اندونزی در دوران سوهارتو
دکتر بهاره فلاحی، کارشناس سیاستگذاری
سوهارتو دومین رئیسجمهور اندونزی ثبات، توسعه اقتصادی، افزایش آموزش و سواد را برای کشور به ارمغان آورد. او مدارس و بزرگراهها را توسعه داد و مؤسسات مالی و نظامهای ارتباطی اندونزی را بهبود بخشید. بهگونهای که اندونزی برای یک مدت طولانی به مدلی برای توسعه جهان سوم تبدیل گردید. در این زمان اقتصاد رشد کرد و رشد جمعیت، فقر و بیسوادی کاهش یافت. سوهارتو برنامه جدیدی را راهاندازی کرد که هدف آن توسعه کشور در دهههای 1960 و 1970 بود. اندونزی توسعه روستایی را تشویق و بهشدت درزمینه آموزش، مراقبتهای بهداشتی، برنامهریزی خانواده و زیرساختها سرمایهگذاری کرد. همچنین در دوران وی درآمد سرانه از 50 دلار در سال 1965 به 1300 دلار در سال 1997 رسید و نرخ سواد از 43 درصد به 90 درصد افزایش یافت. علاوه براین در این دوران میزان بهداشت و تعداد پزشکان افزایش یافت و از یک پزشک به ازای 27614 نفر در دهه 1960 به یک پزشک به ازای 6861 نفر در دهه 1990 رسید.
اقتصاد اندونزی در دوران سوهارتو
هرچند سوهارتو از اقتصاد برای مقاصد سیاسی نیز استفاده میکرد اما بهطورکلی توسعه را بهوسیله تزریقهای بزرگ کمکهای خارجی و سرمایهگذاری آغاز کرد. بدهی اندونزی در سال 1966 بیش از درآمد صادراتی کشور بود و کل بدهی خارجی 3/2 میلیارد دلار بود. یک میلیارد دلار از این مبلغ به اتحاد جماهیر شوروی و متحدان اروپایی آن اختصاص داشت که عمدتاً برای خرید اسلحه صرف میشد. طي 32 سال حكومت سوهارتو اندونزي از يك كشور فقير به يكي از ببرهاي اقتصادي آسيا در دهه 1980 تبديل شد. درنتیجه رونق و توسعه اقتصادي در دوران سوهارتو وی به «پدر توسعه اندونزي» تبديل گشت. در دوران وی نسل جدید تکنوکراتهای تحصیلکرده خارجی و برنامهریزان اقتصادی بهطور عمده تحت رهبری شورای برنامهریزی توسعه ملی طراحی و پیادهسازی مجموعهای از برنامههای پنجساله را بر عهده داشتند. برنامه اول توسعه (1969-1973) برافزایش تولید غذاهای اصلی و توسعه زیرساخت تأکید داشت؛ دومین برنامه (1974-78) بر کشاورزی، اشتغال و توسعه منطقهای تأکید داشت؛ سومین برنامه (1979-83) بر توسعه کشاورزی و صنایع تأکید نمود. برنامه چهارم توسعه (1984-88) بر صنایع پایه متمرکز بود و برنامه پنجم توسعه (1989-93) بر حملونقل و ارتباطات تمرکز داشت. در طی دهه 1980 این برنامهها نیز نقش مهمی در سرمایهگذاری خصوصی در بخش صنعت داشتند. همچنین سوهارتو در دوران حکومتش یکرویه خطمشی كه آن را نظم نوين توصيف مينمود پايهگذاري كرد؛ خطمشی كه مبناي آن كمك به اقتصاددانان تحصیلکرده در آمريكا جهت پیشرفت و ارتقای اقتصاد اندونزي بود. در نتیجهی اين سياستها سرمايهگذاري غربیها و كمكهاي خارجي افزايش يافت و توليد نفت داخلي اندونزي رشد یافت.
همچنین اندونزی عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است. بازتاب سیاستهای قیمتگذاری اوپک، درآمد دولت از نفت که از طریق شرکت دولتی Pertamina (شرکت ملی استخراج نفت و گاز) هدایتشده بود، بین سال 1968 و سال 1985 بین 4000 درصد افزایش یافت. درآمدهاي ناشي از افزايش سرمايهگذاري توليد نفت در ايجاد زیرساختها و رشد و توسعهی پروژههاي عمراني هزينه شد و دولت سوهارتو از این پول برای ساخت مدارس، نیروگاهها، جادهها، مخابرات و سایر زیرساختها استفاده نمود. تا سال 1972 سوهارتو موفق به ايجاد رشد و توسعهي اقتصادي يكنواخت و بادوام شده بود، همزمان نرخ ساليانهي تورم از 630 درصد در سال 1966 به كمتر از 9 درصد تقليل يافت. برنامه ریزان اقتصادی متوجه خطر بیشازحد در وابستگی به این منبع درآمدی برای صادرات شدند، بهویژه هنگامیکه قیمت نفت خام در اواسط و اواخر دهه 1980 کاهش یافت. درنتیجه، صادرات نهتنها کالاهای تولیدی بلکه مواد غیرنفتی و محصولات جنگلی نیز ارتقا یافت تا وابستگی به صادرات نفتی کاهش یابد.
سیاستگذاری خارجی در دوران سوهارتو
در حوزهي سياست خارجي سوهارتو مواضعي در جهت حمايت از غرب و ستيز با كمونيستها اتخاذ كرد. اندونزي مجدداً به جمع كشورهاي عضو سازمان ملل پيوست و در سال 1967 اين كشور به عضو اصلي و بنیانگذار اتحاديهي كشورهاي جنوب شرقي آسيا (ASEAN) بدل شد. اندونزی، وابسته به ژاپن، ایالاتمتحده و کشورهای اروپای غربی برای تزریق کمکهای حیاتی برای توسعه و سرمایهگذاری خصوصی بود. با توجه به موقعیت استراتژیک اندونزی در ورودی شرق به اقیانوس هند، ازجمله فرماندهی تنگه مالاکا و سندا، این کشور برای منافع امنیتی آسیا، ایالاتمتحده و متحدان آن اهمیت دارد. از سوی دیگر واشنگتن به میزان قابلتوجهی کمک نظامی به اندونزی را افزایش داد و به تأمینکننده اصلی تجهیزات نیروهای مسلح اندونزی تبدیل شد.
ازلحاظ اقتصاد بینالملل، مهمترین رابطه دوجانبه اندونزی با ژاپن بود. در طول دهه 1970، اندونزی بزرگترین گیرنده کمکهای رسمی بهمنظور توسعه از ژاپن بود و در طول دهه 1980 چین و ژاپن با یکدیگر رقابت نمودند. اولویتهای کمکرسانی توکیو به اندونزی شامل ارتقاء صادرات، ایجاد پایگاه برای سرمایهگذاری خارجی خصوصی و نیاز به تأمین منابع پایدار مواد خام، بهویژه نفت و همچنین محصولات آلومینیوم و جنگلی بود. جاکارتا به کمکهای مالی از توکیو برای ایجاد پروژههای توسعه وابسته بود.
نتیجهگیری
بهطور کلی اقتصاد اندونزی در دوران سوهارتو رشد داشت و وضعيت معيشتي مردم بهبود يافت. برنامههاي آموزشي و افزایش ميزان سواد در اندونزي باهدف وحدت و همبستگي بین گروههاي قومي مختلف پيگيري شد؛ اما اين موفقیتها در پي توزيع ناعادلانه ثروت در ميان مردم و بهرهمندي گروهی اقليت از منافع مدرن سازي و توسعه در اين كشور بهتدریج رنگ باخت. كنترل بخشهاي كليدي اقتصاد اندونزي و انجام معاملات سودآور اقتصادي تجاري در انحصار دوستان و اطرافیان سوهارتو بود و این امر منجر به افزایش نارضایتیها گردید. از سوی دیگر سوهارتو در دوران سه دهه حاکمیت مطلق بر اندونزی بر نیروهای نظامی و امنیتی تکیه نمود. این نیروها با کمک سوهارتو، با دستاندازی بر اکثر حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اداره کشور را در اختیار داشتند و کشور تحت سلطه نظامیان قرار داشت. در حوزه سیاست خارجی نیز سوهارتو متمایل به غرب و سیاستهای ضد کمونیستی را در پیش گرفت.
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاههای موسسه نیست.