عنوان انگلیسی نوشتار: «خلیجفارس و مدیترانه شرقی: آیا صفآرایی خلیجفارس و یونان در حال شکلگیری است؟»
(ترجمۀ رحمان حبیبی؛ دانشآموختۀ کارشناسیارشد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی)
روابط سیاسی و امنیتی امارات متحده عربی، عربستان سعودی، یونان و قبرس در یک سال گذشته افزایش یافته است. ملاقات سیاسی، توافقنامههای امنیتی و تمرینات نظامی مشترک از ظهور احتمالی نوعی صفبندی منطقهای جدید حکایت میکند. زیربنای این صفبندی تلاش برای مقابله با آنکارا از طریق اتصال خلیجفارس به مدیترانۀ شرقی است. شرکای اسرائیل در خلیجفارس تمایل دارند اسرائیل نیز در مقابله با آنکارا فعالیت بیشتری داشته باشد. اگرچه اسرائیل علاقهمند به مهار فعالیتهای ترکیه در منطقه است، صفبندی غیررسمی یونان و خلیجفارس باعث میشود اسرائیل بتواند در سطحی پایینتر با ترکیه مقابله کند و از افزایش تنش با آنکارا جلوگیری نماید. به هر حال، ظهور احتمالی اتحاد یونانی- عربی- عبری در مقابل ترکیه را شاهدیم که هدف آن، خنثیسازی سیاستهای منطقهای آنکاراست.
با توجه به این تحرکات منطقهای، مؤسسۀ مطالعات امنیت ملی یادداشتی را منتشر کرد که در آن، ضمن تأکید بر اینکه در ماههای اخیر، یونان، قبرس و کشورهای حوزۀ خلیجفارس همکاری اقتصادی و امنیتی خود را در برابر رفتار جاهطلبانۀ ترکیه در منطقه افزایش دادهاند، دربارۀ تداوم این همکاری و نوع نگاه اسرائیل به آن بحث میکند. در ادامه، ترجمۀ متن کامل این یادداشت را میآوریم.
در این یادداشت آمده است که در سال گذشته، همکاریهای سیاسی و امنیتی بین عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی از یکسو و یونان و قبرس از سوی دیگر افزایش یافت. در مارس 2021، جتهای جنگنده و هواپیماهای ترابری سعودی بهمنظور شرکت در رزمایش مشترک «چشم شاهین ۱» در یونان به پرواز درآمدند. این، رزمایشی بزرگ برای نیروی هوایی دو کشور بود. در همان زمان، هیئت نظامی سعودی بهسرپرستی سرلشکر فیاض بنحامد الرویلی، رئیس ستاد ارتش، برای گفتوگو وارد یونان شد. این هفته دو کشور توافق کردند یونان، واحدهای موشکی پاتریوت را به عربستان سعودی قرض دهد تا از زیرساختهای حیاتی در برابر حملاتی که عمدتاً از سوی یمن است، محافظت کند. یونان نیز این حملات را بهشدت محكوم كرد و بهدنبال مخالفتهای ایران تأكید كرد این سیستمها دفاعی هستند و هیچگونه قابلیت تهاجم ندارند. گفته شده است ریاض نهتنها استقرار سیستمها و تیمها را تأمین مالی میکند، بلکه سیستمهای یونان را نیز ارتقا خواهد داد.
روابط بین امارات و یونان نیز تا حد زیادی گرم شده است. در آگوست سال 2020، یک هفته پس از اعلام توافق عادیسازی روابط بین اسرائیل و امارات، ابوظبی برای شرکت در رزمایش مشترک نیروی هوایی دو کشور، جتهای جنگنده و پرسنل زمینی، یعنی پرسنل پشتیبانی که وظیفۀ آنان سرویسدادن به هواپیماهاست را به یونان فرستاد. در نوامبر سال 2020، در جریان سفر نخستوزیر یونان به ابوظبی، دو کشور توافقنامۀ مشارکت استراتژیک بزرگی را امضا کردند که گفته میشود عنصر امنیتی قابلتوجهی دارد.
ملاقات سیاسی در سطح بالا به همکاریهای امنیتی منجر میشود. پیرو جلسهای که در ماه می سال 2020 برگزار شد، وزرای خارجۀ یونان، قبرس، مصر، امارات متحده عربی و فرانسه با صدور بیانیهای مشترک، اعزام کشتیهای حفاری ترکیه به آبهای اقتصادی قبرس را محکوم کردند. در فوریه 2021، اجلاس سران با حضور وزرای خارجۀ یونان، قبرس، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، بحرین، مصر و فرانسه در یونان برگزار شد. در اواسط آوریل 2021، جلسهای با حضور وزرای خارجۀ قبرس، یونان، اسرائیل و نیز مشاور رئیس امارات متحده عربی، در پافوس، شهری در قبرس، برگزار شد و وزیر امور خارجۀ قبرس خاطرنشان کرد: «شبکۀ در حال تکاملِ همکاریهای منطقهای، در حال ایجاد روایتی جدید است.»
منافع مشترک
تحولات منطقهای و اکتشافات گاز طبیعی در دریای مدیترانۀ شرقی که زمینه را برای گسترش روابط بین حوزۀ خلیجفارس و حوزۀ مدیترانۀ شرقی فراهم میکنند، با سیاستهای منطقهای جاهطلبانۀ آنکارا از یک طرف و امارات و عربستان سعودی از طرف دیگر ترکیب میشود. بهدنبال وقوع تحولات در خاورمیانه، آنکارا و ریاض و ابوظبی برای شکلدادن به نظم منطقهای با یکدیگر رقابت کردند و از سال 2017، پایگاه نظامی ترکیه در قطر منبع تنش مداوم بین سه کشور بوده است. این کشورها همچنین به مداخله در عرصههایی پرداختند که با بیثباتی و خلأ قدرت مواجه شدند. دخالت بازیگران مختلف در جنگ داخلی لیبی و سایر تحولات اینچنینی تأثیر بسزایی در حوادث مدیترانۀ شرقی دارد. این کشورها، علاوه بر ساخت پایگاههای نظامی و بنادر و نیز پشتیبانی از گروههای نیابتی، سعی کردهاند نوعی از صفبندیِ هرچند ضعیف را بهمنظور تقویت منافع خود به وجود آورند.
در سالهای اخیر، ریاض و ابوظبی راههای تعمیق همکاری بین خود و سایر کشورهای نگران از حضور ترکیۀ جاهطلب در دریای مدیترانه و دریای سرخ را با هدف گسترش مرزهای نفوذشان مورد توجه قرار دادهاند. چنین انگیزههایی به توافق عادیسازی روابط بین اسرائیل و امارات که آنکارا را بهعنوان رقیبی ژئواستراتژیک میبیند، کمک کرده است. این تحولات بهخوبی با ابتکارات دیپلماتیک قبرس و یونان مطابقت دارد.
بین شخصیتهای ارشد هر دو طرف، بهطور متناوب، گفتوگو و جلسه برگزار میشود و تمرینات هوایی با هدف به نمایشگذاشتن همبستگی خلیجفارس و یونان و حمایت این دو از هم طراحی میشوند تا آمادگی نیروی نظامی این کشورها آزمایش شود. این اقدامات عمدتاً بهسبب افزایش قابلتوجه تنش در مدیترانۀ شرقی در سال 2020 و دادن سیگنال به آنکارا دربارۀ صفبندی کشورهای مشخص برای جلوگیری از سیاست جاهطلبانه ترکیه صورت میپذیرد. امارات و اسرائیل نیز در ماه آوریل سال جاری در تمرین هوایی بینالمللی در یونان شرکت کردند و برخلاف سالهای گذشته، ابوظبی اجازه داد مشارکتش با اسرائیل در این تمرین علنی باشد.
تقویت عنصر ژئوپلیتیک در روابط بین کشورهای خلیجفارس و یونان فقط در چند سال گذشته رخ داده است. پیش از این، ارتباط بین حوزۀ خلیجفارس و مدیترانۀ شرقی اساساً مبتنی بر اقتصاد و تجارت بود، هرچند در مقیاسی نسبتاً محدود. تجارت دوجانبه بین عربستان سعودی و یونان در سال 2020 تقریباً 1میلیارد دلار بود؛ در حالی که تجارت دوجانبه بین یونان و امارات متحده عربی در سال 2019 تقریباً 400میلیون دلار بود. تجارت دوجانبه بین ترکیه و عربستان سعودی حدود 5میلیارد دلار بود و تجارت دوجانبه بین ترکیه و امارات متحده عربی در سال 2018 حدود 7میلیارد دلار گزارش شد.
تنش با آنکارا امارات متحده عربی را به نزدیکترین شریک عرب یونان تبدیل کرده است. آتن از اقدامات ابوظبی در سوریه حمایت میکند و در لیبی نیز حداقل تا همین اواخر با ژنرال حفتر که مورد حمایت امارات است، گفتوگویی انجام داده است. ابوظبی و ریاض با تقویت روابط خود با آتن و با فرانسه که در جبهۀ ضدّ ترک قرار دارد، نهتنها با جاهطلبیهای روبهرشد ترکیه مقابله میکنند، بلكه برای دستیابی به روابط نزدیکتر با بروکسل و تقویت روابط با اتحادیۀ اروپا نیز تلاش میکنند.
همزمان با تلاش ترکیه برای تعدیل سیاست خارجی خود از زمان انتخاب بایدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، روابط نزدیک بین چند کشور حوزۀ خلیجفارس و یونان در حال شکلگیری است. تلاشهای ترکیه برای عادیسازی روابط با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و یونان با درجهای از عملگرایی از سوی آنکارا همراه است و این کشور تمایلش برای برقراری روابط مناسب با این کشورها را اعلام کرده است. با وجود این، آنکارا بهسختی میتواند به طرفهای درگیر اثبات کند تلاشهایش برای آغاز روابط با آنها صادقانه است و صرفاً بهدنبال شکستن صفآرایی این کشورها علیه خود نیست.
آیا این صفبندی دائمی است؟
ماندگاری و الزامآوربودن این صفبندی سؤالبرانگیز است؛ اما با توجه به توافقنامۀ دفاعی امضاشده از سوی امارات و یونان، ممکن است طرفین برای حفظ منافع و نیازهای خود، از جمله منافع و نیازهای اقتصادی، از یکدیگر انتظار کمک و حمایت داشته باشند. قدرت نظامی امارات و عربستان سعودی برای تغییر موازنۀ قدرت بین یونان و ترکیه در مدیترانۀ شرقی کافی نیست و توانایی نظامی یونان نیز در دفاع از شبهجزیرۀ عربستان بسیار ناچیز است. این صفبندی، حتی اگر ماهیت موقتی و غیرالزامآوری داشته باشد، از اهمیت سیاسی زیادی برخوردار است؛ زیرا انزوای آنکارا را افزایش میدهد و آن را مجبور میکند در سیاست منطقهای خود تجدیدنظر کند.
انگیزههای استراتژیکی که باعث شده است چند کشور حاشیۀ خلیجفارس در سالهای اخیر میزان مشارکتشان را در مدیترانۀ شرقی افزایش دهند، تا حدود زیادی گذراست و به شرایط بستگی دارد. برای مثال، تغییر و تعدیل در سیاست ترکیه و آمریکا در منطقه، بر نیاز کشورهای خلیجفارس برای حضور نظامی در حوزهای دوردست تأثیر میگذارد؛ بدین معنی که عقبنشینی ترکیه از سیاست جاهطلبانهاش، به سستشدن آیندۀ روابط بین یونان و کشورهای حاشیۀ خلیجفارس کمک خواهد کرد. علاوه بر این، اگر آمریکا موفق شود بین خواستۀ خود برای کاهش حضور در خاورمیانه و نیاز به دادن پیامی به متحدان منطقهای خود مبنی بر اینکه آنها را رها نمیکند، تعادل برقرار نماید، تمایل طرفهای منطقه برای اقدام مستقل و ابتکاری، کمرنگ خواهد شد. از آنجایی که روندهای فعلی در منطقه در جهت مخالف پیش میروند و با توجه به موازنۀ استراتژیک و نگرش مشترکی که به ترکیه وجود دارد، آنچه اکنون موقت است، ممکن است دائمی شود و صفبندیِ در حال ظهورِ یونان و خلیجفارس ریشه دواند.
اسرائیل علاقهمند است سیاست جاهطلبانۀ ترکیه در منطقه را مهار کند؛ اما طرف ابتکار عمل در این زمینه نیست. شرکای اسرائیل در خلیجفارس ممکن است تمایل داشته باشند اسرائیل در مقابله با آنکارا فعالیت بیشتری داشته باشد. هرچند اسرائیل در دهۀ گذشته، روابط خود با یونان و قبرس را تقویت کرده است، نزدیکی جغرافیایی اسرائیل به کانون تنش بین یونان و ترکیه، مستلزم هوشیاری بیشتر از جانب اسرائیل است. این امر، بهویژه با توجه به چالشهای قابلتوجهی که اسرائیل با آنها روبهروست و ایران مهمترین آنهاست، صادق است. برای مثال، گابی اشکنازی، وزیر امور خارجۀ اسرائیل، در اظهارنظری دربارۀ نشست پافوس، بر تهدید ایران و حزبالله تأکید کرد. در حالی که در بیانیههای این کشورها ذکر شده است هدف از این صفبندی، فراتر از تهدیدی خاص است و این صفبندی برای تقویت ثبات منطقهای طراحی شده است، بعید به نظر میرسد بدون توجه به اقدامات جاهطلبانۀ ترکیه، روابط بتواند به این سطح برسد.