بررسی گفتمان انقلابی در جهان اسلام
دکتر سید سلمان صفوی
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام علیکم و رحمه الله. تشکر میکنم از موسسه آینده پژوهی جهان اسلام برای فراهم آوردن فرصتی برای هماندیشی در خصوص گفتمان انقلابی در جهان اسلام.
تبارشناسی اندیشه ای گفتمان انقلاب اسلامی در دوره پر هیاهو و تنش آمیز امروز که غربیها اصطلاح «اسلام سیاسی» را وضع کرده اند و همه فعالین اجتماعی مسلمان از اخوان المسلمین، طالبان، داعش و حزب الله را زیر یک چتر تحلیل میکنند و عملیات القاعده، طالبان و داعش چهره پاک اسلام و گفتمان انقلاب اسلامی را بشدت مخدوش کرده است بسیار حایز اهمیت است. متاسفانه در جهان اسلام ما با فقر آکادمیک در رابطه تبین تاریخ اندیشه سیاسی متفکران مسلمان در دویست سال گذشته و بیان بستر تاریخی شکل گیری آن در دیالکتیک با معضلات استبداد و استعمار غربی روبرو هستیم.
موضوع تحقیق کتاب «گفتمان انقلابی در جهان اسلام(۱۲۷۰-۱۳۹۴)» کم نظیر است . این کتاب برای محققین و دانشجویان علوم سیاسی، روابط بین الملل، تاریخ معاصر اسلام و جنبش های آزادیبخش اسلامی، تاریخ اندیشه سیاسی اسلام معاصر، جامعه شناسی سیاسی نوشته شده است.
کتاب گفتمان انقلابی در جهان اسلام نقش سازنده جنبشهای انقلابی و مسلحانه علیه سلطه استعمار و دیکتاتوری را تبیین کرده است و بطور غیر مستقیم نظریات «هانا آرنت» و «کارل پوپر» و رویزیونیستهای وطنی در بیهوده بودن انقلاب و نبرد مسلحانه علیه سلطه را با ارایه مستندات تاریخی در جهان اسلام نقد کرده است. نهضت مسلحانه استقلال الجزایر علیه سلطه فرانسه نمونه بارزی از سازنده بودن مقاومت مسلحانه علیه سلطه خارجی است.
کتاب با دیدگاه تقریب مذاهبی تالیف شده است و آرای متفکران سنی(عبده، قسام، اقبال لاهوری، مودودی، سید قطب) و شیعه(میرزای شیرازی، سید جمال، نایینی، طالقانی، شریعتی، موسی صدر، امام خمینی) را در کنار هم نشانده و دیالوگ عملی و نظری بین دو مذهب در پروسه نظریه سازی و عمل را تحلیل کرده است. نهضت شیخ شامل در روسیه، امیر عبدالقادر در الجزایر علیه فرانسه و عمر مختار در لیبی علیه ایتالیا بیانگر نقش سازنده تصوف اجتماعی علیه سلطه خارجی است.
تبارشناسی اندیشه سیاسی اسلام معاصرو تحلیل سیر تاریخی توسعه و تکامل اندیشههای سیاسی و انقلابی جهان اسلام طی دو قرن گذشته؛ موضوع اصلی این کتاب است که از لحاظ روش به کار گرفته شده نیز حائز اهمیت است؛ بدین معنا که گفتمان انقلابی؛ در بستر زمان و مکان، با ارجاع به نقلقولهای مستقیم اندیشمندان مطروحه تحلیل میشود.
سه نوع گفتمان در جهان اسلام در دوقرن گذشته رایج بوده است. تغلیب، اصلاحات، انقلابی و از جهت اندیشه ای، ملی گرایی، اسلام گرایی و دموکراتیک. گفتمان تغلیب قائل به آن است که از آن جهت که غرب از جهت اقتصادی، نظامی و تکنولوژیک قدرت برتر جهان است، ما چاره ای جز تسلیم و همراهی با آنها نداریم و حداقل تنها راه نجات ما پیروی از نسخه نوشته شده غربیهاست که بز عم انها موفق بوده است.
گفتمان اصلاحات در جهان اسلام بدنبال به روز کردن نظام آموزش، بهبود شرایط اقتصادی بالاخص حوزه تولید و تکنولوژی، تعامل سازنده با بلوک غرب نه وادادگی در مقابل غرب بوده است. در ایران چهره پیشتاز گفتمان اصلاحات امیرکبیر است. مصدق وبازرگان نیز از چهرههای ممتاز آن هستند. در مصر محمد عبده چهره شاخص اصلاح طلبی فرهنگی است.
گفتمان انقلابی در جهان اسلام در پی مبارزه با استبداد و استعمار و برقراری عدالت و قسط اجتماعی است. گفتمان مذکور خواهان تغییر و تحول اساسی در ساختار حکومت و روابط و مناسبات خارجی است. سید جمال الدین اسدآبادی چهره پیشتاز گفتمان انقلابی در جهان اسلام است و امام خمینی چهره شاخص آن است.
اندیشه ملی گرایی در جهان اسلام تحت تاثیر جنبش ناسیونالیسم در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم اروپا شکل گرفت. چهره شاخص آن اتاتورک، موسس ترکیه جدید است. چهره مشهور آن در جهان عرب جمال عبدالناصر، رییس جمهور اسبق مصر است. ملی گرایی بر عنصر ملیت تکیه دارد و دموکراسی یا اسلام گرایی دغدغه آنها نیست، اما در اغلب موارد آنها در مقابل اسلامگرایی ایستاده اند، نظیر اتاتورک در ترکیه و ناصر در مصر. برخی چهرههای مستقل ملی گرایی مخالف استعمار غربی بوده اند نظیر مصدق و ناصر. مصدق نفت را در ایران ملی کرد و انگلیسی ها را بیرون کرد و ناصر با پیروی از مصدق کانال سوئز را ملی کرد و سلطه انگلیس بر کانال سوئز را قطع کرد. در ایران یک جریان ناسیونالیسم دولتی در زمان پهلوی شکل گرفت که ماهیتا در تقابل با ارزشهای فرهنگ اسلامی بود. اندیشه ملی گرایی در ترکیه و جهان عرب پس از جنگ جهانی اول گفتمان غالب بوده است. اما در ایران فقط طی سالهای 1304 تا 1342 گفتمان غالب بود پس از نهضت 15 خرداد گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان غالب جامعه ایرانی شد که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 شد.
گفتمان اسلام گرایی، گفتمانی است که خواهان پایان سلطه فرهنگی، اقتصادی غربی ها در حکومت و جامعه اسلامی است. این گفتمان راه نجات جهان اسلام را پیروی از مدل غربی اعم از ناسیونالیسم، کاپیتالیسم و سوسیالیسم نمی داند، بلکه اندیشه سیاسی اقتصادی اسلام را نسخه علاج مشکلات جهان اسلام میداند. گفتمان اخوان المسلمین مصر مهمترین نماینده جریان اسلام گرایی در جهان عرب است و جریان حزب عدالت و توسعه نیز نماینده نوعی اسلام گرایی در ترکیه است.
گفتمان انقلاب اسلامی ایران مهمترین گفتمان در جهان تشیع است که نفوذ گسترده ای نیز در جهان تسنن کرده است. این گفتمان موفق شده است حکومت شاهنشاهی ایران را سرنگون کند و بساط سلطنت موروثی را در ایران برچیند و سلطه غربها بخصوص آمریکا و انگلیس را بر ایران قطع نماید. این گفتمان مخالف صهیونیسم جهانی است و روابط ایران با اسرائیل را قطع کرده است برخلاف جریان اسلام گرایی مرسی و اردوغان که روابط دول مصر و اسرائیل را تمدید کرده اند.
در بطن جریان اسلام گرایی قرن بیست و یکم گروههای تکفیری ظهور کرده اند که دارای افکاری مخالف مبانی شناخته شده اسلامی هستند، اما متاسفانه آنها تحت نام اسلام جنایت میکنند و چهره مسلمانان را در جهان ملوث میکنند. به نظر ما تعزیه گردان اصلی جریان تکفیر سرویسهای جاسوسی برخی قدرتهای غربی است و افکار ملاهای وهابی و دلارهای نفتی عربها نیز انها را تغذیه میکند. در واقع سه جریان اصلی اسلام گرایی در جهان اسلام اینک فعال است. اسلام گرایی فوندمنتالیستی که اخوان المسلمین مصر و طالبان افغانستان نماینده آن هستند و سنت گرایی عصری که انقلاب اسلامی ایران نماینده آن است و چهره شاخص آن امام خمینی است.
عقلگرایی و اجتهاد عصری وجه تمایز سنتگرایی عصری در مقابل بنیادگرایی است.
در اسلامگرایی لیبرال ترک که در حزب عدالت و توسعه ترکیه بروز دارد؛ تقابلی با غرب یا اسرائیل مطرح نیست بلکه ترکیه اردوغان عضو ناتو است و دارای روابط رسمی با دولت اسرائیل، مقررات اسلامی نیز در ترکیه حاکم نیست، یعنی قمارخانه ها، شراب فروشی ها که محل ارتکاب گناه کبیره بر اساس فقه همه مذاهب اسلامی هستند، مجوز فعالیت دارند و مالیات از آنها بخشی از درامد دولت اسلام گرای ترکیه است. در واقع مشخص نیست که حزب عدالت و توسعه به چه مناسبتی خود را اسلام گرا قلمداد کرده است. برخی میگویند این یک طرح و مدل امریکایی است برای مقابله با نفوذ مدل جمهوری اسلامی ایران. جوهره نظریه اسلام گرایی جمهوری اسلامی ایران در بُعد خارجی مقابله با سلطه غربیها بر شئون امت اسلامی است.
کتاب حاوی سه فصل است. در فصل اول؛ روند تاریخی مهمترین تحولات جهان اسلام طی دو قرن گذشته به ترتیب تاریخی گزارش شده است. در فصل دوم؛ اندیشه های پرچمداران گفتمان انقلابی از میرزای شیرازی تا آیتالله خامنهای، با نقلقولهای مستقیم از آنها تحلیل شده و در فصل سوم؛ مسأله توسعه و گفتمان انقلابی و جمعبندی مباحث، ارائه شده است.
فصل اول؛ به روند سیاسی جهان اسلام در قرن سیزدهم و چهاردهم هـ.ش. میپردازد: الف. قرن سیزدهم؛ آغاز دوران زوال و تسلیم ایران و عثمانی، دو قدرت اصلی جهان اسلام در برابر قدرتهای اروپایی، بریتانیا، فرانسه و روسیه است. در این دوره تنشها و جنگهای متعدد ایران با روسیه و بریتانیا، موجبات از دست رفتن بخشهای گستردهای از اراضی ایران در قفقاز و افغانستان شد. از سوی دیگر با ضعف دولت مرکزی؛ مقدمات نفوذ اقتصادی دولتهای اروپایی در بازار ایران فراهم گردید. در این دوره مشروطیت در ایران به پیروزی دست یافت، استعمار اروپایی در سراسر جهان اسلام گسترش یافت و شمال افریقا شامل مصر، الجزایر، لیبی، تونس، مراکش و سودان تحت استعمار مستقیم دولتهای اروپایی قرار گرفت. با تجاوز نظامی ارتش بریتانیا و سقوط حکومت مسلمانگورکانی؛ هندوستان به یکی از مستعمرههای بریتانیا تبدیل شد. با انقراض حکومت عثمانی؛ دولتهای اروپایی به رهبری بریتانیا و فرانسه با تجزیه امپراطوری عثمانی، خاورمیانه عربی را که تا آن زمان بخشی از آن حکومت بود؛ به کشورهای کوچک با مرزهای مصنوعی تقسیم کردند.
ب. روند سیاسی جهان اسلام در قرن چهاردهمهـ.ش. / قرن بیستـم میلادی. در این قرن ساختار قدرت جهانی به طور کلی تغییر یافت. با سقوط خلافت عثمانی؛ منطقه بالکان به واحدهای کوچکی جدا از سرزمینهای اسلامی تقسیم شد. مناطق مسلمان عربی نیز توسط بریتانیا و فرانسه بدون توجه به جغرافیای طبیعی آنها به واحدهای کوچکی مانند عراق، اردن، لبنان، سوریه، سعودی، امارات، بحرین، کویت و قطر تقسیم شد. فلسطین تحت قیمومت بریتانیا قرار گرفت و در پایان نیمه اول قرن چهاردهمهـ.ش. به اشغال کامل صهیونیستها درآمد. در ایران نیز با سقوط دولت قاجار؛ رژیم پهلوی بر سر کار آمد.
در قرن بیستم؛ ایران و عثمانی دو قدرت مهم جهان اسلام طی چهار صد سال گذشته، سکولار شدند و غربگرایان بر آنها استیلا یافتند. کمال آتاتورک و رضاخان در ترکیه و ایران؛ پیشتاز سکولاریـسم منحط غربی در جهان اسلام شدند. با گسترش نفوذ سیاسی – اقتصادی غرب؛ اقتصاد سرزمینهایاسلامی رو به ضعف نهاد و اقتصاد آنها به تدریج تکمحصولی و کمپرادور گردید. با پایان جنگ جهانی دوم؛ جهان در وهله اول به دو بلوک شرق و غرب به سرکردگی شوروی و آمریکا تقسیم شد و پس از مدتی «جنبش غیرمتعدها» نیز متولد گردید.
در این قرن نهضتهای استقلالطلبانه در برخی مناطق اسلامی به ثمر نشست. ملت الجزایر در شمال افریقا طی جهادی حماسی بر استعمار فرانسه پیروز شدند و مراکش و لیبی نیز مستقل گردید. در خاوردور؛ اندونزی و مالزی از بریتانیا مستقل شدند و در شبـه قاره هنـد؛ پاکستان و بنگلادش به عنوان دو کشور اسلامی نـوظهور پس از استقلال هند از بریتانیا، در صحنه جغرافیای سیاسی جهان اسلام حضور یافتند.
«استعمار کهن» ساقط شد و «استعمار نوین غربی» جایگزین آن شد. پس از جنگ جهانی دوم قدرتهای اروپایی (فرانسه و بریتانیا) با شکست تدریجی در جهان اسلام؛ مجبور به عقبنشینی شدند و آمریکا به عنوان فاتح اصلی جنگ جهانی دوم، میراثخوار استعمار بریتانیا و فرانسه در خاورمیانه شد. در این دوره با پیروزی «نهضت ملی شدن نفت» در ایران و «ملی شدن کانال سوئز» در مصر؛ بریتانیا شکست خورد.
بدونشک مهمترین تحول دورانساز قرن چهاردهمهـ.ش.؛ پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود که با تغییر معادلات قدرت، «گفتمان انقلاب اسلامی» را در سپهر سیاست و فرهنگ روابط بینالملل رهبری کرد. با سقوط اتحاد جماهیر شوروی (1991م.)؛ بخشی از سرزمینهای اسلامی همچون تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و آذربایجان به صورت کشورهای مستقل در آسیای میانه و قفقاز ظهور یافتند. در بالکان نیز طی جنگی خونین و وحشتناک؛ سرزمین بوسنی و هرزگوین با رنج بسیار به صورت کشوری مستقل از بطن سقوط بلوک شرق سر برآورد. لشکرکشی شوروی به افغانستان و پس از آن ناتـو به رهبری امریکا و بریتانیا؛ در لبنان، افغانستان و عراق با شکست مواجه شد.
در دهـه پایانی قرن 14هـ.ش. جهان اسلام با دو جبهه بلوک غرب و سَلَفیگرایی در حال مبارزه است. سیطره غرب به رهبری آمریکا در خاورمیانه؛ به یُمن مبارزات ملتها پایان یافته، اما غرب همچنان نفوذ اقتصادی – سیاسی – فرهنگی خود را حفظ کرده است. قدرت اقتصادی – نظامی – علمی جهان اسلام رشد کرده و «گفتمان اسلام انقلابی»؛ زنده و در حال جریانسازی فرهنگی و تمدنسازی است. در این دوره جهان اسلام قهرمانان بسیاری داشته، مانند عمر مختار، عزالدین قسام، سید حسن مدرس، اما در قله گفتمان و عمل انقلابی در جهان اسلام در قرن چهاردهم؛ امام خمینی قامت افراشتهاند.
در فصل دوم؛ روند «گفتمان انقلاب اسلامی» با نگاه تاریخی تبیین شده است. «نهضت تنباکو» به رهبری «میرزای شیرازی» علیه استعمار بریتانیا، نقطه عطف تفکر سیاسی جهان اسلام در دو قرن گذشته است. این روند در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجامید. انقلاب اسلامی ایران وامدار و میراثدار روند تکاملی اندیشههای انقلابی میرزای شیرازی، سیـّدجمال، عبـده، کواکبی، آخوند خراسانی، آیتالله نائینی، شیخ عزّالدین قسـّام، سیـّد قطب، اقبال لاهوری، مودودی، دکتر علی شریعتی، امام موسی صـدر، آیتالله سیـّدمحمّدباقر صـدر، آیتالله طالقانی، استاد شهید محمد منتظری، امام خمینی، آیتالله منتظری و آیت الله خامنه ای است. «استقلال»، «آزادی»، «عدالت اجتماعی» و «حاکمیت ارزشهای اسلامی» از شعارهای اصلی این روند تاریخی بود که به مرور در اندیشه انقلابی متفکران جهان اسلام بروز و تکامل یافت.
نقطه اوج «گفتمان انقلابی» تحول «نظریه حکومت اسلامی» به «جمهوری اسلامی» است؛ که نظریهای اجتهادی با توجه به زمان و مکان و ارزشهای اسلامی است. این نظریه تجربه عقل بشری در حکومتداری را که به «تفکیک قوا» و «دموکراسی» نائل شده، با ضابطههای حکومتورزی در قرآن و سنت؛ در تعامل سازنده قرار داده، از بطن گفتگوی عقل و شرع وَ مقتضیات زمان و مکان؛ «نظریه مردمسالاری دینی» یا «جمهوری اسلامی» را ارائه کرده است. در این نظریه که در قانون اساسی ایران آمده؛ همه ارکان حکومت با رأی مستقیم یا غیرمستقیم ملت انتخاب میشوند و قابل نظارت و عزل هستند. قوانین حکومت نیز نباید مغایر ارزشهایاسلامی نظیر اصول «شـورا» و «عدالت اجتماعی» باشد. «نظریه جمهوری اسلامی» در حال شدن و تکامل است و به مرور در عمل محک میخورد و به مدد اندیشمندان اصلاح میشود.
فصل سوم؛ به «توسـعه پایـدار» اختصاص یافته و آن را نیاز مبرم جهان اسلام برای «استقلال اقتصادی» و «ساختن جامعه طراز کرامت مسلمانان» معرفی کرده و در عین حال انتقاد شده که طی دو قرن گذشته، موضوع توسعه؛ مشغله اصلی ذهنی و فکری متفکرین انقلابی نبوده است.
در جمعبندی کتاب تبیین شده که «سیـّدجمال» حدود یکصد و هفتاد سال قبل با مجاهدتهای خویش با کاشتن نهال «جنبش بیـداری اسلامی» در جامعه استبدادی و استعمار زده مسلمانان؛ طریق نوینی برای بازگشت عزت و عظمت اسلامی در دوره معاصر بنیان نهاد. این مسیر طولانی را متفکران برجسته از کشورهای مختلف جهان اسلام با اندیشههای انقلابی خود هدایت نمودند و تکامل بخشیدند. «نهضت تنباکو» در ایران علیه بریتانیا، «نهضت عمر مختار» در لیبی علیه استعمار ایتالیایی «نهضت مشروطیت» در ایران، «قیـام عزّالدین قسـّام» در فلسطین، «مبارزات ملت الجزایر» علیه فرانسویان و «جنبش مقاومت فلسطین» و «حزبالله لبنان» علیه اشغالگران صهیونیست؛ از نقاط برجسته اندیشه انقلابی در ساحت عمل اجتماعی است. در نیمه دوم قرن چهاردهم هـ.ش. «نهضت بیداری اسلامی» و «اندیشـهانقلابـی» در قالب «انقلاب اسلامی ایران» به رهبری امام خمینی به ثمر نشست.
«نهضت انقلابی» در جهان اسلام زنده است و هر روز پختهتر و کارآمدتر میشود. امروز «اندیشه انقلابی اسلام» بیش از هر زمان دیگر جهانی شده و در مقایسه با قرن گذشته مسلمانان به مدد «اندیشه انقلابی»، نقش مهمی در روابط بینالملل، ژئوپلتیک جهان، راهبردهای جهانی، فرهنگ و اقتصاد جهانی و دیپلماسی به دست آوردهاند. استعمار خارجی شکست خورده، اما استعمار نوین، استبداد، فقدان آزادی، عدالت و قسط اجتماعی، فاصله طبقاتی و توسعهنیافتگی همچنان در جهاناسلام زنده است و موضوع مصافهای نسل امروز با نسل فردای جهان اسلام برای ساختن آیندهای بهتر برای امت اسلامی است.
در انتهای کتاب «کرونولوژی رویدادهای جهان اسلام» طی دویست سال گذشته، طی سی و سه صفحه گزار شده است. کتاب دارای ۸۰ منبع فارسی و ده منبع انگلیسی است.
در پایان لازم است مراتب قدردانی خود به مرحوم دکتر حمید عنایت برای تالیف کتاب «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» را بیان نمایم.
** این مطلب سخنرانی جناب آقای دکتر سید سلمان صفوی در نشست تخصصی “بررسی گفتمان انقلابی در جهان اسلام” می باشد که در مورخه 18/5/96 در موسسه آینده پژوهی جهان اسلام برگزار گردید.