“اهمیت راهبردی بازگشایی مرز بوکمال- قائم”؛ علیرضا نادری

 

“اهمیت راهبردی بازگشایی مرز بوکمال- قائم”

 علیرضا نادری

 پژوهشگر مسائل عراق

 

در شرایطی که در هفته‌های گذشته رسانه‌ها بر حملات آرامکو متمرکز بودند، گذرگاه مرزی ترانزیتی قائم-بوکمال بین دو کشور عراق و سوریه هفته‌ی گذشته بعد از شش سال بازگشایی شد. این گذرگاه که از طرف عراقی به “القائم” معروف بوده و از طرف سوری به “بوکمال” در حالی از سال 2014 به‌دلیل تسلط دولت خودخوانده اسلامی (داعش) بر نواحی الانبار و دیرالزور بسته شد که تردد محدود از دو مرز اصلی دیگر دو کشور یعنی گذرگاه الربیعه (عراقی) یا همان الیعربیه (سوری) و گذرگاه الولید (عراقی) یا التنف (سوری) تحت سیطره‌ و نظارت نیروهای وابسته به آمریکا و انگلستان از جمله کردها و مغاویر‌الثوره (از جناح‌های گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه) انجام می‌گرفت. هرچند گذرگاه مرزی قائم سال 2017 توسط نیروهای عراقی با محوریت حشدالشعبی آزاد و از وجود تروریست‌ها پاکسازی گردید اما همواره آماج حملات هواییِ ناشناس از سوی آمریکا و متحدانش مانند اسرائیل قرار گرفته است تا به گمان خود از بازگشایی این معبر راهبردی جلوگیری کنند؛ اما در نهایت مقاومت توانست روز هشتم مهرماه 1398 عبور و مرور از این گذرگاه را از سر بگیرد. گزارش حاضر اهمیت سه‌گانه ترانزیتی، سیاسی و نظامی بازگشایی مرز عراق و سوریه در برهه‌ی حساس کنونی و ناظر به موقعیت‌های آینده را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. می‌توان اهمیت این گذرگاه را در عوامل ذیل جست‌وجو کرد:

 

1-     شهر “القائم” در استان الانبار واقع در شمال‌غربی جمهوری عراق، یک شهر دور افتاده و فاقد صنعت و تولید بوده و کشاورزی در آن‌جا نیز به‌دلیل شوری آب رودخانه رونق چندانی ندارد؛ لذا قرار گرفتن در مسیر ترانزیت تولیدات صنعتی یا کالاهای تجاری عراق و ایران به سمت سوریه و اردن می‌تواند رونق اقتصادی را به این شهر بازگردانده و نقطه‌ی مقاومتی مردمی در حفاظت از مرزهای کشور عراق در آینده ایجاد نماید. پیش‌بینی می‌شود که با بهره‌برداری از این گذرگاه، صادرات عراق به سوریه در کوتاه مدت تا 30 درصد افزایش پیدا کند. این مورد در کنار عادی شدن شرایط امنیتی می‌تواند سرمایه‌گذاران خارجی از ایران و سایر کشورها را نیز برای ایجاد یا تقویت پروژه‌های صنعتی و تولیدی در عراق جلب نماید.

 

2-     این گذرگاه به‌منظور استفاده‌ گردشگری و تجاری، بازطراحی شده است؛ بنابراین می‌توان انتظار داشت که در آینده و با عادی‌تر شدن روابط، صنعت گردشگری نیز نقش مهمی در اقتصاد دو کشور ایفا نماید. از آن‌جایی که فاصله‌ میان این مرز تا پایتخت عراق تنها پنج ساعت است، این مهم می‌تواند با برنامه‌ریزی درازمدت، راه‌سازی، ساخت هتل، مجتمع‌های رفاهی، بهبود ناوگان حمل‌ونقل زمینی و انرژی عملیاتی شود.

 

3-     عراق می‌تواند از طریق این مرز خاکی و با عبور از سوریه دسترسی شمالی به آب‌های آزاد نیز داشته باشد که این مورد نیازمند برنامه‌ریزی‌های بلندمدت از جمله خطوط انتقال نفت یا احداث خط آهن است. در صورتی‌که این امکان ایجاد شود، صادرات نفتی و غیرنفتی عراق و حتی جمهوری اسلامی (به‌صورت سوآپ)، در صورت بروز مشکلات در بندر بصره، تنگه‌ی هرمز و یا حتی دریای سرخ حفظ شود. پروژه‌ خط آهن جمهوری اسلامی از جنوب شرق ایران به شمال غرب و عراق و از عراق به سوریه و سواحل مدیترانه می‌تواند یک قطب ریلی در منطقه ایجاد نموده و به‌عنوان یک رقیب برای راه ابریشم مطرح شود که مسیر کالاهای هند و چین را از طریق بندر چابهار به منطقه خاورمیانه تسهیل می‌کند.

 

4-     بازگشایی گذرگاه قائم-بوکمال، جدی‌ترین نشانه‌ نابودی تروریسم در این منطقه یعنی دو استان الانبار و دیرالزور که زمانی جولانگاه داعش بود و حاکی از عادی شدن روابط بین بغداد و سوریه بعد از بحران‌های داخلی پس از سال 2011 است. رابطه‌ای که کشورهای متجاوز در منطقه همواره از آن هراس داشتند؛ به‌همین دلیل در این مسیر دست به اقداماتی چون تخریب، کارشکنی و اختلاف‌افکنی می‌کردند. هم‌اینک نیز آمریکا، علاوه بر تقویت پایگاه خود در بوکمال یک پایگاه نظامی جدید هم در نزدیک شهر القائم مستقر کرده تا بلکه بتواند کنترلی بر این محور نیز داشته باشد که خود حاکی از اهمیت فراوان این گذرگاه دارد.

 

5-     بازگشایی این گذرگاه و تقویت این محور می‌تواند به‌عنوان یک نمونه‌ی موفق برای در دست گرفتن سایر مرزهای عراق توسط نیروهای رسمی این کشور باشد. شاید بتوان بازگشت کنترل گذرگاه الربیعه (که اکنون در دست نیروهای کرد است) به بغداد را گام بعدی برای تقویت نفوذ منطقه‌ای محور مقاومت دانست؛ چرا که این مرز، نزدیک‌ترین مسیر زمینی ایران به سوریه بوده و از شهرهای مهم اربیل و موصل عبور می‌کند.

 

6-     بازگشایی این گذرگاه شکست حصر اقتصادی که با اهداف سیاسی توسط دول متخاصم آمریکایی، اروپایی و عربی علیه دولت سوریه ایجاد شده بود را در پی داشته و به نوعی مرزهای ایران را برای دور زدن تحریم‌های آمریکا گسترش داده و امکان محدود کردن کشورهای مقاومت را کاهش داده است. هرچند کشورهای استعمارگر همواره درصدد تثبیت هژمونی خود در مناطق مورد هدفشان را دارند اما تشدید نواقص سیاست‌های فشار اقتصادی ایشان در کنار هزینه‌بر بودن سیاست‌های نظامی، در درازمدت می‌تواند به کاهش هژمونی و یک‌جانبه‌گرایی ابرقدرت‌ها در منطقه انجامیده و ائتلاف‌های منطقه‌ای را تقویت نماید.

 

7-     اتصال نیروهای زمینی محور مقاومت از این گذرگاه ابتکار عمل را از تروریست‌های مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی که اکنون به‌طور پراکنده و محدود علیه دو کشور سوریه و عراق عملیات‌های تروریستی انجام می‌دهند گرفته است و در حقیقت نقشه‌های این کشورها برای بستن راه تنفس دولت سوریه و قطع مسیر پشتیبانی نیروهای مقاومت را به کل منتفی کرد.

 

8-     تقویت محور مقاومت از طریق پشتیبانی زمینی، فایده‌ بسیار مهم بازگشایی این گذرگاه است به‌طوری‌که رژیم متجاوز و اشغالگر صهیونیستی همواره درباره متصل شدن عراق به سوریه و باز شدن مسیر جمهوری اسلامی برای رسیدن به آب‌های مدیترانه هشدار داده بود و اکنون این موضوع نیز در کنار پیام روشنی که از حملات پهپادی به تأسیسات نفتی آرامکو دریافت کردند مزید بر ترس و نگرانی‌شان شده است.

 

9-     موفقیت‌های تجاری و توریستی این مرز در آینده می‌تواند خوراک رسانه‌ای علیه ناکامی‌های نیروهای آمریکایی و وابسته به آن در مرز التنف را نیز فراهم نماید چرا که آمریکا در آن منطقه از طریق اختلاف‌افکنی و تنش سعی دارد حضور خود را توجیه نماید که این موضوع به ضرر مردم محلی تمام شده است. این در حالی است که هم‌اینک، آمریکا و اسرائیل با تبلیغات منفی علیه ایران و دولت عراق؛ مسئولیت نابسامانی‌های اقتصادی را نه متوجه ناامنی‌ها و تروریسم ایجاد شده توسط خودشان بلکه متوجه سیاست‌های حمایتی ایران می‌کنند. اما واقعیت این است که طرف آمریکایی-سعودی قصد دارد با تخریب اذهان عمومی عراق، هژمونی یک‌جانبه‌گرایی خود را برای چپاول منابع انرژی و نیروی انسانی این کشور پیش ببرد در حالی‌که جمهوری اسلامی همواره در کنار مردم عراق بوده و تروریسمِ دست‌پرورده‌ی غرب را با کمک نیروهای مردمی از این کشور بیرون رانده است.

 

در پایان آینده‌ی مطلوبی که می‌توان برای کشور عراق و روابط آن با جمهوری اسلامی تصور کرد، این است که عراق می‌بایست با بهره‌گیری از تجربه‌ی کشورداری ایران به سمت ایجاد ساختار سیاسی جمهوری خود مبتنی بر اسلام و استبداد ستیزی حرکت نموده و فراگیری علوم دانشگاهی از طریق همکاری‌های مشترک علمی با ایران نیاز و وابستگی خود به رژیم‌های استعمارگر که در قالب آبادانی کشور دست به تجاوز به خاک عراق زدند را رفع نماید که مقدمه‌ی تمامی این موارد باز گرداندن امنیت به سراسر خاک این کشور است که جز با تلاش و تسلط نیروهای ملی و مردمی عراق و خروج متجاوزان غربی حاصل نمی‌شود. متجاوزانی که ننگشان علی‌رغم هجمه‌های رسانه‌ای همچنان از حمله‌ی به این کشور در سال 2003 و پس از آن ایجاد تروریسم داعش در این کشور از سال 2014 بر پیشانی آمریکایی‌ها باقی مانده است که نه تنها مشکلات ادعایی توسط غرب در این کشور را حل نکرد، بلکه بر حجم آن افزود. اما امروز شاهد هستیم که با تلاش‌های نیروهای دلسوز و مردمی ریشه‌ی تروریسم از این کشور قطع شده و اکنون مسیر جهادی به منظور سازندگی و توسعه‌ی زیرساختی این کشور در جهت پیشرفت اقتصادی و بهبود کیفیت معیشتی مردم در پیش گرفته که نمونه‌ی آن، ناظر به موارد 10‌گانه‌ی یاد شده، بازگشایی مرز راهبردی و مهم قائم-بوکمال است.