تأثیر رقابتهای منطقهای بر روابط ایران و پاکستان
میرجواد میرگلوی بیات
دانشجوی دکتری مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا
در شرایطی که ایرانیان نگران آینده سیاست خارجه و روابط بین المللی کشورشان پس از تحریم های یک جانبه ترامپ هستند، مردم پاکستان با اختلاف فاحشی در انتخابات اخیر به حزب تحریک انصاف پاکستان رای دادند تا رهبر این حزب یعنی عمران خان به طور علنی اعلام کند که در شرایط وجود تحریم ها خواهان گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران است. عمران خان (قهرمان سابق کریکت پاکستان که رهبری حزب تحریک انصاف که معادل آن در زبان فارسی جنبش عدالت خواهی است را بر عهده دارد) توانست حد نصاب لازم برای تشکیل دولت در پاکستان را به دست بیاورد و مواضع اخیر او نوید بخش دورهای جدید در سیاست خارجی پاکستان به خصوص با جمهوری اسلامی ایران حداقل تا 5 سال آینده است. همسایه جنوب شرقی ما اکنون می تواند به عنوان کشوری دوست برای ایران زمان تحریم به حساب آید، اما آیا واقعا پاکستان می تواند چنین ظرفیتی داشته باشد؟
حزب تحریک اگر چه توانست دو حزب قدیمی و ریشهدار «مسلم لیگ» و «مردم» را شکست دهد و نظر مثبت ارتش را تا حدودی جلب کند، ولی هنوز بسیار زود است که بدانیم رفتار این احزاب، ارتش و همچنین جامعه سنتی پاکستان نسبت به سیاست های او چیست. یکی از این ابهامات مربوط به رابطه پاکستان با ایران است. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا عمران خان می تواند ارتش این کشور ـ که رابطه قوی با عربستان دارد ـ را برای همکاری های بیشتر در زمینه های مختلف با ایران قانع کند یا خیر؟ مساله دیگر نیز مرتبط با روابط خود حزب تحریک انصاف با عربستان است، این حزب به رهبری عمران خان بارها در مورد سیاست خارجی عربستان به خصوص در حمله به یمن انتقاداتی را مطرح کرده است که این سوال را به میان میآورد که آیا عمران خان در مقام ریاست دولت پاکستان نیز این رویکرد با عربستان را ادامه خواهد داد یا خود را به عربستان نزدیک خواهد کرد. طبعاً دوری و نزدیکی به عربستان بر روی روابط ایران و پاکستان تاثیرگذار است. برای مثال عربستان یکی از مخالفان اصلی خرید گاز پاکستان از ایران بوده و دائما در این مسیر سنگ اندازی کرده است. ایران نیز برای اینکه مانع انتقال دانش هسته ای پاکستان به عربستان شود سعی در این دارد که پاکستان را در سیطره خود داشته باشد تا از تحرکات بر ضرر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری نماید.
مساله مهم دیگر در تحلیل رفتار سیاست خارجی عمران خان رقابت و نزاع دیرینه پاکستان با هند است که هنوز هم گسل های فعالی در حوزه های مختلفی دارند. به زعم ساتر این سطور روابط پاکستان و هند در زمان عمران خان رو به سردی خواهد گرایید و یا حداقل بهتر نخواهد شد. در چنین شرایطی که ایران و هند روابط اقتصادی گسترده ای دارند و مواضع اخیر هند نیز نشان داده که این کشور ایران را حداقل شریک تجاری با ظرفیت بالا و قابل اعتماد می داند، آیا امکان این وجود دارد که ایران بدون در نظر گرفتن عکس العمل هند روابط خود را در ساحات گوناگون با پاکستان گسترش دهد؟
شاید مهمترین مساله سیاسی ـ اقتصادی بین ایران و پاکستان احداث خط لوله صلح بوده است. پروژه خط لوله صلح که قرار است گاز ایران را به پاکستان و از طریق آن کشور به هندوستان برساند، به چندین دلیل متوف شده است. یکی از این دلایل فشار آمریکا بر روی پاکستان و تحریم های ایران است، همچنین از سوی دیگر پاکستان به دلایل مشکلات مالی فعلاً این پروژه را دنبال نمی کند. البته مهمترین دلیل توقف این پروژه عدم تمایل پاکستان برای دستیابی هند به منابع گازی مطمئن است. هند که وضعیت اقتصادی بهتری نسبت به پاکستان دارد به شدت نیازمند منابع انرژی پایدار و با ثباتی است که سرعت رشد اقتصادی خود را حفظ کند. اما پاکستان این موضوع را موجب شکاف روز افزون خود با هند می داند و سعی دارد اولاً از این طریق امتیازاتی را بدست بیاورد و از سوی دیگر تعللی چندین ساله در مسیر گاز به هند ایجاد کند.
با این توضیحات باید ببینیم که آیا پاکستان خریدار گاز ایران که تا مرز مشترک دو کشور رسیده خواهد بود یا خیر؟ و آیا عمران خان در مدت 5 ساله زمامداری خود گاز ایران را به سوی هند هدایت خواهد کرد یا از این مساله سرباز خواهد زد و ایران باید به دنبال خط لوله فرا ساحلی برای صادرات گاز خود به هند باشد؟ به نظر نگارنده با لحاظ جمیع شرایط و مولفه های دخیل که امروز شاهدش هستیم ادامه پروژه خط لوله صلح فعلا میسر نخواهد بود.
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاههای موسسه نیست.