مجید حیدری؛ پژوهشگر مسایل خارومیانه
روابط امارات عربی متحده و سودان به دهههای پیشین بازمیگردد، اما این روابط از دهه 2000 به بعد بهویژه تحت تأثیر تغییرات سیاسی در هر دو کشور قرار گرفته است. امارات به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای خلیج فارس و سودان به عنوان کشوری با منابع طبیعی غنی اما اقتصاد متزلزل، و فضای سیاسی ملتهب همیشه در تلاش برای تقویت روابط دوجانبه بودند. در ادامه به برررسی روابط دو کشور، انگیزهها و مسیرهای همکاری، همچنین سناریوهای پیش روی روابط دو جانبه ابوظبی و خارطوم خواهیم پرداخت.
در دهه 2000، روابط بین امارات و سودان به ویژه در حوزههای اقتصادی و سرمایهگذاری توسعه یافت. امارات به طور فزایندهای در زیرساختهای سودان، بهویژه در بخشهای کشاورزی و انرژی، سرمایهگذاری کرد. این سرمایهگذاریها با هدف تأمین امنیت غذایی و دسترسی به منابع انرژی انجام میشد. در سال 2011، سودان جنوبی اعلام استقلال کرد و این موضوع به شدت بر اقتصاد و سیاست سودان تأثیر گذاشت. امارات در این دوره تلاش کرد تا روابط خود را با سودان تقویت کند، به ویژه با حمایت از دولت عمر البشیر، رئیسجمهور وقت سودان. با این حال، پس از اعتراضات مردمی و سرنگونی عمر البشیر در سال 2019، روابط دو کشور وارد مرحلهای جدید شد. پس از سرنگونی عمر البشیر و روی کار آمدن دولت انتقالی در سودان، امارات عربی نقش فعالی در حمایت از دولت جدید سودان ایفا کرد. این حمایتها شامل کمکهای مالی و تأمین منابع مورد نیاز برای تثبیت اوضاع سیاسی و اقتصادی سودان بود. امارات همچنین نقش کلیدی در میانجیگری بین گروههای مختلف سودانی و کمک به انتقال مسالمتآمیز قدرت ایفا کرد.
با ورود به سال 2020، روابط امارات و سودان تحت تأثیر تغییرات منطقهای و بینالمللی قرار گرفت. امارات به دنبال گسترش نفوذ خود در آفریقا و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقهای در خاورمیانه و شمال آفریقا بود. در این دوره، سودان با چالشهای بزرگی مواجه شد، از جمله تحولات سیاسی داخلی و فشارهای اقتصادی بینالمللی. امارات تلاش کرد تا با ارائه کمکهای مالی و سرمایهگذاری، نقش خود را در این کشور تقویت کند.
امارات متحده عربی انگیزههای متعددی برای حضور و تقویت روابط خود با سودان دارد. در وهله اول، سودان دارای منابع طبیعی غنی از جمله نفت و معادن است که امارات به دنبال بهرهبرداری از این منابع از طریق سرمایهگذاریهای کلان در بخشهای مختلف اقتصادی سودان است. این سرمایهگذاریها هم به توسعه سودان و هم به تقویت اقتصاد امارات کمک میکند. تا سال ۲۰۱۸، ابوظبی حدود ۷.۶ میلیارد دلار در اقتصاد سودان سرمایهگذاری کرده بود که بخش عمدهای از آن به پروژههای کشاورزی اختصاص داده شده است.
سودان با دارا بودن زمینهای کشاورزی حاصلخیز و منابع آبی فراوان، به عنوان یک منبع بالقوه برای تأمین امنیت غذایی امارات محسوب میشود. امارات با سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و دامداری سودان، به دنبال تضمین تأمین مواد غذایی برای جمعیت خود است؛ و ابوظبی به عنوان بخشی از استراتژی خود برای اطمینان از امنیت غذایی، سرمایهگذاریهای قابل توجهی در بخش غذایی سودان انجام داده است. علاوه بر این، امارات متحده عربی بیش از ۲۸۰۰ کیلومتر مربع زمین کشاورزی در سودان را کنترل میکند که نشاندهنده تعهد قابل توجه این کشور به توسعه کشاورزی است.
از سوی دیگر، امارات به دنبال تقویت نفوذ خود در منطقه شرق آفریقا و دریای سرخ است. سودان با داشتن موقعیت جغرافیایی استراتژیک در کرانههای دریای سرخ، برای امارات اهمیت زیادی دارد. حضور در سودان به امارات امکان میدهد تا نفوذ خود را در این منطقه تقویت کرده و رقابتهای منطقهای خود را به ویژه با قطر و ترکیه را مدیریت کند. امارات همچنین از ثبات سیاسی سودان به عنوان بخشی از استراتژی خود برای مبارزه با افراطگرایی و جلوگیری از گسترش نفوذ گروههای اسلامگرای افراطی در منطقه حمایت میکند. امارات از دولت انتقالی سودان حمایت کرد تا از هرج و مرج سیاسی و بازگشت گروههای تندرو جلوگیری کند.
همچنین با اولویت کمتر برای امارات عربی، سودان به عنوان یکی از مسیرهای اصلی مهاجرت غیرقانونی به اروپا و دیگر مناطق، اهمیت استراتژیک دارد. امارات با تقویت حضور خود در سودان و همکاری با این کشور، به دنبال کنترل جریانهای مهاجرتی و مدیریت بحرانهای انسانی است که میتواند بر امنیت منطقهای تأثیر بگذارد. این انگیزهها بخشی از استراتژی گستردهتر امارات برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای تأثیرگذار در آفریقا و خاورمیانه است.
پس از سقوط دولت البشیر در آوریل 2019، امارات عربی متحده نقش مهمی در روندهای شکلگیری دولت انتقالی سودان ایفا کرده است. این حضور و دخالت امارات در چندین جنبه مختلف قابل مشاهده است: امارات به همراه عربستان سعودی، به سرعت پس از سقوط عمر البشیر، یک بسته کمکی مالی به ارزش 3 میلیارد دلار به سودان ارائه کرد. این کمک شامل یک میلیارد دلار به صورت نقدی برای تثبیت ذخایر ارزی سودان و 2 میلیارد دلار دیگر به صورت کمکهای غذایی، سوخت و دارو بود. این حمایت مالی کمک کرد تا دولت انتقالی سودان بتواند برخی از بحرانهای اقتصادی فوری را مدیریت کند.
امارات همچنین از شورای نظامی انتقالی که پس از سقوط البشیر به قدرت رسید، حمایت کرد. این حمایت شامل تقویت روابط دیپلماتیک و ارائه پشتیبانی سیاسی برای مشروعیت بخشیدن به نقش نظامیان در دوره انتقالی سودان بود. امارات بر این باور بود که نقش نظامیان در مدیریت امور سودان میتواند به ثبات کشور کمک کند.ئ از سوی دیگر ، امارات با استفاده از نفوذ خود در منطقه و همکاری با دیگر کشورها مانند عربستان سعودی و مصر، تلاش کرد تا به تسهیل مذاکرات بین شورای نظامی و گروههای مدنی سودان کمک کند. این تلاشها به منظور جلوگیری از هرج و مرج سیاسی و تضمین تشکیل یک دولت انتقالی متشکل از نظامیان و غیرنظامیان بود.
ابوظبی با توجه به تجربیات خود در مدیریت بحرانها و برخورد با افراطگرایی، به دنبال حمایت از دولت انتقالی سودان در مقابله با تهدیدات امنیتی داخلی بود. این حمایت شامل ارائه مشاورهها و همکاریهای امنیتی نیز بوده است. این کشور همچنین از طریق حمایت از نظامیان و جناحهای همسو با خود در سودان، تلاش کرد تا نفوذ کشورهای رقیب مانند قطر و ترکیه را که از گروههای اسلامگرا در سودان حمایت میکردند، کاهش دهد. این موضوع بخشی از رقابت منطقهای گستردهتر بین این کشورها بوده است.گفتنی است امارات از توافق صلح جوبا که در سال 2020 بین دولت انتقالی سودان و گروههای شورشی به امضا رسید، حمایت کرد. این توافق به عنوان گامی مهم در جهت ثبات و آرامش در سودان پس از دههها جنگ داخلی محسوب میشود و امارات نقش مهمی در پشتیبانی از اجرای آن ایفا کرد.
آینده روابط امارات عربی متحده و سودان به چندین عامل کلیدی بستگی دارد که میتواند جهت و عمق این روابط را تعیین کند. در اینجا چند سناریو محتمل برای آینده روابط این دو کشور مطرح شده است:
نقش سودان در سیاستهای امنیتی منطقهای امارات: سودان با توجه به موقعیت استراتژیک خود، میتواند در سیاستهای امنیتی امارات نقش مهمی ایفا کند. امارات ممکن است به دنبال افزایش همکاریهای امنیتی و نظامی با سودان برای مقابله با تهدیدات مشترک منطقهای باشد، مانند کنترل مرزها و مبارزه با تروریسم.
تقویت همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاریها: امارات احتمالاً همچنان به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی خود در سودان خواهد بود. سرمایهگذاری در زیرساختها، کشاورزی، و معادن سودان میتواند به توسعه اقتصادی این کشور کمک کند و در عین حال به امارات امکان دسترسی به منابع طبیعی و بازارهای جدید را بدهد. اگر دولت سودان به ثبات برسد و زمینه برای سرمایهگذاریهای خارجی فراهم شود، روابط اقتصادی دو کشور میتواند به طور قابل توجهی تقویت شود.
تداوم حمایت سیاسی: امارات به احتمال زیاد به حمایت از دولتهای سودانی که با سیاستهای منطقهای و بینالمللی این کشور همسو هستند، ادامه خواهد داد. این حمایت ممکن است شامل ارائه کمکهای مالی، نظامی، و سیاسی باشد. اگر سودان در مسیر ثبات و توسعه پیش رود، امارات به عنوان یکی از حامیان کلیدی این مسیر باقی خواهد ماند.
رقابت منطقهای و تأثیرات آن بر روابط: روابط امارات و سودان ممکن است تحت تأثیر رقابتهای منطقهای با کشورهای دیگری مانند ترکیه، قطر، و حتی مصر قرار گیرد. امارات ممکن است تلاش کند تا نفوذ این رقبا را در سودان محدود کند، که میتواند به تنشهای سیاسی و دیپلماتیک منجر شود. چگونگی مدیریت این رقابتها میتواند بر آینده روابط تأثیرگذار باشد.
چالشهای داخلی سودان و تأثیر آنها بر روابط: در صورتی که سودان با چالشهای داخلی مانند بحرانهای سیاسی یا اقتصادی مواجه شود، این امر میتواند به روابط دو کشور ضربه بزند. امارات ممکن است مجبور شود تا موضع خود را در قبال سودان تغییر دهد، به ویژه اگر اوضاع داخلی این کشور به طور ناگهانی دگرگون شود.
همکاری در زمینههای دیپلماتیک و منطقهای: اگر سودان بتواند نقش سازندهای در سازمانهای منطقهای و بینالمللی ایفا کند، امارات ممکن است به دنبال همکاری نزدیکتر با این کشور در مسائل دیپلماتیک و منطقهای باشد. این همکاری میتواند به تقویت موقعیت هر دو کشور در عرصه بینالمللی منجر شود.
در یک جمع بندی باید گفت، امارات با استفاده از قدرت مالی و دیپلماتیک خود، به یکی از بازیگران کلیدی در شکلگیری و تقویت دولت انتقالی سودان تبدیل شد و همچنان به نقشآفرینی در تحولات این کشور ادامه میدهد. آینده روابط امارات و سودان به میزان زیادی به تحولات داخلی سودان، سیاستهای منطقهای امارات، و دینامیکهای قدرت در خاورمیانه و شمال آفریقا بستگی دارد. اگر هر دو کشور بتوانند منافع مشترکی را پیدا کنند و بر چالشهای موجود غلبه کنند، احتمالاً شاهد تقویت و گسترش روابط در آینده آنها خواهیم بود.
*مسئولیت صحت و سقم مقاله فوق به عهده نویسنده است و انتشار آن به معنی تأیید یا بیانگر دیدگاه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام نمی باشد.