(عنوان اصلی یادداشت انگلیسی «هدف قرار گرفتن زیرساختهای انرژی نیروهای مخالف تحتحمایت ترکیه از سوی روسیه و سوریه» است)
(ترجمۀ رحمان حبیبی؛ دانشآموختۀ کارشناسیارشد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی)
روسیه و ترکیه تقریباً در همۀ موضوعات مهم منطقهای که در حوزههای پیرامونی آنها اتفاق میافتد، با یکدیگر اختلافنظر دارند. نمونههای این اختلافنظر را میتوان در بحران سوریه در غرب آسیا، بحران لیبی در شمال آفریقا و مناقشۀ قرهباغ در قفقاز مشاهده کرد. همچنین، این دو کشور یکدیگر را به توسعهطلبی ارضی و مداخلهجویی در محیط پیرامونی خودشان متهم میکنند. با پیروزیهایی که ارتش سوریه با حمایت ایران و روسیه به دست آورد و توانست تقریباً کنترل دوسوم از قلمرو این کشور را بازیابد، ترکیه در هدف خود مبنی بر سرنگونی بشار اسد از قدرت، تجدیدنظر کرد و متناسب با شرایط و تحولات جدید، سیاست محتاطانهتری اتخاذ کرد. ترکیه در صدد است از نیروهای مخالف اسد حمایت کند تا از ظرفیت این نیروهای مخالفِ تحتحمایت خود در راستای تأثیرگذاری بر ساختار سیاسی و اقتصادی آیندۀ سوریه بهره جوید.
ترکیه در طول این مدت سعی کرده است حتیالامکان به نیروهای مخالف اسد که تحتحمایت آنکارا هستند، آسیب کمتری برسد و اولویت خودش را بر جلوگیری از موج احتمالی پناهندگان از ادلب به ترکیه و خنثیکردن اقدامات گروههای کردی در جهت ایجاد دولتی مستقل قرار داده است. در سالهای اخیر، بهجز درگیریهای پراکنده میان برخی از نیروهای روسیه و ترکیه و نیز برخی حملات انتحاری علیه کاروانهای روسی، منازعهای جدی شکل نگرفته است؛ با این حال، احتمال عملیات نظامی در ادلب میتواند اختلافات بین ترکیه و روسیه و ایران را بهعنوان حافظان مناطق عاری از تنش افزایش دهد.
اخیراً مرکز جیمز تاون نیز با انتشار گزارشی دربارۀ حملۀ روسیه و سوریه به زیرساختهای انرژی مخالفان موردحمایت ترکیه مینویسد چنین وضعیتی میتواند واکنش ترکیه را بهدنبال داشته باشد و یک بار دیگر روابط آنکارا و مسکو را به وضعیت خطرناکی سوق دهد. بنابراین، با توجه به اهمیت این موضوع و تأثیر آن بر منطقه و ایران، این یادداشت ترجمه میشود.
بر اساس این گزارش، نیروی هوافضای روسیه (VKS) و ارتش سوریه (SAA)، عملیات خودشان را بر هدف قرار دادن زیرساختهای انرژی در شمال غربی سوریه، از جمله در مناطقی که تحتکنترل ترکیه هستند، متمرکز کردند. این اقدامات، شامل انجام حملات موشکی بالستیک به پالایشگاههای نفت و تانکرها در مناطق تحتکنترل مخالفان موردحمایت آنکارا بوده است. این الگوی عملیاتی جدید میتواند مسیر را برای تحرکات در سوریۀ جنگزده هموار کند و حتی خطر تبدیلشدن به برخوردی مسلحانه بین ترکیه و روسیه را بهدنبال دارد.
فدراسیون روسیه و سوریه با هدف قرار دادن زیرساختهای انرژی در جبهههای مخالف طرفدار ترکیه، دو هدف اصلی استراتژیک را دنبال میکنند. نخست اینکه گزارشهای میدانی نشان میدهند هرچند این خشونتها بیش از یک دهه است کشور را به ستوه آورده است، کار چند مسیر تجاری که پالایشگاههای سوریه را به تانکرهای نفتی متصل میکنند، متوقف نشده است. این اقتصاد پترو از هزاران سوری حمایت کرده و چشمانداز شکلگیری حکومتی جایگزین را در آن مناطق، زنده نگه داشته است. برنامههای ارتش روسیه در سوریه مبتنی بر برقراری نظم و بازگرداندن این مناطق به وضعیت حفظ وضع موجود است. بنابراین، مسکو تلاش میکند از پایداری خودمختاری سیاسیاقتصادیِ جایگزین که تحتکنترل مخالفان کشور است، جلوگیری کند.
دوم اینکه تهدید بهوجودآمدن موج پناهندگان، بهویژه از طرف ادلب، مدتهاست اهرم قدرتمندی برای کرملین در برابر آنکارا فراهم کرده است. به زبان ساده، اگر اقتصاد پتروی محلی در مناطق تحتحمایت ترکیه در شمال سوریه از بین برود، ترکیه بهزودی با هجوم مجدد تودههای مهاجر سوری و مهاجرانی روبهرو میشود که قصد ورود به این کشور را دارند. چنین نتیجهای میتواند مجموعهای از تبعات از جمله تلاش برای تقویت کنترل مرزها، سیاستهای امنیتی داخلی بیشتر و واکنشهای سیاسی داخلی حمایتگرایانهتر را برای دولت فعلی ترکیه به همراه داشته باشد.
روسیه و سوریه احتمالاً تلاش خود را برای تخریب تأسیسات انرژی تحتکنترل مخالفان در شمال سوریه ادامه خواهند داد. آنکارا از زمان آغاز درگیریهای سوریه، بار سنگین میلیونها پناهندۀ سوری را که به گوشهوکنار کشور سرازیر شدهاند، تحمل کرده است؛ اما نمیتواند موج بزرگ دیگری از پناهندگانی را که از همسایۀ جنگزده جنوبی وارد میشود، تحمل کند. اگر حملات مشترک هوایی و موشکی تشدید شود، ممکن است دولت رجب طیب اردوغان مجبور شود بهمنظور جلوگیری از فاجعهای انسانی با هزینۀ استراتژیک غیرقابلتحملی، بهنوعی واکنش نشان دهد. ازاینرو این سؤال مطرح میشود که ترکیه چگونه میتواند بدون درگیری با گروههای روسی فعال در سوریه، از تواناییهای نظامی خود برای حل این مسئله استفاده کند.
وزارت دفاع ترکیه در بحث شناسایی مقصر حملات اخیر، با دقت، مرز مشخصی را بین ارتش سوریه و نیروهای هوافضای روسیه ترسیم کرده است. وزارت دفاع ترکیه پیکان اتهام خود را بهطور خاص متوجه سوریه کرده است و در عین حال میکوشد از رویارویی علنی با روسیه جلوگیری کند. نیروهای مسلح ترکیه در پاسخ به حملات اخیر و برای انتقال سیگنال به روسیه، مواضع جنگی ارتش سوریه را هدف قرار دادهاند. بعضی از نوشتههای ترکی این اقدام را نقطهعطف تلقی کرده و پیشنهاد کردند آنکارا باید به هرگونه تجاوز به مناطق تحتکنترل مخالفان، پاسخ نظامی دهد.
ارتش ترکیه از قابلیت جنگپردازی قاطع از طریق هواپیماهای بدون سرنشین در مقایسه با روسیه و سوریه برخوردار است که این با شبکۀ پشتیبانی زمینی پیونده خورده است. این ترکیب مهلک در اوایل سال 2020 و در جریان عملیات سپر بهار ترکیه، ضربۀ سنگینی به بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در شمال کشور وارد کرد. بنابراین از نظر تئوری، نیروهای مسلح ترکیه میتوانند بدون حملۀ زمینی به سوریه، ارتش سوریه را به میزان قابلتوجهی هدف قرار دهند.
با این حال، نباید فراموش کرد مشاوران نظامی روسیه تقریباً در تمام واحدهای جنگی ارتش سوریه حضور دارند. سه سال پیش، رئیس ستاد کل روسیه، ژنرال والری گراسیموف، به این موضوع اشاره کرد. گرچه اظهارات گراسیموف دربارۀ تقریباً تمام واحدها اغراقآمیز به نظر میرسد، شواهد نشان میدهند گروهی از واحدهای زبدۀ سوریه، از جمله لشکر 25 تحتحمایت روسیه که در مرزهای شمال غربی مستقرند، با پرسنل روسی همراهاند. ازاینرو، اقدامات تلافیجویانۀ ترکیه علیه واحدهای ارتش سوریه میتواند بهراحتی به روسیه تلفات جانبی وارد کند و یک بار دیگر روابط آنکارا و مسکو را به وضعیتی خطرناک بکشاند.
مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشرشده در سایت بهعهدۀ نویسنده است و انتشار آنها الزاماً بهمعنای تأیید مطلب یا بیانگر دیدگاههای مؤسسه نیست.