رمی دانیل: موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل
ترجمه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام
امانوئل مکرون در 24 آوریل 2022 مجدداً به عنوان رئیسجمهور فرانسه انتخاب شد. کمتر از دو ماه بعد، حزب او و متحدانش در انتخابات 19 ژوئن برای راه یابی به مجلس ملی فرانسه، شکست سختی را متحمل شدند و اکثریت مطلقی که در گذشته برخوردار بودند را از دست دادند. این نتایج شکستی برای مکرون محسوب میشود که در سالهای اخیر امور کشور را به شیوهای بسیار متمرکز مدیریت کرده است و اکنون برای ادامه رهبری خود به حامیانی از احزاب دیگر نیاز دارد. این یک وضعیت استثنایی در چشمانداز سیاسی فرانسه است و اگر راهحلی پیدا نشود، مکرون میتواند مجلس ملی را منحل کرده و انتخابات جدیدی برگزار کند.
توازن قوا در بین بلوکهای مجلس ملی منعکس کننده تحولاتی است که در دیگر کشورهای غربی رخ داده است. احزاب سنتی (حزب سوسیالیست (چپ میانه) و جمهوری خواهان (راست میانه) که به طور متناوب از دهه 1980 تا اولین پیروزی انتخاباتی مکرون در سال 2017 بر فرانسه حکومت میکردند، از قدرت ساقط شدند. در این میان، برندگان اصلی احزاب افراطی بودند. قویترین حزب در بلوک چپ اکنون حزب ژان لوک ملانشون است که از خط سوسیالیستی-پوپولیستی پیروی میکند. در جناح راست افراطی نیز حزب ملیگرای مارین لوپن قرار دارد که تعداد کرسیهای خود را در مجلس ملی بیش از ده برابر افزایش داد و آن را به بزرگترین جناح مخالف تبدیل کرده است.
تصمیم رأیدهندگان برای مجازات مکرون، تقویت احزاب افراطی و همچنین مشارکت کم رأیدهندگان نشان دهنده بحران عمیق سیاسی و به ویژه شکاف در جامعه فرانسه است که خود را در جنبش جلیقه زردها، تظاهرات گسترده علیه دستورالعملهای کووید-19 و سایر تحولات مخرب نشان داده است. مسائل مربوط به نمایندگی دموکراتیک، روابط بین اردوگاههای سیاسی مختلف و انطباق ساختار قانون اساسی با تغییرات در جامعه، به موضوعات مهمی در گفتمان عمومی فرانسه تبدیل شدهاند و انتظار میرود که در آینده نزدیک تشکیلات سیاسی فرانسه را به خود مشغول کند. علاوه بر این، تبعات جنگ در اوکراین، به ویژه افزایش قیمتها، احتمالاً تنشهای سیاسی در فرانسه را تشدید خواهد کرد.
بحران در فرانسه میتواند بر وضعیت اتحادیه اروپا تأثیر بگذارد. در شرایطی که اتحادیه اروپا گرفتار پیامدهای جنگ در اوکراین است و باید به اختلافات بین اعضای خود رسیدگی کند، تضعیف فرانسه و رئیسجمهور آن برای همسایگان اروپایی این کشور مشکلساز است.
آرزوهای بزرگ، دستاوردهای ناچیز
زمانی که مکرون در پنج سال پیش به عنوان رئیسجمهور فعالیت خود را آغاز کرد، در اظهاراتی بیان داشت که نقش فرانسه را در عرصه بینالمللی تقویت خواهد کرد و درصدد است تا اقدامات پیشگیرانه و فعال مختلفی را دنبال کند. او تلاش کرد تا خود را بهعنوان جایگزین ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در پیشبرد موضوع آبوهوایی معرفی کند. همچنین سعی کرد خود را به عنوان یک رهبر اروپایی که پیشتاز تغییرات در اتحادیه اروپا است، قرار دهد. با این حال، ابتکارات سیاست خارجی مکرون نتوانست به نتایج مورد انتظار دست یابد.
وقوع برخی از رویدادها باعث شد که حتی نقش جهانی فرانسه در دوره اول ریاست جمهوری مکرون تضعیف شود. تلاش رئیسجمهور فرانسه برای طراحی راهحلی در لبنان که مکرون در سفرش به بیروت (پس از انفجار در بندر این شهر) اعلام کرد، ناموفق بود و محدودیتهای قدرت فرانسه در عرصه بینالمللی را برجسته کرد. مشکل بزرگتری که مکرون با آن مواجه بود، به تضعیف موقعیت فرانسه در آفریقا برمیگردد. این منطقه برای فرانسه در بحث مبارزه با تروریسم جهادی ضروری است و یک مزیت استراتژیک برای پاریس تلقی میشود. تضعیف موقعیت فرانسه در آفریقا عمدتاً ناشی از تغییرات سیاسی در شرکای آفریقایی فرانسه و نارضایتی از عملیات نظامی فرانسه در منطقه میشود. نمونه برجسته آن را میتوان در تصمیم دولت مالی برای توقف همکاری نظامی با پاریس و روی آوردن به مزدوران روسی اشاره کرد.
موضع فرانسه در مورد جنگ در اوکراین نیز بحثبرانگیز است. مکرون برخلاف آمریکا و انگلیس معتقد بود که روسیه به اوکراین حمله نخواهد کرد. او سعی کرد در یک سری از گفتگوها بین زلنسکی و پوتین میانجیگری کند، ولی به نتیجه نرسید. وقتی که جنگ شروع شد، فرانسه از تحریمها علیه روسیه حمایت کرد و تجهیزات نظامی به اوکراین فرستاد، اما تلاشهای مکرون برای میانجیگری بین روسیه و اوکراین و حفظ ارتباط با پوتین، به ایجاد تنش بین پاریس و کیف و حامیانش منجر شد.
روابط فرانسه و اسرائیل در زمان مکرون
مکرون در دوره اول ریاست جمهوری خود، سیاستی مطابق با منافع اسرائیل را در پیش گرفت. فرانسه از طریق همکاری نزدیک با امارات متحده عربی، فعالیتش را در خلیجفارس افزایش داد و علناً از عربستان سعودی و محمد بن سلمان حمایت کرد. در مورد مسئله ایران نیز فرانسه چندین بار مخالفت ادعایی غرب را در مورد دستیابی ایران به تسلیحات هستهای اعلام کرد، اما در عین حال مدعی است که توافق بهترین راه برای حل و فصل برنامه هسته¬ای ایران است.
پاریس همچنین روابط نزدیکی با امان و قاهره دارد. فرانسه به مصر تجهیزات نظامی میفروشد و دو کشور در جنگ داخلی لیبی نیز با یکدیگر همکاری کردند. فرانسه در سال 2020 به مجمع گاز مدیترانه شرقی پیوست. زمانی که تنش بین ترکیه از یکسو و یونان و جمهوری قبرس از سوی دیگر به وجود آمد، مکرون در کنار آتن و نیکوزیا قرار گرفت و یک پیمان دفاعی با یونان امضا کرد که بر اساس آن حضور فرانسه در منطقه افزایش یافت. در همه این موارد، مواضع و اقدامات فرانسه با منافع اسرائیل مطابقت داشت.
منافع مشترک فرانسه و اسرائیل به بهبود روابط دوجانبه پاریس و تلآویو منجر شد. موضع¬گیری¬های شخصی مکرون معمولاً از طرف اسرائیل مثبت ارزیابی می¬شد؛ چراکه مکرون از توافق ابراهیم استقبال کرد و در فرصتهای مختلف تمایل شخصی خود را به اسرائیل نشان داد. علاوه بر این، همکاریهای پاریس و تلآویو در عرصههای مختلف، از جمله در حوزههای نظامی گسترش یافت. با این حال، فرانسه در سازمانهای بینالمللی نسبت به اسرائیل رویکرد غیردوستانه دارد و نمایندگان فرانسه در نهادهای سازمان ملل نیز دائماً علیه اسرائیل رأی میدهند. این موضعگیریها عمدتاً ناشی از فشار داخلی در فرانسه است. افکار عمومی در فرانسه عمدتاً طرفدار فلسطین است و دیدگاههای وزارت امور خارجه فرانسه نیز به طور سنتی به طرفداری از اعراب گرایش دارد. با این وجود، تغییرات اخیر در منطقه، مانند توافق ابراهیم، وزارت امور خارجه فرانسه را وادار میکند تا در مواضع حمایتگرایانه خود از اعراب تجدیدنظر کند.
نگاهی به آینده
سیاست خارجی و امنیتی یکی از حوزههایی است که رئیسجمهور فرانسه بدون توجه به موقعیتش در پارلمان، از آزادی عمل نسبتاً زیادی برخوردار است. بنابراین میتوان انتظار داشت که مکرون همچنان بتواند سیاست خارجی فرانسه را هدایت کند.
مکرون دومین دوره ریاست جمهوری خود را در موقعیت نسبتاً ضعیفی در عرصه بینالمللی آغاز میکند. با توجه به وضعیت جدید پارلمان، فرانسه و رئیسجمهور آن در حال ورود به دورهای از بلاتکلیفی هستند که حداقل در کوتاهمدت باعث رکود در نظم سیاسی میشود. احتمالاً این امر بر سیاست خارجی فرانسه تأثیر خواهد گذاشت؛ چراکه از یکسو توجه مکرون به مسائل داخلی معطوف خواهد شد و از سوی دیگر، او احتمالاً به دنبال دستاوردهایی در سیاست خارجی خواهد بود تا بتواند ضعف داخلی خود را جبران کند. با این حال، در مورد اینکه آیا فرانسه اقدامات عمدهای را به خاورمیانه اختصاص میدهد یا خیر، تردیدهایی وجود دارد؛ به این دلیل که مکرون میخواهد از ایجاد اصطکاک با جنبشهای ضد اسرائیلی، به ویژه حزب ملانشون که در نتیجه انتخابات قویتر شد، جلوگیری کند.
در حالی که ظرفیتهای تحققنیافتهای در روابط فرانسه و اسرائیل وجود دارد؛ اما بعید است که در کوتاهمدت، بهبود قابل توجهی در روابط دوجانبه این دو بازیگر ایجاد شود. اگرچه مکرون یکی از بازیگران طرفدار اسرائیل در نظم سیاسی کنونی فرانسه است، اما ضعف داخلی و خارجی او شرایط را برای بهبود چنین روابطی، نامطلوب کرده است. علاوه بر این، اسرائیل نیز در حال ورود به یک دوره¬ای از بلاتکلیفی سیاسی است و روابط دوجانبه با فرانسه حتی پیش از این نیز از اولویت بالایی برخوردار نبوده است. نظارت بر تحولات پاریس برای تلآویو بسیار مهم است؛ زیرا وضعیت سیاسی در فرانسه ممکن است بر مناطق مختلف با اهمیت برای اسرائیل همچون اروپا، خلیجفارس و مدیترانه شرقی تأثیر بگذارد. اسرائیل باید برای سناریوهایی که شامل تغییراتی در حضور و سیاست فرانسه در این مناطق می¬شود، آماده شود.
اصل یادداشت قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.inss.org.il/publication/macron-in-embarrassment-france-in-crisis
***مسئولیت صحت و سقم مطلب موجود به عهده نویسنده و مترجم است و انتشار آن¬ به معنی تایید یا بیانگر دیدگاه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام نیست.