دلایل ناکامی عربستان سعودی در جنگ افروزی علیه لبنان
مترجم: بهمن شمسی
تقریبا این اطمینان وجود دارد که عربستان سعودی در صدد کوبیدن بر طبل جنگ علیه لبنان، مقاومت حزب الله و ایران است، و در این راستا، تاکتیک عربستان، فراهم کردن مسیر تجاوز عمده اسراییل به لبنان، در پرتو پشتیبانی و حمایت رئیس جمهور آمریکا بود؛ اما دلایل و شرایط زیادی وجود داشت که مانع از ورود عربستان و اسرائیل به جنگ شد. مهم ترین آن نقش تعیین کننده حزب الله لبنان، گفتمان سیاسی مقاومت حزب الله و توان میدانی آن در پاسخ کوبنده به هرگونه تجاوزگری بود.
بر اساس گزارش روزنامه اسرائیلی هاآرتس، عربستان سعودی در راستای جنگ افروزی بر علیه لبنان، مقاومت حزب الله و ایران، در تلاش است تا اسراییل را به انجام یک کار کثیف وادار کند. هم زمان با روزنامه هاآرتس، روزنامه “نیویورک تایمز” آمریکا نیز اعلام کرد که عربستان سعودی از اسرائیل درخواست کرده است تا به لبنان حمله کند؛ “دانییل شاپیرو” سفیر سابق اسرائیل در آمریکا و کارشناس مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل می گوید: عربستان سعودی و اسرائیل، اهداف مشترکی را در ضربه زدن به ایران و حزب الله دنبال می کنند، اما سرعت و مهارت هر یک از آنها در پیگیری این اهداف متفاوت است.
پر واضح است که “محمدبن سلمان” بر اساس میزان صبرو تحمل خودش تصمیم می گیرد و عمل می کند (بنا به گفته شاپیرو)، در حالی که اسرائیل محاسبات خاص خود را دارد و نگران است که در صورت عدم تحقق یک پیروزی واضح، سرنوشت ساز و سریع، موجودیت و بقای خود را در معرض تهدید ببیند، به همین دلیل به دنبال فرصتی مناسب است، که البته به نظر نمی رسد یک چنین فرصتی، در آینده قابل پیش بینی فراهم شود؛ به ویژه در مرحله نابودی داعش در سوریه و عراق و تحقیقات بین المللی و منطقه ای درباره نقشه آتی منطقه.
جهت گیری عربستان سعودی برای سوق دادن اسرائیل به سمت جنگ با لبنان، بسیاری از شخصیت ها را در اسرائیل و واشنگتن، به واکنش واداشته است، از جمله آنها می توان “عاموس هارئیل” مفسر و تحلیل گر امور نظامی در روزنامه “هاآرتس” اسرائیل را نام برد. اما بنا به گفته “شاپیرو” در روزنامه “واشنگتن پست”، کناره گیری حریری، جرقه ای است که موجب تحریک اسرائیل به پاسخگویی و ورود به جنگ می شود.
به نظر می رسد “محمدبن سلمان” که صبر خود را در یمن آزموده و روز به روز در باتلاق تحولات و جنگ یمن در حال غرق شدن است، به فکر خروج از بحران داخلی عربستان و رها شدن از طناب یمن هست که بر اساس گزارش های بشردوستانه درباره نسل کشی عربستان در یمن، این طناب بر گردن حکومت سعودی افتاده است. همچنین بنا به تعبیر سعودی ها و همچنین تعبیراسرائیل و ترامپ، عربستان به دنبال خلاص شدن از بازوان قدرت و نفوذ ایران در کشورهای عربی منطقه است.
در این راستا داماد ترامپ “جرد کوشنر” و صاحب پروژه “توافق قرن” نقش کلیدی را در هماهنگی و همکاری کامل با دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو بازی می کند. “کوشنر” مجموعه ای از مشاوران، گروه های فشار، دفاتر تخصصی و اتاق فکرهای آمریکایی و اروپایی را پیرامون محمد بن سلمان جمع کرده است و آنها به ولیعهد سعودی القاء می کنند که آنچه برای تمهید و آماده سازی مسیر ورود اسرائیل به جنگ در سینه دارد، به آسانی قابل انجام شدن است. و شاید این گروه مستشاری، همان چیزی باشد که بنا به گفته “جورج بوش” به هنگام حمله به عراق، نقشه نظامی اسرائیل را به منظور از بین بردن حزب الله و بازگرداندن لبنان به قرون وسطی، عملیاتی کرده و گسترش می دهد.
در طی ساعات گذشته که از دو روز تجاوز نمی کند، ثابت شد که اسرائیل حداقل در حال حاضر آماده ورود به نبرد نیست و اسرائیل بر حسب محاسبات خود به این نتیجه رسیده است که در حال حاضر، توان رمزگشایی از سطح اهداف خود را ندارد. همچنین ثابت شد که توهمات “محمد بن سلمان” از سطح ترنمات مشاوران طمع کار غربی که به دنبال چپاول ثروت های عربستان هستند، فراتر نمی رود. مشاورانی که که بارزترین آنها، به طور هم زمان مشاوران و کارشناسان شرکت های آمریکایی و اروپایی نیز هستند. معلوم می شود که حکومت سعودی اسیر رؤیا ها و توهمات خود بوده و در چنبره حدسیات نادرست ادراکی و غیر مستند گرفتار شده است.
به نظر می رسد که رئیس جمهور مصر”عبدالفتاح السیسی” ، از حرکت عربستان سعودی به لبه پرتگاه آگاه شده و بلافاصله موضع شفاف و روشن خود را در مخالفت با رویارویی با ایران و حزب الله، اعلام کرد. همچنین بنا به گفته برخی شخصیت های آگاه، “محمود عباس” رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از مقامات ریاض در خواست کرده است تا مانع از پیوستن فعالان جنبش فتح به گروه های مقاومت شوند. شاید این امر منجر به افزایش قدرت محمود عباس در لبنان شود، اما از سویی به دلیل نگرانی عربستان از رابطه حماس با تهران، مانع از تحقق روابط محمود عباس با جنبش حماس نیز خواهد شد.
رئیس جمهور لبنان “میشل عون”، که شوک و آسیب اولیه را با مهارت و درایت خود، در هم شکست، دریچه هایی را در برابر اتحادیه اروپا، وزارت خارجه آمریکا و وزارت دفاع لبنان گشود که به تحرکات رئیس جمهور فرانسه درباره استعفای حریری و همچنین بیانیه کاخ سفید منجر شد. اما شاید بتوان خونسردی دبیرکل حزب الله لبنان “سید حسن نصرالله” و حکمت و تدبیر او در ترسیم تصویری اجمالی در لحظات اولیه سردرگمی و احساس خسارت را اینگونه تفسیر کرد که در واقع مقاومت اتکاء به دستی آهنین برای بازدارندگی و یا مقابله است.
ممکن است عربستان سعودی همچنان به شکل های دیگری نسبت به تشدید و ملتهب کردن اوضاع منطقه، امیدوار باشد و این هدف را با اتخاذ تصمیماتی در اتحادیه عرب و بردن آن به شورای امنیت سازمان ملل دنبال کند، همچنان که زمینه تجاوز به لیبی و یمن را فراهم آورد، اما این نکته را نباید فراموش کرد که عربستان سعودی متوجه شده و دریافته است که آتش زدن کبریت برای دو بار پیاپی امری بسیار سخت و مشکل است.
منبع: المیادین
** مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نمی باشد.
