تحولات اخیر در روابط روسیه ـ ایالات متحده؛ زمانی برای کنارگذاشتن ادبیات جنگ سردی محافل ایرانی درباره روسیه
یوسف باقری کاندیدای دکتری مطالعات منطقهای دانشگاه تهران
آغاز مواجهه جدی روسیه و ایالات متحده امریکا به عصر جنگ سرد- از 1945 تا 1991- بازمیگردد. دورهای از تیرگی روابط با چاشنی صلح! دورهای که اگر تسامح جاناف کندی رئیسجمهور امریکا- 1961 تا 1963- نبود، چه بسا دنیا با زیانبارترین جنگ تاریخ خود مواجه میشد. هرچه بود آن عصر سیاه در روابط دو قدرت به سر آمد؛ هرچند مصائب آن هم مردمان ویتنام و افغانستان را بینصیب نگذاشت. در عصر پس از فروپاشی شوروی و در دهه 90 میلادی مسکو رویکرد نرم و آشتیجویانهای در مقابل امریکا در پیش گرفت. ماحصل تفکرات یوروآتلانتیک گرایانی همانند یلتسین و کوزیروف در این دوره، بیمیلی و نگاه از بالا به پایین واشنگتن به مسکو بود؛ نهایتاً از دل این تحقیرها بود که پوتین سربرآورد. حتی در مقطعی که دمیتری مدودف، عنان قدرت را به دست گرفت هم پوتین، در سایه دستورالعملهای سیاست خارجی را طراحی میکرد. در واقع مسکو مناسبات خود با واشنگتن را کمو بیش منفعلانه و گنگ تنظیم کرده بود؛ از همراهی با ایده جنگ علیه تروریسم بوش پسر که پیامد آن ساخت دهها پایگاه نظامی در اطراف روسیه بود، واکنش دیرهنگام و غالباً منفعلانه به موج انقلابهای رنگی در کشورهای پیرامون خود تا بیتفاوتی نسبت به سرنوشت متحد استراتژیک خود-قذافی- و مواردی از این دست. سرآخر کرملین پس از آزمون و خطاهای بسیار به این جمعبندی رسید که نباید همه تخممرغهایش را در سبد رابطه با کاخ سفید گذارد. پیام مهم کتاب یوگنی پریماکوف به نام دنیا بدون روسیه نیز نشان از تغییر نگاه این کشور به مناسبات با امریکا دارد. توجه به ایده جهان چندقطبی، چندجانبه گرایی، بهبود رابطه با قدرتهای جهانی نظیر چین و هند و قدرتهای منطقهای همانند ایران و ترکیه همگی حکایت از رویکردی نوین در سیاست خارجی روسیه دارند.
با این اشارات کلی به پویشهای روابط واشنگتن-مسکو و ضرورت نگاه به شرق و پیرامون در سیاست خارجی روسیه، این پرسشها مطرح میشوند که مناسبات فعلی روسیه-امریکا چه سمت و سویی یافته است؟ آیا در پرتو تحولات در روابط این دو قدرت میتوان به آینده روابط روسیه-ایران خوشبین بود؟ بهبود هرچه بیشتر در روابط تهران-روسیه چه تأثیری در جایگاه و وزن ایران خواهد داشت؟ و نهایتاً اینکه به حلقه بیاعتمادان رابطه با روسیه چه بگوییم؟
در رابطه با پرسش نخست، به نظر میرسد اصطلاح«جنگ سرد جدید» بیمناسبت با وضعیت فعلی در روابط این دو قدرت نباشد. مجموعهای از بحرانها نظیر بحران کریمه و متعاقب آن تحریمهای غرب و امریکا علیه مسکو، بحران سوریه، انگاره بازتولید منازعه سرد میان امریکا و روسیه را به واقعیت نزدیکساخته است. حتی علیرغم رویکار آمدن ترامپ و خوشبینی به روابط دو کشور، اما این خوشبینی رنگ واقعیت بر خود نگرفت و به نظر میرسد اعلام اخیر وی مبنی بر خروج از پیمان منع موشکهای هستهای میان برد (INF) -پیمانی میان امریکا و شوروی که در سال 1986 به امضاء رسید- چه بسا آخرین میخها بر تابوت روابط واشنگتن و موسکو باشد.
مجموعه این تحولات ما را به سوال دوم رهنمون میسازد و آن اینکه در این شرایط، آینده روابط ایران و روسیه چه سمتو سویی خواهد یافت؟ با توجه به سایه اندختن تیرگی بر روابط مسکو-واشنگتن و بخصوص سیاستهای ترامپ که در هیچ چارچوبی نمیگنجد، روسیه توجه خود را به رابطه با قدرتهای بزرگی همانند چین و هند و همچنین قدرتهای منطقهای نظیر جمهوری اسلامی ایران و ترکیه معطوف ساخته است. به تعبیری نگاه به شرق و پیرامون جایگزین نگاه صرف به غرب شده است. در رابطه با ایران، روسیه که تا چندسال پیش پای قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را امضاء میکرد، چند صباحی است رفتارهای بهنجار و مستقلی درقبال ایران اتخاذ کرده است. حتی در مواردی نیز به تعبیر کارشناسان سیاست خارجی به مشارکت راهبردی با ایران رسیده است. از جمله انعکاسهای این تغییر نگاه را میتوان در همکاری این کشور با ایران در مبارزه علیه تروریسم در سوریه و حمایت از بشار اسد، وتوی پیشنویس قطعنامه شورای امنیت علیه یمن (که مطابق آن ضمن تمدید تحریم تسلیحاتی یمن برای یک سال دیگر، ایران را با ادعای واهی ناکامی در ممانعت از ارسال موشک به حوثیها محکوم کند)، حفظ برجام و انتقاد از خروج امریکا از این توافق بینالمللی مشاهده کرد. نهایتاً اظهارات پوتین در باشگاه مباحثه والدای در 26 مهرماه سال جاری و در خصوص حضور ایران در سوریه مهر تأییدی است بر تغییر رویکرد روسیه به ایران؛ آنجا که وی اظهار داشت: «مسکو نمیتواند تهران را مجبور کند نیروهای خود را در سوریه خارج کنند. این مسئلهای میان دمشق و تهران است».
در این فضای جدید، به نظر میرسد هر دو کشور ایران و روسیه بیش از پیش به ضرورت همکاری با یکدیگر پی بردهاند و دیوار بیاعتمادی به همدیگر به ویژه از سوی محافل ایرانی با سرعت بیشتری در حال فروپاشی است. نهایی شدن آییننامه اجرایی موافقتنامه لغو روادید گروهی گردشگری و سند تسهیلات روادید برای خدمه و گروه پروازی میان دو کشور که چند روز پیش و از سوی مدیرکل کنسولی وزارت امور خارجه اعلام شد یکی از نشانههای عملی-هرچند کوچک- بهبود در مناسبات ایران و روسیه است. اما در ارتباط با پرسش سوم، به نظر میرسد برآمد منازعه قدرت در روابط امریکا-روسیه، تغییر در وضعیت بازیگران منطقهای در غرب آسیا است.
در رابطه با ایران، ظاهراً چالشهای پیشآمده در روابط این مسکو-واشنگتن، توفیق و فرصتی است برای ایران و امید است که وزن و جایگاه جمهوری اسلامی را در تحولات غرب آسیا ترفیع دهد. از آن رو که:
1) روسیه و امریکا در مورد تحولات در غرب آسیا از منشورهای متفاوتی مینگرند که غالباً در تضاد با یکدیگر است. اما در آن سو رویکرد ایران و روسیه به مسائل این منطقه بسیار به هم نزدیک است. در فضای همراهی روسیه، ایران با توان بیشتری در تحولات غرب آسیا عرض اندام میکند.
2) بی ارتباط با مورد اول هم نیست و آن اینکه، اگر با تسامح روابط فعلی امریکا و روسیه را «دشمنی» قلمداد کنیم و با توجه به فرسودگی روابط ایران و امریکا، آنگاه بر اساس این قول معروف که «دشمن دشمن من، دوست من است»، میتوان انتظار نزدیکشدن بیشتر ایران و روسیه را داشت و در این شرایط قدرت چانهزنی ایران در معادلات غرب آسیا ارتقاء مییابد.
3) طرح ناتوی عربی-اسرائیلی که ظاهراً در راستای مقابله با نفوذ منطقهای ایران است، در خفا دارای ابعادی از تهدید برای روسیه نیز هست. یک پاسخ به این تهدید، میتواند همکاریهای امنیتی روسیه-ایران باشد.
اما کارشناسان و بهویژه خوانندگان محترم این گزارش ممکن است با استناد به ماندن ایران در پشت دربهای ورودی سازمان همکاری شانگهای و یا اخیراً بحث اعلام افزایش تولیدات نفت از جانب روسیه و در شرایط تحریم فروش نفت ایران طی موج دوم تحریمهای امریکا، همچنان بر بیاعتمادی صرف به روسیه پای فشارند که در اینجا ذکر چند نکته خالی از لطف نیست؛
الف) قرار نیست هیچ کشوری سیاستها و منافع خود را بر اساس آنچه خوشایند ماست، تنظیم کند. این انتظار و توقعی بیجاست. به کرّات میتوان نمونههایی از اولویت منافع ملی کشورمان بر هر مسئلهای دیگر یافت. (باید اینگونه هم باشد). پس آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند!
ب) در خصوص عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و این ادعا که همواره روسها مخالفت کردهاند، لازم به ذکر است که در آخرین اجلاسیه این سازمان، این تاجیکستان بود که مخالف عضویت کامل ایران در این سازمان شد. هرچند برخی کماکان معتقدند که کار، کار روسها بود اما اگر به محیط داخلی تاجیکستان و سرمایهگذاری گسترده عربستان در این کشور دقیقتر خیره شویم، میبینیم که ایران هراسی و ایران ستیزی تجویزی سعودیها بر افکار نخبگان سیاسی تاجیک تأثیر گذاشته است.
ج) در رابطه با اعلام روسیه مبنی بر افزایش تولید نفت برای جبران نفت ایران، باید اشاره کرد که اولاً اقتصاد روسیه به ویژه طی سالها و ماههای اخیر در وضعیت خوبی به سر نمیبرد و با توجه به وابستگی اقتصاد این کشور به صادرات انرژی، نمیتوان انتظار داشت که تولید و صادرات خود را کاهش دهد. دوم اینکه بیشترین حجم صادرات نفت روسیه به اروپا و بخش کمتری به چین است و حال آنکه نفت ایران عمدتاً به کشورهای آسیایی همانند هند، کره جنوبی، ژاپن و چین صادر میشود. لذا نفت روسیه در بازار نیز نمیتواند رقیب ایران شود. سوم اینکه ایران کموبیش دو ونیم میلیون بشکه در روز صادرات نفت دارد، حال آنکه توان افزایش تولید نفت روسیه در بهترین حالت بین 400 تا 600 هزار بشکه در روز است. پس نمیتواند سهم صادرات 5/2 نیم میلیون بشکهای نفت ایران را جبران کند. کوتاه آمدن ترامپ از ادعای اجبار تحریم خرید نفت ایران از سوی واردکنندگان آسیایی، خود گواهی بر این مدعای اخیر است.
نتیجه گیری نهایی:
سردی کم سابقهای بر روابط روسیه و امریکا حکمفرما شده است که بی شباهت به عصر جنگ سرد نیست. در این شرایط کشورها با هوشمندی میتوانند از ظرفیت به وجود آمده اصطلاحاً «سواری مجانی» بگیرند. جمهوری اسلامی نیز به طبع میتواند از این محیط جدید شکل گرفته، طرفی برای خود ببندد. لازمه بهرهبرداری از این وضعیت، همراهی و اتحاد نخبگان حاکم و غیر حاکم در ایران امروز است. ضروری است که مراقب باشیم دیواری که به سختی از اعتماد میان ایران و روسیه شکل گرفته است به راحتی فرونپاشد. منظور این نیست که انتقاد نکنیم اما تخریب هم نکنیم. تجویز ما این نیست که سراپا اعتماد به طرف مقابل باشیم. هرگز! اما سیاهنمایی نکنیم و روی نقاط مشترک سرمایهگذاری کنیم. به تعبیر حضرت مولانا
تو برای وصل کردن آمدی…….. نی برای فصل کردن آمدی
تا توانی پا مده اندر فراق………. ابغض الاشیاء عندی الطلاق
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نیست.