امضاء کرده بود، صرفا خواستار اعمال حداکثر خویشتنداری و آتشبس فوری برای جلوگیری از عواقب جدی شد.
با آغاز غافلگیری نیروهای اسرائیلی پس از عملیات برقآسای حماس، وزارت خارجه امارات در پیامی مدعی شد که حملات نیروهای حماس به شهرها و شهرکهای نزدیک مرز غزه، موجب ایجاد تنش جدی شده و ابوظبی نارضایتی عمیق خود را نسبت به گزارشهایی مبنی بر ربوده شدن غیرنظامیان اسرائیلی از خانههایشان به عنوان گروگان، ابراز میکند.
در حقیقت، بیانیه نخست امارات در مورد حمله 7 اکتبر، برخلاف سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، بیانیه همدردی با اسرائیل بود و رهبران آن تماسهای تسلیت متعددی با همتایان اسرائیلی خود برقرار کردند. در 13 اکتبر 2023 نیز وزارت دفاع ایالات متحده از استقرار یک اسکادران از هواپیماهای ای 10 برای حمایت از اسرائیل در پایگاه الظفره امارات را تایید کرد. نماینده امارات در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز هنگام سخنرانیاش بر جنبش حماس تاخت و با تلآویو همدردی کرد: لانا زکی نسیبه گفت: “حمله حماس را نمیتوان توجیه کرد. ما نیز به نوبه خود این اقدام حماس را محکوم میکنیم. اما باید توجه داشت که حماس نماینده مردم فلسطین و ساکنان غزه نیست.”
در واقع، رویکرد نخست امارات در قبال جنگ غزه تا حدودی به سود تلآویو و به زیان حماس بوده است. از دلایل عمده اتخاذ این موضع، دشمنی امارات با جنبش مقاومت حماس بوده است؛ به ویژه که ابوظبی جنبش حماس را سازمانی تروریستی میداند. بر اساس یکی از اسناد فاش شده ویکی لیکس در دیدار محرمانه محمد بن زاید و مقامات آمریکایی در ابوظبی در سال 2009، بن زاید گفته است که “خطر حماس و حزب الله تهدیدات فرامرزی است، حتی اگر آنها وانمود کنند که جنبشهای ملیاند.” محمد بن زاید در مورد اخوانالمسلمین میگوید: ترسش بیشتر «شخصی» است. بر اساس اسناد ویکی لیکس، بن زاید در سال 2007 در دیدار با دیپلماتهای آمریکایی در مورد شناختش از اخوانالمسلمین میگوید: “من عرب و مسلمانم و نماز میخوانم و در دهه 1970 و اوایل دهه 80 یکی از آنها بودم. من معتقدم این افراد برنامهای داشتند”.
روزنامه فرانسوی اکسپرس در این خصوص در گزارشی مینویسد امارات بیصبرانه مشتاق پیروزی اسرائیل و نابودی نهایی حماس است. یوئل گوزانسکی، پژوهشگر اسرائیلی و کارشناس امور خلیج فارس نیز میگوید: محمد بن زاید میخواهد علناً خود را حامی فلسطینیان معرفی کند، اما همزمان درپی نابودی حماس است. اماراتیها پشت پرده به ما میگویند باید جنبش حماس را مهار کرد.
در حقیقت دلیل رویکرد نخست امارات در خصوص جنگ غزه علاوه بر مؤلفه ژئوپلیتیکی و رقابتهای منطقهای، دربردارنده مؤلفههای ایدئولوژیک و دشمنی با اخوانالمسلمین است. در همین راستا اوایل جنگ غزه، دیدبان حقوق بشر اروپا از بازداشت چندین شهروند در امارات به دلیل ابراز همبستگی با مردم غزه در جنگ اسرائیل خبر داد. دیدبان حقوق بشر اروپا همچنین مدارکی از احضار برخی دیگر از فعالان دانشگاهی و کنشگران فضای مجازی امارات، به نهادهای امنیتی، در پیوند با همبستگی با غزه یا ابراز عقیده در اینباره، دریافت کرده است.
از سوی دیگر، به رغم تداوم و تشدید جنگ، شرکت هواپیمایی الاتحاد امارات اعلام کرد این پروازها علیرغم عدم صرفه اقتصادی، ادامه خواهد داشت. تداوم پروازهای شرکت الاتحاد، ریشه در ملاحظات خاص سیاست امیرنشین ابوظبی دارد بدین معنا که تصمیم شرکت الاتحاد، فارغ از پیوندهای تجاری و پروژههای انرژی بین امارات و اسرائیل، در چارچوب ابعاد ژئوپلیتیک رابطه دو دولت تعریف میشود و عدم صرفه اقتصادی، مانع از تداوم سیاست امارات در قبال اسرائیل نخواهد شد.
این در حالی است که رهبران امارات متحده عربی هدف خود از توافق صلح ابراهیم را حل مسئله فلسطین از طریق فشار بر تلآویو مطرح کرده بودند؛ لکن با گذر زمان این توافق تغییری در سیاستهای اسرائیل در قبال فلسطین ایجاد نکرد. البته هدف امارات از امضای توافق ابراهیم، پیشبرد راه حل دو کشوری یا کمک به آرمانهای فلسطین نبود اما در واکنش به انتقادات، سعی کرد با این استدلال، اقدام خود را توجیه کند. رهبران امارات مدعی شدند که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را متقاعد کردهاند تا به تهدید خود مبنی بر الحاق رسمی کرانه باختری عمل نکند اما اسرائیل با ساخت شهرکهای بیشتر، بطلان ادعای امارات را نشان داد.
مرحله دوم جنگ، افزایش انتقادات از کابینه نتانیاهو و تقویت اپوزیسیون
روند اقدامات و اظهارات مقامات ابوظبی طی دو ماه گذشته حاکی از تغییر تدریجی رویکرد امارات نسبت به جنگ غزه و کابینه راست افراطی بنیامین نتانیاهو است. مقامات اماراتی که در ابتدای جنگ غزه ضمن محکوم کردن حماس، در پشتپرده از اقدامات نظامی اسرائیل حمایت میکردند به تدریج انتقاداتی را علیه کابینه راست افراطی بنیامین نتانیاهو وارد کردهاند. حدود یک ماه گذشته در پی بمباران امدادگران بینالمللی در غزه گزارشهای ضد و نقیض متعددی از تشنج روابط دیپلماتیک امارات متحده عربی و اسرائیل منتشر شد. انتقادات مقامات سیاسی امارات از دولت نتانیاهو طی دو ماه گذشته نیز بسیار برجسته بوده است. به عنوان مثال عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات، با انتشار بیانیهای تأکید کرد که امارات اظهارات بنیامین نتانیاهو، درباره دعوت از امارات برای مشارکت در اداره غیرنظامی نوار غزه در اشغال اسرائیل را محکوم میکند. وی افزود: «دولت امارات تأکید میکند که نخستوزیر اسرائیل هیچگونه صلاحیت قانونی ندارد که به وی حق برداشتن چنین گامی را بدهد و امارات حاضر به کشیده شدن به هر طرحی که هدف از آن فراهم کردن پوشش سیاسی برای حضور اسرائیل در نوار غزه باشد کشیده نخواهد شد.» انور قرقاش، مشاور رئیس امارات متحده عربی نیز هفته پیش گفت “سیاست مهار و تعامل با اسرائیل در سایه دولت راستگرای افراطی و نژادپرست در اسرائيل پایان یافته است.” پیشتر نیز ابتسام الکتبی، رئیس مرکز سیاستهای امارات که از حامیان عادیسازی روابط با اسرائیل بود در سخنانی در کنفرانس هرتزیلیا گفت، کشورش و سایر سازشکاران عرب پس از عادیسازی روابط به دلیل تندرویهای کابینه نتانیاهو بیاعتبار و بیآبرو شدهاند و هیچ دولت عربی دیگر در سایه این کابینه حاضر نیست در مسیر عادیسازی روابط با تلآویو گام بردارد.
همزمان با افزایش انتقادات از دولت نتانیاهو، ابوظبی سعی کرده است روابط خود را با اپوزیسیون اسرائیلی تحسین و تعمیق کند. به عنوان مثال در حالی که ابوظبی با سفر مقامات ارشد کابینه نتانیاهو مخالفت و از دیدار با آنها پرهیز میکند اما وزیر خارجه امارات در مدت کوتاهی دو بار با یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل دیدار و گفتگو داشته که انتقاد ایلی کوهن، وزیر خارجه دولت نتانیاهو را نیز به دنبال داشته است.
در آخرین دیدار، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل اوایل ماه مه 2024 طی سفری کوتاه به امارات متحده عربی رفت و در حضور عبدالله بن زاید آلنهیان، وزیر خارجه امارات درباره تشدید بحران انسانی در نوار غزه گفتگو کردند. پیشتر نیز یائیر لاپید و عبدالله بن زاید در ایتالیا دیدار و درباره همکاری راهبردی دوجانبه گفتوگو کرده بودند.
نتیجهگیری
امارات متحده عربی یکی از معدود بازیگران منطقهای است که پس از آغاز جنگ 2023 غزه، عملیات نظامی حماس را محکوم نمود و در کنار اسرائیل ایستاد. امارات به دنبال نابودی حماس و گروههای مقاومت فلسطینی است؛ زیرا از یکسو این جریانها ایدئولوژی و گرایش اخوانی دارند و از سوی دیگر ابوظبی این گروهها را برگ برنده محور مقاومت و محور اخوانی در منطقه قلمداد میکند که با تضعیف و نابودی و جایگزینی آنها با نیروهای وابسته به خود میتوان محور مقاومت و محور اخوانی را در منطقه تضعیف و کفه محور خود در رقابتهای ژئوپلیتیکی و موازنه قدرت منطقهای را سنگینتر کند.
با این حال طولانی شدن جنگ در غزه و اقدامات جنایتکارانه اسرائیل از جمله نسلکشی و کشتار غیرنظامیان، هزینهها و تبعاتی را برای امارات متحده عربی به دنبال داشته است. ازحیث اقتصادی، تداوم جنگ در غزه پیامدهای منفی برای امارات به دنبال داشته است، به خصوص که ورود انصارالله یمن به جنگ در حمایت از مردم غزه موجب تغییر در مسیر راههای تجاری شده و چشمانداز تحقق کامل کریدور عرب مد را کمرنگ کرده است.
طی هشت ماه گذشته نیز خشم مردم منطقه نسبت به رهبران امارات افزایش یافته و حتی مردم امارات نیز از دپیلماسی سکوت دولت خود در قبال ویرانی غزه ناراضیاند. از زمان حمله 7 اکتبر 2023، وجهه و پرستیژ امارات متحده عربی در سراسر منطقه به مراتب بیاعتبار شده است. نظرسنجی که ژانویه 2024 توسط مرکز عرب در واشنگتن انجام شد، نشان داد که 67 درصد از پاسخ دهندگان در شانزده کشور عرب، رویکرد امارات در قبال جنگ غزه را بد میدانند.
نتیجه نظرسنجی مؤسسه واشنگتن در آستانه سومین سالگرد توافق ابراهیم نیز نشان داد درصد حامیان پیمان ابراهیم در امارات کاهش شدیدی داشته است و بیش از دو سوم شهروندان این کشورها دیدگاهی منفی نسبت به آن پیدا کردهاند. طبق نتیجه نظرسنجی مؤسسه واشنگتن، تنها 27 درصد اماراتیها گفتهاند این توافقنامهها تأثیرات مثبتی برای منطقه دارد. این درحالی است که میزان حمایت از توافقنامههای عادیسازی روابط در سال 2020 در بین اماراتیها 47 درصد بوده است.
شایان ذکر است که اگرچه دولت امارات از توانایی کافی برای مدیریت نارضایتیهای داخلی برخوردار است اما با طولانی شدن جنگ، تحت فشار بیشتری قرار میگیرد و باید برای جلب رضایت مردم تلاش مضاعفی کند. افکار عمومی، نظرات مردم و نارضایتیهای داخلی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای مقامات و رهبران این کشورها اهمیت زیادی دارد. افزایش انتقادات و نارضایتیهای داخلی برای دولت امارات نیز حائز اهمیت بسیار است. به خصوص که نخبگان امارات که زمانی از توافق ابراهیم حمایت میکردند، دیگر از تداوم و گسترش رابطه با اسرائیل حمایت نمیکنند. علاوه بر آن رویکرد حمایتی نخست ابوظبی در جنگ غزه از اسرائیل چالشهای دیگری نیز برای رهبران امارات ایجاد کرده است؛ زیرا این رویکرد و تداوم جنگ اهداف راهبردی امارات در منطقه از جمله برقراری ثبات و گسترش روابط خود با کشورهای آسیایی و آفریقایی را تحت تأثیر قرار میدهد.
*مسئولیت صحت و سقم مقاله فوق به عهده نویسنده است و انتشار آن به معنی تأیید یا بیانگر دیدگاه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام نمی باشد.