ابعاد گشودگی روابط ایران و مصر

مریم درخشنده، پژوهشگر مرکز آینده پژوهی جهان اسلام

مصر و ایران بدون تردید دو حوزه تمدن کهن بشری به شمار می‌روند که یکی در فلات ایران و دیگری در دلتای نیل شکل گرفتند. دو کشور با چنین سابقه تمدنی و جایگاه تاثیرگذار در توازن منطقه‌ای، در یک سده اخیر روابط پرفراز و نشیبی را داشته‌اند. در حالی‌که اولویت سیاست خارجی ایران پس از انقلاب بر گسترش روابط با کشورهای اسلامی، غیر متعهد و جهان سوم بوده؛ این پرسش مطرح می‌شود که چرا مناسبات سیاسی ایران-مصر به عنوان کشوری که حائز سه ویژگی فوق است، روابط پایداری را نداشته‌ است؟ همچنین با توجه به تلاش‌های طرفین جهت توسعه روابط دو جانبه، برقراری روابط چه تاثیری بر منافع ملی طرفین و ژئوپلتیک منطقه خواهد گذاشت؟

پیشینه تاریخی روابط مصر و ایران

روابط سینوسی ایران و مصر در یک سده اخیر، طیفی از شرایط ساختاری، رقابت‌های منطقه‌ای، ملاحظات سیاسی- اقتصادی و ادراک رهبران بوده است. از نظر تاریخی، ارتباط دو کشور زمانی که محمدرضا پهلوی با دختر پادشاه مصر ازدواج کرد، محکم شد. اما با جدایی آن‌ها و سپس به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر به عنوان رهبر جنبش ملی‌گرای عرب، رابطه تقابل‌آمیزی را با غرب و به تبع آن ایران ایجاد نمود. در دهه هفتاد با به قدرت رسیدن انور سادات، دو کشور به هم نزدیک شدند. اما این رابطه پس از انقلاب ایران با توجه به قرارداد صلح مصر و رژیم صهیونیستی، حمایت آمریکا از قاهره و میزبانی محمدرضا شاه پهلوی به سرعت رو به وخامت گذاشت. در دوران حسنی مبارک، قاهره در ادامه سیاست‌های سادات در تعامل با آمریکا و اسرائیل، نگاه تهدیدآمیز به ایران و فروش اسلحه به عراق در جریان جنگ ایران و عراق روابط به حالت رکود درآمد. با انقلاب مصر نیز در سال 2011، محمد مرسی از رهبران اخوان المسلمین به قدرت رسید که دوره‌ای کوتاه از توسعه روابط با ایران شکل گرفت؛ اما با سرنگونی اخوان المسلمین در سال 2013، مصر استراتژی «نه خصومت و نه دوستی» را اتخاذ کرد.

در ماه‌های اخیر پس از عادی‌سازی روابط ایران و عربستان، مذاکرات تهران و قاهره با میانجی‌گری عمان و عراق با جدیت بیشتری دنبال شد و نشانه‌هایی از گرم شدن تدریجی روابط دو کشور در نشست‌های دیپلماتیک، بیانیه‌های مطبوعاتی و شرکت در کنفرانس‌های بین‌المللی انعکاس یافته است.با این چشم انداز، افق توسعه روابط دو جانبه ایران و مصر و تاثیر آن در منطقه در سه مؤلفه قابل تبیین است.

مؤلفه‌های ژئوپلیتیک:

ایران و مصر دو کشور مهم منطقه‌ای با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک، نقش اساسی در امنیت منطقه دارند.  نقش بی‌نظیر ایران در خلیج فارس، آسیای مرکزی و قفقاز و نقش منحصر به فرد مصر در دریای سرخ، مدیترانه و شمال آفریقا؛ تقاطع ژئوپلیتیکی ویژه‌ای را برای همکاری تهران و قاهره ایجاد نموده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی دو گذرگاه استراتژیک تنگه هرمز و کانال سوئز، مزیت مهمی برای امنیت دو کشور و همچنین منطقه محسوب می‌شود تا حوزه نفوذ و عمق استراتژیک این دو کشور محدود به مرزهای آن‌ها نباشد.

از زمان جمال عبدالناصر تاکنون ملاحظات امنیتی مصر، تقویت حضور در منطقه‌ای از جهان عرب تحت عنوان “شرق عربی” بوده است که شامل کشورهای عراق، سوریه، اردن، لبنان، فلسطین و کشورهای حوزه خلیج فارس است. دولت مصر به این واقعیت آگاه است که منطقه خلیج‌فارس، منطقه نفوذ ایران است بنابراین به منظور حضور مؤثر در این منطقه و انتفاع از منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن؛ باید به دنبال راه‌هایی برای همزیستی با ایران باشد.

از سوی دیگر ایران نیز با تعریف حلقه‌های امنیتی، نوع نگاه و اقدام راهبردی را در منطقه ترسیم نموده است. جمهوری‌اسلامی‌ایران، در حلقه اول امنیتی که شامل مرزهای سیاسی کشور است؛ آمادگی پاسخ مستقیم با هرنوع تجاوز را خواهد داشت. در حلقه دوم امنیتی که شامل شرق عربی است، در راستای تامین منافع ملی، دو رویکرد متفاوت را بازآرایی نموده است. در خصوص فلسطین(نوار غزه)، جنوب لبنان(حزب الله) و سوریه و عراق، اقدامی قاطعانه را در پاسخ به تهدیدات دارد؛ در حالی‌که در سایر کشورهای حوزه شرق عربی(خلیج‌فارس) برای خنثی نمودن بحران‌های مختلف با کشورهای منطقه، سیاست مدیریت بحران می‌پردازد. در حلقه سوم امنیتی نیز که شامل کشورهای شمال آفریقای عربی(مصر) و آفریقا است، ایران سیاست به صفر رساندن مشکلات با کشورهای این منطقه در چارچوب گفتگوهای سیاسی، همکاری‌های اقتصادی و ‌فرهنگی را دنبال می‌کند. در این راستا برگزاری ششمین جلسه ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی با دستورکار «تدوین راهکارهای توسعه روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای شمال آفریقا» توسط وزارت امورخارجه و سفر رئیس جمهور در راس هیاتی عالی‌رتبه به قاره آفریقا(کنیا، اوگاندا، زیمباوه) در تیرماه 1402 اهمیت موضوع را بیشتر می‌نماید.   

لذا به نظر می‌رسد با توجه به نگاه مصر به منطقه خلیج فارس و نگاه ایران به شمال آفریقا، چارچوب مناسبی برای پذیرش جایگاه ژئوپلیتیک یکدیگر و تاثیر منافع متقابل، به وجود آمده است که این مهم می‌تواند مبنایی برای توافقات ژئوپلیتیک، امنیتی و اقتصادی فیمابین قرار گیرد.

مؤلفه اقتصادی:

ایران و مصر بازاری حدود 190 میلیون نفری دارند که با توجه به جاذبه‌های گردشگری دو کشور، عادی سازی روابط منجر به افزایش تبادلات گردشگری و فرهنگی می‌گردد. همچنین فرصت سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی، وابستگی شدید به خدمات فنی و مهندسی، توسعه کارآفرینی، ظرفیت‌‌های گسترده کشاورزی و موقعیت ژئواکونومیک(تجارت دریایی) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر آینده روابط ژئواکونومیک ایران و مصر دارد. در این راستا در بخش کشاورزی با توجه به اینکه مصر پرجمعیت ترین کشور عربی با بیشترین واردات گندم است که به دلیل بحران اوکراین با چالش جدی در این زمینه مواجه شده است، از مهم‌ترین بخش‌هایی است که می‌تواند فرصت مناسبی برای همکاری دو کشور را ایجاد نماید. 

بخش‌های خدماتی مانند ساخت و ساز، مخابرات، خودروسازی، دانش پزشکی و دارویی ایران و دانش‌های نوبنیانی چون نانوتکنولوژی و حوزه هوافضا بستر همکاری‌های اقتصادی را با توجه به برنامه‌های رشد اقتصادی مصر در افق آینده قرار داده است. همچنین صنعت نساجی مصر، موقعیتی که بسیاری از شرکت‌های ترکیه‌ای، با توجه به پروتکل مناطق اقتصادی و آزاد سوئز به عنوان یک فرصت حیاتی برای سرمایه‌گذاری به دست‌آورده‌اند، برای اقتصاد ایران شایان ذکر است.  

همچنین، موقعیت استراتژیک مصر به عنوان دروازه آفریقا، آن را به عنوان یک شریک تجاری جذاب برای ایران تبدیل نموده است. قاره‌ای‌ که همزمان قابلیت صادرات منابع و هم توان جذب سرمایه‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی را دارد. مصر عضو بازار مشترک کشورهای شرق و جنوب آفریقا «کومسا»‌ست؛ پیمانی با ۲۱ کشور و جمعیتی بیش از ۵۸۳ میلیون نفر است. در مقابل، مصر نیز جمهوری اسلامی ایران را به عنوان شاهراه ارتباط با آسیا و به ویژه قفقاز و آسیای شرقی می‌داند.

افزون بر این، عادی سازی مناسبات ایران- مصر در برقراری روابط اقتصادی و تجاری نزدیک‌تر مصر با کشورهای نزدیک به جمهوری‌اسلامی(عراق، سوریه و لبنان) به منظور ایجاد فرصت‌های اقتصادی برای مشارکت در بازسازی مناطق پس از جنگ نقش مهمی خواهد داشت.

در بخش‌های انرژی نیز، از مهمترین گزینه‌های، انتقال نفت خام ایران از طریق خط لوله سومد[1] مصر است. این خط لوله یکی از اقتصادی‌ترین راه‌های موجود برای صادرت نفت ایران را به مدیترانه و جنوب اروپا با ظرفیت 2.5 میلیون بشکه در روز افزایش می‌دهد.   

مؤلفه‌های سیاسی-امنیتی

1. با توجه به ضرورت‌های ژئوپلیتیکی و الزامات منافع ملی، روابط با همسایگان یکی از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است. در این راستا عادی سازی روابط با مصر منتهی به روابط نزدیکتر با اتحادیه عرب می‌شود که در دستور کار منطقه‌ای کنونی ایران در قالب تعهد به تنش‌زدایی با کشورهای منطقه، تقویت توان بازدارندگی در برابر تهدیدات و در پاسخ به دستور کار واشنگتن برای منزوی نمودن ایران است.

2. متغیر شورای همکاری خلیج‌فارس یکی از عوامل تعیین‌کننده روابط مصر و ایران است؛ که به عنوان یک کاتالیزور مهم در گفتگو و همکاری گسترده‌تر بین بازیگران منطقه‌ای قابل توجه است. ایران با علم به اینکه هرگونه تلاش برای تنظیم روابط با کشورهای منطقه، منوط به بازتعریف روابط دوجانبه با عربستان است؛ با این نگاه تلاش‌های عادی‌سازی روابط با عربستان را در دستور کار قرار داد که بستری را برای اقدامی مشابه برای نزدیک شدن به قاهره ایجاد نمود. به طور مشابه مصر نیز به‌ عنوان متحد حیاتی عربستان، برقراری روابط دیپلماتیک با ایران را یک حرکت حساب شده که با هماهنگی عربستان و شورای همکاری خلیج فارس در چارچوب منافع استراتژیک جمعی است در نظر گرفته است. بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و بهبود روابط عربستان، قطر، امارات متحده عربی، ترکیه و مصر همگی حکایت از دوران همسویی منطقه‌ای با پیامدهای مثبت برای امنیت، ثبات و اقتصاد منطقه را خواهد داشت.

3. مؤلفه مهم سیاسی-امنیتی توسعه روابط دو کشور؛ موضوع نوار غزه است. با توجه به درگیری‌های رژیم صهیونیستی در نوار غزه و از سوی دیگر نفوذ ایران در این منطقه به واسطه حمایت از حماس و جهاد اسلامی، مصر به دلیل نزدیکی به مرزهای غزه، تقویت روابط قوی‌تر با ایران را به عنوان اهرمی برای حفظ ثبات و آرامش در مرزهای خود می‌داند.  

4. از دیگر متغیرهای مهم امنیتی-سیاسی که در سایه بهبود روابط ایران و مصر قابل توجه است، تمایل مصر به تقویت روابط با عراق، لبنان و سوریه است. مناطقی که ایران نقش کلیدی در آن دارد و مصر نیز مایل به توسعه روابط قتصادی، سیاسی با این کشورها است. در این راستا حمایت مصر از سوریه در خصوص بازگشت به اتحادیه عرب و توسعه روابط با لبنان که پروژه انتقال گاز مصر به لبنان از طریق سوریه را محقق می‌نماید؛ شایان ذکر است. 

5. حفظ امنیت کشترانی در تنگه باب‌المندب و دریای سرخ که تاثیری مستقیم بر کانال سوئز دارد؛ با توجه به حضور انصارالله در یمن و نقش ایران در این منطقه، از ابعاد مهمی است که می‌تواند قاهره و تهران را به هم نزدیک‌تر نماید.

6. حوزه دیگری که ایران را به متحدی جذاب برای مصر تبدیل می‌‌نماید؛ میانجیگری حل و فصل اختلافات با اتیوپی در موضوع سد بزرگ رنسانس(سد النهضه) است؛ که مشرف به ورودی دریای سرخ و کانال سوئز می‌باشد. در سالهای اخیر روابط این دو کشور تحت شعاع مسائل هیدروپلتیک و اهمیت ساخت سد النهضه روی رود نیل قرار گرفته است و رژیم صهیونیستی نیز به عنوان یکی از ذینفعان، برای رساندن آب به صحرای نقب در جنوب سرزمین‌های اشغالی تلاش می‌کند. در این راستا عبدالفتاح سیسی با یک رویه منفعلانه در مارس 2015 توافقی را در مورد احداث سد مذکور و نحوه بهره‌برداری عادلانه از آب رود نیل با سودان و اتیوپی صورت داد اما ابعاد این موضوع پیچیده‌تر از آن بود که در ظاهر نشان می‌داد. اسرائیل به صورت پنهانی کمکهای تخصصی و فنی را به اتیوپی برای ساخت این سد 7میلیاردی انجام داد. «احمد عبدالخالق الشناوی» کارشناس سدسازی مصری در مصاحبه با روزنامه الوفد مصر گفت طرح سد النهضه، یک توطئه امریکایی اسرائیلی در خاک اتیوپی است و در صورت بنای کامل این سد، رود نیل به طور کامل خشک می‌شود. رژیم اسرائیل با اعتقاد بر اینکه طرح انتقال آب به سرزمین‌های اشغالی در قالب اجرای طرح آبی «کانال صلح» به صحرای نقب مورد استفاده قرار گیرد؛ تلاش می‌کند که این هدف را از طریق اعمال فشار بر مصر و همکاری با اتیوپی محقق نماید. مصر این پروژه را تهدیدی جدی برای خود می‌داند و با توجه به اینکه ایران و ترکیه روابط قوی با دولت اتیوپی دارند؛ به دنبال دستیابی به توافقی با اتیوپی است که حداقل آسیب را به سهم قاهره از رودخانه نیل تضمین نماید.   

7. جمهوری اسلامی ایران با درک تعاملات منطقه‌ای و ائتلاف‌ها، با توجه به گسترش پیمان ابراهیم در منطقه و همچنین اجلاس نقب(با حضور مصر) که فرصتی را برای عادی سازی بیشتر روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی ایجاد می‌کند؛ بهبود روابط با مصر را در کانون توجه قرار داده است.


[1] Sumed pipeline

پی‌نوشت: منابع این یادداشت نزد پژوهشگر محفوظ است.