روند و آینده ملیگرایی در عراق
گفتگو با سید رضا قزوینی (الغرابی)
کارشناس مسائل عراق
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
در سالهای گذشته توجه به ملی گرایی عراق ابعاد نوینی به خود گرفته است. گفتگوی زیر برای بررسی وضعیت موجود و آینده ملیگرایی در عراق است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: نفوذ و حضور ملیگرایی در عراق در گذشته چگونه بوده است؟
در قرن گذشته حکومتهایی که در عراق بر سر قدرت میرسیدند حکومتهایی نظامی بودند و اینگونه حکومتها نیز برای جذب حداکثری جامعه و تهییج احساسات ملیگرایانه، شعارهای ملی پررنگی سر میدادند. پیش از آنها و در نخستین دهههای قرن بیستم، حرکتها و جنبشهایی که در عراق برعلیه انگلیس صورت گرفت، بر عنصر ملیگرایی تأکید بالایی داشتند، و مانند انقلاب 1920 عناصر مذهبی سنی و شیعی و ملیگرا در آن حضور مشترک داشتند. بااینکه سقوط صدام و سهم خواهی و تقسیمبندی طایفهای در بندبند فاصل نظام و دولت نشان داد که هویت یکپارچه ملی در عراق هنوز تقویت نشده است اما درهرصورت، ملیگرایی عربی در عراق، با چالش پس از 2003 مواجه نشده بود.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: وضعیت کنونی نفوذ و حضور ملیگرایی در عراق چگونه است؟
احزاب و شخصیتهای عراقی پس از سقوط صدام و در دست گرفتن قدرت همگی با شعار یکپارچگی عراق و خدمت به کشور ورود پیدا کردند. اما آنچه در عمل دیده شد، توجه اغلب این افراد و جریانها به خردهفرهنگ و مذاهب و قومیتهای خود بود تا ملیت و هویت عراقی. توجه به شیعی بودن یا سنی بودن یا کرد بودن، ترکمن بودن یا صابئنی بودن و مسیحی بودن بیش از توجه به هویت عراقی بود. همه این جریانها به دنبال مکاسبی و امتیازاتی برای اقلیت خود بودند، پستها و جایگاهها بر مبنای طایفه و قومیت تقسیم شد و این موضوع ضربات بدی بر پیکره هویت واحد ملی کرد. حتی در انتخابات، شاهد این بودیم و هستیم که جریانهای متکی بر ملیگرایی جایگاه قابل توجهی ندارند و احزاب بر مبنای طایفه یا قومیت انتخاب میشوند. البته این روند در سالهای گذشته پررنگتر بوده است و در حال حاضر صدای جریانهای ملیگرا تا حدودی بیشتر از گذشته شنیده میشود. شاید دلیل آنهم تجربه ناکام احزاب قومی و مذهبی در 15 سال گذشته بوده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: مشخصات و ویژگیها و تقسیمات ملیگرایی در عراق چگونه است؟
ملیگرایی در عراق خود را در مقابل اسلامگرایی تعریف میکند. حداقل اینکه مدعیان ملیگرایی چنین تقابلی را رقمزدهاند. بخش عمدهای از ماجرا نیز همانگونه که گفته شد به دلیل ناکامی جریانهای قومی و مذهبی بوده است. لذا تکیهبر شکست دیگران و تلاش برای صعود از طریق ناکامی دیگران در موضوعاتی مانند فساد، از ویژگیهای جریان ملیگرای فعلی است. این جریان هنوز یک ساختار سیاسی و اجتماعی منسجم ندارد و فعالان مدنی و سیاسی خارج از بدنه دولت و حکومت که مدعی آن هستند، در سایه وجود احزاب قدرتمند سنتی، بهاندازه کافی توان برای ساختارمند کردن اهداف خود را ندارند. حتی در باب نظریهپردازی در حوزه هویت ملی نیز این جریانها چیزی برای عرضه نداشتهاند.
از آن سوی نیز هنوز برخی خرده هویتهای فرهنگی مانند کردها، خود را در چارچوبی مستقل و خارج از عراق تعریف میکنند، و عراق نیز بر نگاه داشتن آنها در چارچوب خود اصرار میورزد. هویت جغرافیایی کشور ثابت مانده است، اما تأکید اقلیتهایی مانند کردها بر داشتن هویتی مستقل غیر از هویت ملی عراقی، خود چالشی در موضوع ملیگرایی عراقی است. به این معنا که آیا ملیگرایی عراقی را باید تنها با عربها پیش برد و بخشی قابل توجهی از جمعیت کشور که در کردها زندگی میکنند را رها کرد؟
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: رابطه احزاب و جریانهای مختلف مذهبی و قومی و.. با ملیگرایی در عراق چگونه است؟
همانگونه که اشاره شد، احزاب و جریانهای عراقی بر ملیگرایی و هویت عراقی تأکید میکنند اما در عمل در واقعیت گونه دیگری است. بسیاری از این احزاب و جریانها جدای از آنکه توجه ویژه به تأمین منافع فردی و گروهی و حزبی خود دارند، وابستگی قابل توجهی به کشورهای منطقهای یا بینالمللی دارند و اصولاً توسط آنها پشتیبانی میشوند. شما با چنین وضعی چگونه میتوانید از ملیگرایی سخن بگویید؟ در انتخابات پیش روی پارلمانی 38 حزب و گروه از لفظ ” ملی ” در عنوان خود استفاده کردهاند. اما اغلب این احزاب وابستگیهای شدید مذهبی به طایفه خود را دارند. این احزاب ملیگرایی را در چارچوب خود تعریف میکنند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: مخالفان و موافقان ملیگرایی در عراق چه جریانهایی هستند؟
در حقیقت عنوان ملیگرایی و شعار آن از سوی احزاب عنوان و پرستیژی مطلوب در عراق کنونی به شمار میرود تا عملاً طایفه گرایی و وابستگی خود را به وسیله آن بپوشانند. از این روست که حتی برخی از احزاب اسلامی از عنوان ملی برای خود استفاده میکنند. اما همانگونه که گفته شد هنوز ایده پردازی و ساختار منسجمی برای ملیگرایی در عراق وجود ندارد تا شکل تجسم یافته آن مخالفانی داشته باشد. اما طبیعی است که وقتی ملیگرایی در عراق بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد یا جایگاه قابل توجهی پیدا کند احزاب و رهبرانی که منافعشان مبتنی بر طایفه گرایی بوده است مخالف آن باشند حتی اگر آن را بروز ندهند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده ملیگرایی در عراق و عوامل مؤثر در آن چگونه است؟
ناکامی احزاب سنتی که هر کدام به یک طایفه و قومیت منتسب و وابسته هستند و کشمکشهای مستمر سیاسی به همراه حجم فساد موجود که مردم آن را به دلیل وجود این احزاب و نوع نگاه آنان میدانند، میتواند به تغییر نگرش مردم و حتی ظهور منادیان جدی ملیگرایی بینجامد. همچنانکه نمیتوان نقش همسایگان عرب عراق را در این موضوع نادیده گرفت. در موضوع بهبود روابط ریاض با بغداد مشاهده میکنید که در مناطقی از جنوب عراق، شعارهای ملیگرایانه و قومی پررنگ شده است و احتمالاً در میان مدت این موضوع باعث توجه بیش از پیش تودههای اجتماعی به هویت عربی که در چارچوب ملیگرایی عراقی تعریف شود باشیم. البته باید به این نکته توجه داشت که این ملیگرایی که از طریق تأثیر گذاری خارجی و یا برخی احزاب و جریانهای داخلی ترسیم شود منجر به ظهور ملیگرایی رادیکال و افراطی نشود. رادیکالیسمی که در دههای 60 میلادی به صورت ظهور حزب بعث متجلی شد. این ملیگرایی اگر بتواند یک هویت عراقی مستقل ترسیم کند که در آن طوایف مختلف عراقی جای دارند مثبت تلقی میشود، اما چنانچه برای تقابل با اسلامگرایی یا همسایگان باشد میتواند تکرار یک تجربه ناموفق در گذشته باشد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: تمایل به ملیگرایی در بین احزاب کنونی عراق تا چه میزانی است و نقش دولتهای خارجی و عربی به ویژه سعودیها چیست؟
تمرکز احزاب کنونی عراقی در این دوره بر شعارهای اسلامی کمتر شده است. این احزاب تمایل دارند صبغهای ملی یا مدنی به خود بدهند. سلیم الجبوری رئیس پارلمان با حزبی مدنی وارد انتخابات شده است. حزب اسلامی بدون مشارکت در انتخابات اعضای خود را مخیر به حضور دلخواه در هر حزب مورد علاقه کرده است. صدر بر شعارهای مدنی و اصلاحی تأکید میکند. این مسأله در جریان حکمت نیز به چشم میخورد. احزاب مدنی و ملیگرا نیز در این دوره حضور فعالتری از خود نشان دادهاند. سعودیها در دورههای سابق نیز در انتخابات عراق حضور داشتهاند. با بهبود روابط ریاض و بغداد در ماههای اخیر، زمزمه تلاش سعودیها برای تأثیرگذاری بر انتخابات و عرصه سیاسی عراق مطرح شده است تا عملاً از نقش و نفوذ ایران بکاهد. احزاب سنی دچار یک دو قطبی سعودی – قطری ترکی شدهاند و این موضوعی آشکار است. در مورد برخی احزاب یا اشخاص شیعی نیز چنین شائبهای وجود دارد تا عملاً این طیفها از محور دوستان ایران فاصله بگیرند. آمریکاییها نیز که شش سال قبل از عراق عقب نشینی کردند به نظر میرسد این بار به دنبال جبران کرده خود هستند. آنها معتقدند که با عقب نشینی از عراق، این کشور را دو دستی تقدیم ایران کردهاند بنابراین فرصت ایجاد شده پس از ظهور داعش و حضور مجدد نظامی آمریکا در عراق با 12 هزار نیرو و چندین پایگاه نظامی، تنها بخشی از تلاش واشنگتن برای تأثیر گذاری بر عراق به شمار میرود.