آیا سودان می تواند تاریخ خود را از قطب ترانزیت سازمان های خشونت طلب افراطی رها کند؟
پیتر چلک[i]، دیوید گارتنشتاین راس[ii]، کالین پی کلارک[iii]
ترجمه موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
زمانی که وزارت امور خارجه آمریكا گزارش های سالانه خود را در مورد تروریسم؛ چند هفته پیش منتشر كرد، بسیاری از تحلیلگران امنیتی نسبت به ارزیابی سودان كنجكاو بودند. این کشور از سال 1993 به دلیل حمایت از گروه هایی مانند سازمان ابو نیدال، جهاد اسلامی فلسطین و القاعده به طور رسمی به عنوان حامی تروریسم معرفی شده است. در این گزارش در مورد سودان گفته شده است که: “علی رغم عدم وجود حملات تروریستی پرطرفدار، به نظر می رسد شبکه های تسهیل کننده داعش در سودان فعال هستند.” براساس گزارش وزارت خارجه، سودان فاقد توانایی های فنی و فیزیکی برای تأمین امنیت مرزهای خود است و نیروهای امنیتی و ضدتروریستی سودان همچنان با چالش های مربوط به ورود متخاصمان، اسلحه و سایر کالاهای غیرقانونی از کشورهای همسایه مواجه هستند. در حالی که سودان برای عادی سازی روابط خود با جامعه جهانی گام های بسیاری برداشته است؛ مانند تشدید مقررات بخش مالی کشور برای کاهش حساسیت جامعه جهانی به پولشویی در این کشور و اعلام آمادگی بیش تر برای همکاری با اقدامات ضد تروریستی منطقه ای که این تحولات می تواند مسیر را برای ایجاد تغییرات دموکراتیک واقعی هموار کند. به گفته گزارش، سودان همچنان با چالش های اساسی رو به رو است که می تواند راه بازگشت این کشور به جریان اصلی سیاست های بین المللی را مختل کند. برای قرار گرفتن مداوم آن در جریان اصلی سیاست های بین المللی، سودان باید نشان دهد که دیگر پناهگاهی برای گروه های تروریستی و خشونت طلب افراطی نیست و متعهد است که این واقعیت را به اثبات برساند.
بخش عمده ای از مشکل سودان امروزی جغرافیا است. سودان در مجاورت هفت کشور است و خط ساحلی وسیعی را با دریای سرخ در اختیار دارد که این کشور را در مرکز مناطق فعالیت شبه نظامیان در آفریقا و شبه جزیره عربستان قرار می دهد. گروه هایی از جمله بوکوحرام، جماعت نصرت الاسلام والمسلمین و داعش در صحرای بزرگ در غرب واقع شده اند، در حالی که مرزهای شمالی سودان با لیبی و مصر باعث می شود که از جانب چندین گروه وابسته به القاعده و داعش نیز آسیب پذیر باشد.
موقعیت سودان آن را به عنوان دروازه ای بالقوه برای ارتباط مراکز فعالیت های شبه نظامیان در شمال، مرکز و شرق آفریقا قرار می دهد. این امر به ویژه با توجه به اینکه تحرک در مرزهای کشور دشوار نیست، صادق است. در بیش تر گذرگاه های زمینی نظارتی وجود ندارد و یا به دلیل طول زیاد آن ها، بدون نظارت است و در مکان هایی هم که مقرهای رسمی وجود دارد، آن ها به طور کلی ضعیف و کم کار هستند و بیش تر به اسناد کاغذی اعتماد می کنند تا جزئیات مربوط به افرادی که از کشور وارد و خارج می شوند را ضبط کنند. به همین دلیل گروه های شبه نظامی می توانند از این فرصت ها برای ایجاد پایگاه هایی برای پشتیبانی و تسهیل تحرکت عاملان در درگیری های مختلف سوء استفاده کنند.
یکی از مناطق بخصوص آسیب پذیر؛ منطقه کوهستان جبل کوروش در شمال شرقی سودان است که به موازات دریای سرخ ادامه دارد و برای قاچاق مواد مخدر به صورت پنهانی و اسلحه و همچنین برگزاری سفرهای شورشیانه به شبه جزیره عربستان ایده آل بوده است که بنابر گزارش ها، تا سال 2004، القاعده به همین دلایل اردوگاه های آموزشی بسیاری را در این زمینه برپا کرده است. طبیعت ناهموار زمین در این قسمت از سودان اجازه نظارت و کنترل همه جانبه را نمی دهد، به این معنی که گروه هایی مانند القاعده در شبه جزیره عربستان و گروه های وفادار به داعش در یمن می توانند منطقه را برای صادرات تروریسم از خلیج عدن به شاخ آفریقا به کار گیرند.
سودان همچنین به عنوان کریدور ترانزیت اصلی برای مهاجرت غیرقانونی از شاخ آفریقا به شمال شرقی آفریقا و مدیترانه عمل می کند. ولایت های مرزی شرقی کسلا و القاداریف نقاط اصلی ورود به کشور را تشکیل می دهند. مسیرها به طور معمول به خارطوم می روند که به عنوان یک مرکز اصلی تجمیع سفرها به سمت ساحل شمالی لیبی و مصر عمل می کند و از آن جا، قایق های مهاجر به اروپا رفته و از دریای مدیترانه مرکزی یا از امتداد ساحل لیبی بین شهرهای سابراتا و گارگارا یا از شهرهای مصری اسکندریه و دامیته عبور می کنند. و این از جمله تاکتیک هایی باشد که داعش برای نفوذ در برخی از شبه نظامیان این شبکه در پشت حملات جنگ شهری نوامبر 2015 در پاریس و بمب گذاری های مارس 2016 در بروکسل استفاده می کرد. همچنین مهاجمان به بهانه فرار از جنگ داخلی سوریه از مرزهای خارجی اتحادیه اروپا در شرق اژه عبور می کردند.
با توجه به پایگاهی که گروه های وابسته به داعش و القاعده در لیبی و مصر تأسیس کرده اند – و محدود شدن بیش تر سفرهای هوایی برنامه ریزی شده به اروپا به دلیل همه گیری کووید 19 – گروه های شبه نظامی می توانند از این مسیر به عنوان جایگزین برای رسیدن به قاره اروپا استفاده کنند. گرچه شواهد موجود کافی و قوی نبوده که آن را به عنوان گزینه ای قابل توجه نشان دهند؛ اما این سناریویی است که مقامات امنیتی هم در اتحادیه اروپا و هم در لیبی مدنظر قرار داده اند.
حذف سودان به عنوان حامی رسمی تروریسم می تواند خارطوم را در مدار روابط عادی قرار داده و به دیگر کشورها نزدیک نماید. اما سه دلیل مهم وجود دارد که حتی با پیشرفت های اخیر، مدتی طول خواهد کشید تا سودان از لیست دولت های حامی تروریسم خارج شود. اول، حل و فصل پرونده های دادگاه تروریسم که علیه دولت سودان مطرح شده اند (حمله سال 2000 به ناو یو. اس. اس کول و بمب گذاری های سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا سال 1998) بسیار پیچیده هستند و مشخص نیست که آیا خارطوم با توجه به اقتصاد ناکام آن منابع مالی خواهد داشت تا به قربانیان غرامت پرداخت کندیا خیر. دوم، سودان به تازگی اصلاحات اساسی را در بخش بانکی خود اتخاذ کرده است تا اطمینان حاصل کند که نمی توان از آن به عنوان مرکزی برای پول های تروریستی استفاده کرد. سوم، به نظر می رسد که برای ایالات متحده هنوز هم تا حدودی نامشخص است که دولت کنونی انتقالی به تعهد خود عمل خواهد کرد تا اجازه دهد انتخابات دموکراتیک در سال 2022 پیش برود.
در نهایت باید گفت سودان کشوری در حال گذار بوده که حتی اگر چالش های تصمیمات سیاسی آن حل شود، همچنان با شکاف ها و چالش های زیادی دست و پنجه نرم می کند. جامعه جهانی هم تلاش می کند هر چه سریع تر ثبات را در این کشور ایجاد نماید که به لحاظ تاریخی به عنوان سنگر ستیزه جویی، در منطقه ناپایدار عمل نموده است.
[i] متخصص علوم سیاسی در موسسه رند و تحلیلگر ارشد در والنس گلوبال
[ii] مدیر اجرایی والنس گلوبال
[iii] پژوهشگر ارشد علوم سیاسی و استادیار دانشگاه کارنگی ملون
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تأیید مطلب یا بیانگر دیدگاههای موسسه نیست.