آینده حکمرانی در سرزمین زیتون

مهدی شجاعی احمدآبادی و عرفان ناظریه، کارشناس بین‌الملل

مقدمه

سرزمین فلسطین، با تاریخچه‌ای پیچیده و غنی، همواره به عنوان مرکز توجهات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در خاورمیانه قرار داشته است. این سرزمین که به عنوان نماد مبارزات برای حق تعیین سرنوشت و هویت ملی شناخته می‌شود، اکنون در شرایطی حساس و بحرانی قرار دارد. یکی از عمیق‌ترین و چالش ‌برانگیزترین مباحثی که امروزه، جهان در عرصه حقوق و سیاست بین‌الملل با آن روبه‌رو بوده، مساله فلسطین است؛ موضوعی که برای حل آن ایده‌های مختلفی مطرح می‌شود. در این بین با دو ایده به صورت کلی روبه‌رو هستیم. نخست پذیرش یک دولت در چارچوب سرزمین فلسطین؛ حال یا به صورت انحلال رژیم اسرائیل و تشکیل دولت یکپارچه فلسطینی در سرتاسر این سرزمین یا به شکل ادغام فلسطینیان در اسرائیل. دومین راه‌حل نیز ایده دودولتی است؛ ایده‌ای که خود صورت‌بندی‌های مختلفی دارد. در همین اثنا برخی صحبت از تشکیل دولت – ملت مستقل فلسطینی باتوجه به مرزهای ۱۹۶۷ (کرانه باختری و نوار غزه به پایتختی قدس شرقی) به میان میاورند. در واقع این ایده که توسط برخی کشورهای عربی و اروپایی پشتیبانی می‌شود دارای چالش‌هایی خواهد بود. همچنین انحلال غزه و گسترش سرزمین‌های کرانه باختری رود اردن، از دیگر راهکارهایی است که در محافل سیاسی و اندیشکده‌های غربی در خصوص آن صحبت می‌شود؛ رهیافتی که صورت‌بندی دیگری از راه‌حل دوم است. راه‌حلی که قصد داریم تا در ادامه به بررسی آن بپردازیم.

در همین راستا همانگونه که ذکر شد، ایده دو دولتی دارای معضلات متعددی برای پیاده‌سازی است. از سویی، چگونگی نحوه تعامل میان جریان‌های مختلف فلسطینی همچون فتح و حماس و همچنین از طرفی دیگر چگونگی تعامل میان جریان‌های داخلی حماس از جمله این چالش‌ها است؛ زیرا از طرفی با سابقه نزاع میان فتح و حماس در اواسط و اواخر دهه ۲۰۰۰ میلادی و از طرفی با نگاه‌های متفاوت در خصوص ایده دو کشوری در درون حماس مواجه هستیم.

در همین رابطه از سال ۲۰۱۷ (زمانِ اعلام منشور جدید حماس توسط خالد مشعل) زمزمه‌هایی مبنی بر پذیرش چارچوب دو کشوری باتوجه به مرزهای ۱۹۶۷ توسط حماس به گوش می‌رسید؛ موضوعی که با ادعای چند ماه پیش هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه، مبنی بر دریافت تعهد از رهبران سیاسی حماس در خصوص پذیرش این ایده در کنار انحلال شاخه نظامی و بازیگری در چارچوب حزب سیاسی در آینده، رنگ و بویی جدی‌تر به خود گرفت.

همچنین، از دیگر چالش‌هایی که باید در خصوص مرزبندی مذکور به آن توجه کرد، موقعیت جغرافیایی مرزهای ۱۹۶۷ میلادی است. باتوجه به دو تکه بودن سرزمین‌هایی که برای فلسطینیان در نظر گرفته شده است و نبود راهی زمینی برای اتصال این دو به یکدیگر، باید گفت که در صورت اجرای احتمالی چنین طرحی، میتوان احتمال درگیری‌های مجدد را مطرح کرد. آن هم به دلیل احتمالی قصد فلسطینیان برای ایجاد ارتباط بین دو قسمت سرزمین خود (موضوعی مانند نزاع جمهوری آذربایجان و ارمنستان و قصد باکو برای دسترسی به نخجوان)

از طرفی دیگر، نوعی متفاوت از ایده دوکشوری نیز مطرح می‌شود. در واقع این ایده صحبت از تحویل باریکه غزه به اسرائیل و گسترش مساحت کرانه باختری برای تشکیل کشور فلسطینی مستقل به میان میاورد؛ ایده‌های که به نظر می‌رسد ایالات متحده باید بیشتر طرفدار آن باشد زیرا از طرفی می‌تواند ثبات مدنظر واشنگتن برای فلسطین را رقم زده و به وسیله آن تا حدودی دست به مقابله با ایران بزند و از طرفی برای رقابت کریدوری با چین، شرایط مساعدی را برای آمریکا به ارمغان بیاورد.

 در همین راستا باید گفت کریدور «هند – خاورمیانه – اروپا» موسوم به عرب مد از طرح‌هایی است که واشنگتن به جهت مقابله با ابتکار کریدوری «کمربند و جاده» چین از آن حمایت می‌کند. آیمِک از هند شروع شده و با گذشت از برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به شمال سرزمین‌های اشغالی (حیفا) و سپس از طریق یونان وارد خاک اروپا می‌شود. به همین جهت پس از عملیات ۷ اکتبر حماس و شروع تنش و درگیری در باریکه غزه، منابع رسانه‌ای از تعلیق روند اجرای پروژه مذکور خبر دادند بنابراین به نظر می‌رسد تضمین امنیت شمال اسرائیل می‌تواند در نگاهی کلی به نفع ایالات متحده برای رقابت با چین باشد.

در این میان باید به طرح مد نظر ایران برای تعیین سرنوشت سرزمین‌های اشغالی اشاره کرد. مقام معظم رهبری در سخنرانی‌ها و بیانات خود به موضوع برگزاری همه‌پرسی در سرزمین‌های اشغالی به‌عنوان راهکاری برای تعیین سرنوشت فلسطینیان اشاره کرده‌اند. ایشان بر این نکته تأکید دارند که باید همه ساکنان این سرزمین، اعم از فلسطینیان و یهودیان، در یک همه‌پرسی عمومی شرکت کرده و در مورد آینده سیاسی و جغرافیایی آن تصمیم‌گیری کنند. رهبری بر این عقیده است که ملت فلسطین حق دارند سرنوشت خود را تعیین کنند و برگزاری یک همه‌پرسی می‌تواند این حق را به رسمیت بشناسد. ایشان تأکید می‌کنند که همه ساکنان سرزمین‌های اشغالی، شامل فلسطینیان و یهودیان، باید در این همه‌پرسی شرکت کنند و نظرات خود را در مورد آینده این سرزمین بیان کنند. برگزاری همه‌پرسی به عنوان یک ابزار برای مقابله با اشغالگری اسرائیل و مشروعیت‌زدایی از آن تلقی می‌شود. مقام معظم رهبری بر این نکته تأکید دارند که این روند باید به‌صورت مسالمت‌آمیز و با در نظر گرفتن حقوق همه افراد ساکن در این منطقه انجام شود. این دیدگاه رهبری به‌عنوان بخشی از سیاست‌های کلی جمهوری اسلامی ایران در حمایت از حقوق ملت فلسطین و به چالش کشیدن اشغالگری اسرائیل در سطح بین‌المللی مطرح می‌شود.

به هرحال در کنار چالش‌های مطرح شده باید به نکته‌های دیگر نیز در خصوص تشکیل کشور مستقل فلسطینی اشاره کرد و آن هم رفتارهای برخی جناح‌های اسرائیلی برای مقابله با پیاده‌سازی طرح دو کشوری است. در واقع شهرک‌سازی‌های بی‌رویه و گاها غیرقانونی تل‌آویو در اطراف کرانه باختری از جدی‌ترین چالش‌های پیشروی موضوع مذکور است، به طوری که اغلب کارشناسان معتقدند برای ایجاد کشور مستقل فلسطین یا حداقل راه حل دوکشوری که غربی‌ها و برخی کشورهای عربی روی آن مانور می‌دهند، اسرائیل خود اصلی‌ترین مانع تحقق چنین ایده‌ای است. شایان ذکر است که حل مسئله فلسطین بسیار پیچیده بوده و متغیرهای متعدد و مختلفی در آن دخیل هستند؛ موضوعی که اگر قرار باشد چه از طریق مسیر «یک کشور، یک دولت» یا ایده دو کشوری حل و فصل شود، چالش‌های گوناگونی داشته و حرکت به سمت هرکدام از آنها می‌تواند نظم منطقه خاورمیانه را دستخوش تغییرات مهمی کند.

مسئولیت صحت و سقم مقاله فوق به عهده نویسنده است و انتشار آن­ به معنی تأیید یا بیانگر دیدگاه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام نمی باشد.