از همکاری تا تعارض، نگاهی به رویکرد عمان در شورای همکاری خلیج فارس
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
اگر چه عمان به عنوان یکی از اعضای مهم شورای همکاری خلیج فارس محسوب می شود، اما سیاست های این کشور در این شورا با سیاست های دیگر اعضا، (البته پیش از بحران در روابط قطر و عربستان) چندان همسو نبوده است. از سیاست های این کشور در قبال ایران تا اختلافات اخیر قطر و عربستان سعودی، همچنین ائتلاف به رهبری ریاض علیه یمن، همگی سیاست های نامتجانس مسقط در این شورا را به خوبی نشان می دهد. در این یادداشت تلاش خواهد شد تا به این موضوع پرداخته شود که چرا سیاست های عمان در شورای همکاری خلیج فارس از زمان تاسیس این شورا با دیگر اعضا چندان همسو نبوده است.
روابط عمان با دیگر کشورهای شورای همکاری به طور تاریخی بر اساس نقش عمان در حفاظت از دروازه های خلیج فارس استوار بوده است. عمده تمرکز دوره اول حکمرانی قابوس بر توسعه داخلی عمان استوار بود که بعدها به شکل مثبتی بر سیاست خارجی این کشور نیز تأثیر گذاشت. سلطان قابوس زمانی که به قدرت رسید علاقه داشت تا از مرزهای کشور با یمن، امارات، سعودی و ایران حفاظت نماید و بر این باور بود که با توجه به موقعیت سرزمینی و جمعیتی، گزینه دیگر جز گسترش روابط با کشورهای منطقه ندارد، لذا در توسعه ی اقتصادی این کشور با ثبات منطقه ای گره خورد به طوری که تمرکز راهبردی مسقط طی سال های ۷۵ – ۱۹۷۰ بر منطقه خلیج فارس بوده است. طی این دوره شاهد بازنگری در استراتژی انزواطلبی سعید بن تيمور (پدر قابوس) هستیم و مهم ترین هدف مشترکی که منجر به افزایش همکاری ها میان عمان و دیگر کشورهای خلیج فارس شده بود که خواست مشترک همه ی آن ها برای حفاظت از رژیم های پادشاهی شان بود. تلاش عمان برای بازیابی خود بعد از شورش ظفار آن ها را به سوی تقویت روابط با همسایگانش در خلیج فارس هدایت کرد و از کویت و عربستان جهت احیای اقتصادش پس از ظفار کمک مالی دریافت کرد. این موضوع بستر مناسبی را مهیا کرد تا روابط مسقط و ریاض توسعه پیدا کند. این در حالی بود که دو کشور از تهدید ملموسی به نام کمونیسم که در عمان ریشه دوانده بود، احساس نگرانی می کردند.
اما زمانی که جامعه بین الملل از نتایج تحریم نفتی ۱۹۷۴، تحولات ایران و افغانستان در ۱۹۷۹ و آغاز جنگ ایران و عراق در ۱۹۸۰ غافلگیر شد؛ نقش حیاتی مسقط به خوبی آشکار شد. عمان تا حدودی به دلیل کنترل امور داخلی در این برهه موفق بود و پیش از دهه ۱۹۸۰ توانست چشم انداز واضحی درباره منافع سیاست خارجی خود شکل دهد و در نشست سران در ابوظبی در سال ۱۹۸۱ که شورای همکاری طی آن تشکیل گردید، بار دیگر پیشنهاد همکاری امنیتی نزدیک میان کشورهای خلیج فارس را مطرح کرد. عمان تأکید داشت که این همکاری می بایست بر پایه شراکت با ایالات متحده باشد ولی نباید یک مجموعه ضد ایرانی باشد که این رویکرد به خوبی نشان می دهد چگونه مسقط سیاست خارجی متفاوتی نسبت به همسایگانش در خلیج فارس در پیش گرفت. سلطان قابوس به این درک رسیده بود که ثبات داخلی عمان نباید تحت تأثیر سیاست خارجی عملگرایانه باشد، که در اشغال کویت توسط عراق نمونه دیگری از عکس العمل مستقل عمان نسبت به عربستان مشخص می شود. عمان هر چند اشغالگری عراق را به عنوان نقض قوانین بین الملل رد کرد اما روابط بغداد و مسقط را قطع نکرد و علاوه بر این، بر خلاف دیگر کشورهای خلیج فارس خواستار برداشته شدن تحریم های اعمالی علیه عراق بود. هر چند روابط عمان و عربستان به دلیل کمک های مالی سعودی شاهد چالش جدی ناشی از اختلافی عمده نبود، اما روابط با عربستان از دهه ۱۹۷۰ به دلیل شرایط بی ثبات منطقه ای شاهد نوسان بوده است. حمایت عربستان سعودی و کویت از رهبران جنوب که علیه دولت صنعا می جنگیدند، روابط عمان با کشورهای خلیج فارس را دچار تنش کرد و تحولاتی که طی دهه ۸۰ تا ۹۰ به وقوع پیوست، تأثیر قابل توجهی بر روابط عمان با عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس داشت.
اخيرا تحولات متعددی سیاست خارجی متفاوت عمان نسبت به شورای همکاری خلیج فارس را برجسته تر کرده و به عنوان نمونه مخالفت مسقط با تبديل شورا به ائتلاف، به شدت با انتقاد یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان روبرو شد، مخالفتی که با تعجب حاضرین در جلسه روبرو شد. هر چند این اولین باری نبود که عمان پیشنهاد تبدیل شورای همکاری به ائتلاف یا اتحاد را رد می کرد، اما موضع بن علوی، کورسوی امید هرگونه همکاری و شکل گیری ائتلاف در خلیج فارس را به یاس تبدیل کرد و عربستان را در دایره شیخ نشین های همسایه اش محدود کرد.
عمان نسبت به توسعه سازوکارها در میان کشورهای شورای همکاری مشتاق و امیدوار است و زمینه اجرایی شدن تصمیمات شورای عالی رهبران در راستای گسترش تدریجی هم گرایی و همکاری منطقه ای را فراهم کرده است. با این حال عمان مخالف تبدیل سریع شورای همکاری به یک اتحاد سیاسی است چرا که باور دارد فرآیند هم گرایی همچنان کند بوده و به مرحله رضایت بخشی که بتواند به ائتلاف بدل شود، نرسیده است. مخالفت عمان با شکل گیری ائتلاف در خلیج فارس می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. نگرانی عمان ریشه در تأثیر عربستان از این طریق دارد. مسقط بارها ملاحظات خود در مواجه با نفوذ فرهنگی عربستان را نشان داده که از آن جمله نقش وهابیت و قدرت بالقوه عربستان است. دیگر دلیل مخالفت عمان نگرانی درباره تشدید تنش با ایران در نتیجه شکل گیری چنین اتحادیه ای است. پیشنهاد تشکیل اتحادیه کشورهای خلیج فارس زمانی مطرح گردید که هم زمان با وقوع نهضت های عربی در سال 2011 و پر رنگ شدن نقش منطقه ای ایران، نگرانی از اقدامات ایران نزد دول خلیج فارس به اوج خود رسیده بود، علاوه بر این گمان بر این باور بود که بجای دشمنی با ایران، کشورهای خلیج فارس می بایست تبدیل به یک اتحادیه شوند تا بتواند به هدف خود برای ثبات دست یابند. عمان حتی پیشنهاد تشکیل ساز و کار امنیت فراگیر در خلیج فارس با حضور ایران را نیز مطرح کرد.
بحران یمن و عدم مشارکت در ائتلاف تحت فرماندهی عربستان مثال دیگری است که سیاست خارجی همواره منحصر به فرد عمان را نشان می دهد و علاوه بر این سلطان قابوس خواستار توقف دخالت نظامی و فراهم کردن شرایط برای گفت و گو جهت رسیدن به راه حل سیاسی شد. جواد ظریف وزیر خارجه ایران که در می ۲۰۱۵ برای امضا موافقت نامه حمل و نقل به عمان سفر کرده بود در مسقط با نمایندگان انصار الله دیدار کرد. همچنین نمایندگان ائتلاف تحت رهبری عربستان و نمایندگان دولت آمریکا درباره امکان رسیدن به مصالحه سیاسی با این جنبش مذاکره کردند. صرف نظر از این که، موضع عمان در تناقض با سیاست های همسایگانش در خلیج فارس به چهره این کشور به عنوان میانجی و میزبان با حسن نیت خدشه وارد می کند اما از منظر ژئوپلتیک به درازا کشیدن منازعه در یمن می تواند تأثیرات شدیدی بر ثبات عمان داشته باشد.
بارت معتقد است: “تاریخ همراه با بی توجهی و شکاف فرهنگی بخش قبیلهای سنی در مناطق کوهستانی جنوب عمان با مناطق ساحلی منجر به ایجاد شرایطی شد که مردم مناطق جنوبی یمنی الاصل جنبش آزادی بخش عمان را شکل دهند که تقریبا موفق هم بودند”. با توجه به تاریخ فرآیند تصمیم سازی در عمان، ثبات داخلی و منافع امنیتی بلندمدت دو ستون اصلی این فرآیند بودند اما مرگ سلطان قابوس همراه با کاهش درآمدهای نفتی ناشی از سیاستهای ترامپ و بحران کرونا در جهان، هر دو ستون را با خطر مواجه کرده است. عمان در راستای تامین ثبات بلندمدت مناطق جنوبی اش، از تضمین ثبات و رسیدن به راه حل صلح آمیز برای مناقشه مسلحانه یمن حمایت می کند تا مشکلات مردم یمن هم سبک تر شود. موضع عمان در خصوص جنگ یمن را می تواند به لیست سیاست های متفاوت مسقط با شورای همکاری که حامی عملیات نظامی سعودی بودند، اضافه کرد.
دلیل این موضوع را باید پیش از هر چیز در تاریخ این کشور خلاصه کرد. در واقع باید گفت که سیاست های مسقط در شورای همکاری خلیج فارس بیش از از هر چیز ریشه در تفاوت های ساختاری و هویتی این کشور دارد. در واقع عمان به دلیل موقعیت جغرافیایی، و توانایی تاریخی در ساخت کشتی، از دیرباز مراودات گسترده تری با هند و ایران داشته است، به طوری که تا اواخر دهه ی 60 میلادی، روپیه وجه رایج این کشور بوده است. موضوع دیگر به مذهب باز می گردد. جمعیت گسترده ای از اباضیه در عمان زندگی می کنند که از نفوذ قابل توجهی در این کشور برخوردارند. با توجه به تکفیر پیروان این مذهب توسط وهابیت، این موضوع همواره به عنوان عامل اختلافی عمده در روابط عربستان سعودی و عمان مطرح بوده است. موضوع دیگر به روابط نزدیک ایران با عمان به خصوص پس از جنگ ظفار باز می گردد. علاوه بر این عمان همواره برای حفاظت از استان دور افتاده ی مسندم در تنگه ی هرمز به روابط نزدیک با ایران نیاز داشته است. با توجه به آنچه بیان شد، به نظر می رسد سیاست های بعضا نامتجانس عمان در شورای همکاری خلیج فارس، بیش از هر چیز در اختلافات هویتی و تاریخی این کشور با دیگر اعضا ریشه دارد. پس از آن باید جنس سیاست خارجی عمان را در که مبتنی بر حفظ روابط با ایران است به عنوان عامل دیگری در این اختلافات دانست. باید دید پس از مرگ سلطان، سیاست خارجی عمان همچنان بر همین محور ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر.