ابتکاراتی برای اختلال؛ از امکان تا واقعیت
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
یکی از بازارهایی که به شدت در مقابل نوسانات آسیب پذیر بوده و به نوبه ی خود اثرات کوتاه مدت و بلند مدتی بر ساختار اقصادی کشورها و به ویژه تولید و مصرف کنندگان منابع هیدورکربنی دارد بازار نفت است. این نوسانات می تواند ناشی از جنگ، بلایای طبیعی، اعتصابات کارگری، تعطیلی بنادر، تحریم سیاسی، اقدامات تروریستی، کاهش و یا افزایش تولید از سوی عرضه کنندگان نفت و غیره باشد. در واقع اینگونه رخدادها عوامل مختل کننده ای هستند که روند عادی بازار را تحت تاثیر قرار داده و باعث ایجاد تغییر در استراتژی های اتخاذی بازیگران می شوند. با این حال یکی از رویدادهایی جدیدی که روند عادی این بازار را تحث تاثیر قرار داده شیوع و گسترش یک ویروس به نام کووید 19 است. گسترش این ویروس ضمن اینکه اثرات سیاسی و اجتماعی زیادی به همراه داشته و باعث صدمات زیادی به اقتصاد جهانی، همچنین بازار نفت شده است. به گونه ای که قمیت این محصول به کمترین میزان خود در طی سال های گذشته رسیده است. این کاهش قیمت می تواند اثرات عمیقی بر ساختارهای اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای نفتی داشته باشد که ساختار سیاسی- اجتماعی آنها نیز وابسته به تولید و عرضه نفت است. از سوی دیگر شیوع این ویروس به عنوان یک عامل مختل کننده باعث شکل گیری اختلاف بین بازیگران بازار نفت شده است. یکی از مهم ترین این اختلافات افزایش تنش بین روسیه و عربستان سعودی بر سر میزان تولید و قیمت نفت است. این اختلافات که از نشست 178 اوپک شروع شد همچنان ادامه دارد و تاکنون طرفین به یک راه حل جامع در مورد ایجاد ثبات در بازار نفت دست نیافته اند. عربستان سعودی و روسیه هیچ کدام فعلا حاضر نیستند از جنگ قیمت نفت عقب نشینی کنند. این درحالی است که بسیاری ازکارشناسان بازار نفت عقیده دارند با توجه به اینکه روسیه و عربستان بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان هستند، اگر نتوانند در خصوص محدودیت عرضه موقتی و نجات بازار به توافق برسند، شرکت های نفتی در همه جا زیان خواهند دید. از سوی دیگر اختلاف این دو بازیگر همچنین باعث شده است اوپک نیز در انجام ماموریت خود که تثبیت بازارهای نفت به منظور تأمین موثر، اقتصادی و منظم نفت به مصرف کنندگان، درآمد پایدار برای تولید کنندگان و بازده منصفانه سرمایه برای سرمایه گذاران در صنعت نفت است، ناکام باشد.
تداوم اختلافات و ناتوانی اوپک و سایر بازیگران عرضه کننده نفت درکاهش نوسان بازار باعث شده است که بازیگرانی خارج از این نهاد به فکر مداخله در بازار و ایجاد ثبات در آن باشند. یکی از این بازیگران ایالات متحده آمریکا است. بر اساس برخی گزارش ها دولت ترامپ در تلاش است از طریق مداخله مستقیم در اختلاف ایجاد شده بین مسکو و ریاض مجددا زمینه های مذاکره بین آنها را فراهم کند. این موضوع را می توان از سخنرانی چند روز قبل ترامپ در کاخ سفید نیز استنباط کرد که در آن وی اظهار داشت که در زمان مناسب در جنگ قیمت ایجاد شده مداخله خواهد کرد. پیشبینی ها حاکی از این است که ترامپ ممکن است این اقدام را به دو صورت انجام دهد. اول اینکه از طریق روابط دیپلماتیکی که با عربستان دارد این کشور را راضی به کاهش تولید و برگشت به مذاکره کند و یا اینکه از طریق اقدامات تهاجمی مانند اعمال تحریم های جدید علیه روسیه توان چانه زنی این کشور در مقابل عربستان را کاهش داده و مسکو را وادار به مذاکره کند. اما سناریو جدیدی که مطرح شده حاکی از این است که مقامات وزارت انرژی آمریکا تلاش می کنند دولت ترامپ را متقاعد کنند به عربستان سعودی پیشنهاد کند اوپک را ترک کرده و با آمریکا برای تثبیت قیمتهای نفت در بازار همکاری کند. استدلال این است که افزایش اختلافات روسیه و عربستان سعودی، همراه با عوارض اقتصادی ناشی از همه گیری ویروس کرونا، قیمت ها را به شدت کاهش داده و تهدیدهای مالی جدی را برای تولید کنندگان ایالات متحده ایجاد ایجاد کرده است. علاوه بر این تولید کنندگان نفت و گاز آمریکایی – به استثنای شرکت های یکپارچه ای مانند شورون و اکسون موبیل؛ هم برای کاهش فشارهای پیش روی، به کاخ سفید فشار می آورند تا اقداماتی را در زمینه قمیت نفت انجام دهد. بنابراین در حال حاضر سوال اصلی این است که آیا امکان عملی شدن چنین سناریویی وجود دارد؟ و آیا زمینه هایی وجود دارد که عربستان و ایالات متحده آمریکا به همکاری بپردازند؟.
در پاسخ به این سوال استدلال بر این است که هر چند این اقدام غیر متعارف به نظر می رسد با این حال وقوع آن را به عنوان یک ابتکار مختل کننده نمی توان نایده گرفت. تئوری ابتکارات مختل کننده بیشتر در عرصه تجارت و به ویژه حوزه فناوری مطرح است ولی با این وجود از آن می توان در مورد اقدام ایالات متحده آمریکا برای مداخله در اختلاف نفتی کنونی در منطقه خاورمیانه استفاده کرد. این تئوری به وسیله کلیتون کریستنسن در سال 1997 مطرح شده است. از دید این تئوری ابتکارات مختل کننده به پیشرفت و یا شیوه های جدیدی اطلاق می شود که به طور چشمگیری نحوه عملکرد یک ساختار یا صنعت را تغییر می دهد. از دید کریستنسن دو نوع ابتکار وجود دارد. نوع اول آن ابتکاری است که بهبود قابل توجهی را درتولید یک محصول ایجاد می کند و هدف از آن حفظ جایگاه شرکت در بازار موجود است. به عبارتی ساده تر برای دستیابی به رشد، شرکت ها به طور مداوم ویژگی های محصول و خدماتی را که مشتریان اصلی آنها می خواهند از طریق نوآوری های جدید، بهبود می بخشند. بنابراین ابتکار حفظ کننده باعث بهبود محصول در بعد عملکرد اصلی آن می شود. اما نوع دیگری از ابتکار وجود دارد که فناوری یا مدل جدید تجاری است که بازار موجود را مختل می کند.در واقع ابتکار مختل کننده، چیزی است که باعث ایجاد یک بازار و شبکه ارزش جدید می شود و ضمن جابجایی بازارها و مدل های تجاری موجود، بازیگران موجود را نیز تغییر می دهد. ویژگی هایی که این نوع از ابتکار دارد این است که حداقل در آغاز حاشیه کمتری دارد، معمولا با خطرات بالا همراه است، یک بازار موجود را مختل می کند یا یک بخش جدید از بازار را در بازار موجود ایجاد می کند، استدلال های فروش و اندازه گیری ارزشها معمولا تغییر می کنند، اغلب شامل فناوری جدید و یا یک مدل تجاری جدید است؛ در ابتدا به آرامی اتفاق می افتد تا به جریان اصلی برسد و پس از آن بصورت تصاعدی رشد میکند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که در ابتکار مختل کننده حتما لازم نیست که یک محصول جدید و یا فناوری جدید ارائه شود بلکه تغییر رویه قبلی و معرفی یک شیوه جدید هم می تواند ساختارهای موجود را تغییر داده و در روند کار بازیگران اختلال ایجاد کند.
بنابراین در صورتی که ایالات متحده آمریکا با عربستان سعودی در زمینه خروج این کشور از اوپک و همکاری با این کشور در زمینه تثبیت قیمت در بازارهای نفت به توافق برسد ابتکار مختل کننده صورت می گیرد. در این روند محصول یا تکنولوژی جدیدی عرضه نشده است بلکه رویه جدیدی مطرح می شود که متفاوت از روندهای قبلی است. با توافق عربستان و ایالات متحده آمریکا در زمینه خارج کردن کنترل قیمت نفت از دست نهادی به نام کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) و همچنین بازیگران عمده نفتی مانند روسیه در روند فعلی بازار نفت اختلال ایجاد شده وعلاوه بر این ممکن است شبکه ارزش گذاری جدیدی معرفی شود که در زمینه قیمت گذاری نفت بسیار متفاوت از قبل عمل کند. به ویژه اینکه در بحث پیشنهاد ایالات متحده آمریکا موضوع ایجاد بازار نفتی جدید نیز مطرح است که در صورت عملی شدن سهم و همچنین نقش آفرینی بازیگران مختلف نفتی ممکن است دچار تغییرات اساسی شود. همانگونه در در بحث ویژگی های ابتکار مختل کننده عنوان شد حتی ممکن است بازار قبلی دستخوش تحول نشود با این حال یک بازار جدید در داخل بازار موجود شکل بگیرد اما ارزش های و هنجارهای حاکم بر آن متفاوت باشد. چنین توافقی همانگونه که وزیر انرژی آمریکا استدلال می کند عملا می تواند به شکل گیری یک کارتل نفتی منجر شود، که به طور مشخص، گروهی از فعالان مستقل بازار موافقت می کنند که برای تأثیرگذاری در بازار به روشی که برای آنها مطلوب باشد، با یکدیگر همکاری کنند. زمینه های شکل گیری این همکاری بین عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا نیز وجود دارد. از یک سو صنعت نفت آمریکا با توجه به کاهش قیمت جهانی نفت دچار ضربه شدیدی شده است به گونه ای که بسیاری از تولیدکنندگان برنامه کاهش هزینه را در دستور کار خود قرار داده اند، برخی از آنها بازپرداخت سهام را به حالت تعلیق در آورده اند و برخی دیگر از ارائه کنندگان خدمات نفتی درخواست کرده اند که در خدمات خود تخفیف قابل توجهی برای جلوگیری از زیادن دهی این شرکت ها ارائه دهند. از سوی دیگر عربستان نیز در تصمیم خود برای افزایش تولید و ادامه اختلافات با روسیه مصم است. علاوه بر این عوامل دیگری نیز وجود دارد که ریاض را به تجدید نظر در ارتباط خود با اوپک ترغیب میکند. از جمله این عوامل می توان به اجتناب از افزایش تنش با آمریکا، مسائل مالی داخلی، پتانسیل های موجود برای شکل گیری یک کارتل جدید نفتی، رها شدن از محدودیت های ایجاد شده توسط اوپک و به دست آوردن آزادی عمل بیشتر اشاره کرد.
شاید بتوان جنگ قیمت کنونی عربستان را نیز راهی برای خلاص شدن از این محدودیت ها دانست. از اواسط دهه 1970 عربستان سعودی به عنوان یکی از مجریان اصلی سیاست های اوپک عمل کرده است، نقشی که افت و خیزهای زیادی برای این کشور به همراه داشته است. در موارد متعدد عربستان با بالابردن تولید به منظور پایین آوردن قیمت و مجازات دولت هایی که بیش از سهم خود تولید کرده اند به جنگ قیمت متوسل شده است که یکی از مهم ترین عوامل در تولید بیش از اندازه نفت از سوی این کشور بوده است. در وضعیت کنونی نیز استراتژی های نفتی روسیه به عنوان عضو غیر رسمی اوپک عربستان را وادار کرده است که برای مجازات مسکو دست به افزایش تولید علیرغم قیمت پایین بزند که در صورت تداوم می تواند پیامدهای زیادی برای ریاض به همراه داشته باشد. شاید هزینه های ناشی از اقدام جمعی در اوپک عربستان را به تجدید نظردر عضویت خود در این نهاد ترغیب کند. درصورت تداوم اختلافات ممکن است عربستان به این نتیجه برسد که شکل گیری یک کارتل نفتی جدید و یا یک اوپک جدید اما در مقیاس کوچکتر منافع ریاض را بهتر تامین می کند. در وضعیت کنونی نقش آفرینی عربستان سعودی در اوپک تحت تاثیر عوامل مختلفی است. از یک سو اختلاف زیادی بین عربستان سعودی و روسیه وجود دارد. اختلافات سیاسی عربستان با ایران باعث شده است که ارتباط آن با کشورهایی مانند عراق و قطر نیز تحت تاثیر قرار بگیرد. بنابراین عربستان سعودی به تنهایی نمی تواند سرنوشت اوپک را با وجود رهبری بالقوه آن برا این نهاد تعیین کند. بنابراین اگر خروج از اوپک به جای ضرر برای عربستان سعودی سود بیشتری به همراه داشته باشد و ایالات متحده نیزا از تصمیم آن حمایت کند، ممکن است عربستان سعودی از خروج اوپک دریغ نکند، که به نوبه خود می تواند تأثیر اوپک را در بازار جهانی نفت کاهش دهد.