آب نیل در مسیر سرزمین های اشغالی
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
اهمیت حیاتی نیل برای مصر، به عنوان آخرین کشور در مسیر طولانی ترین رود آفریقا، انکارناپذیر است. مصر در طول تاریخ معاصر بیشترین میزان کنترل بر روی رود نیل را از نظر سیاسی و فنی اعمال کرده است. تسلط مصر بر نیل تابعی از تأثیر توافق های استعماری، اراده ی ابرقدرت های جهانی به خصوص شوروی سابق و قدرت نسبی قاهره در مقایسه با کشورهای بی ثبات بالا دست این رود است. بر این اساس، طی دهه های گذشته مصر توانسته است تصمیمات یک جانبه ای را در مورد استفاده از حوضه آبریز نیل اتخاذ کند. این تصمیمات به خصوص با ساخت سد آسوان که در آن زمان بزرگترین سد جهان بود، بسیار بحث برانگیز شده است. در واقع برخی از این تصمیمات مسئولیت و عدالت مصر در بهره برداری از آب نیل را زیر سوال برده اند. در حقیقت، دولت مصر تحت فشار جمعیت رو به رشد خود، دو دهه است که اقدام به اجرای برنامه ای اشتباه برای هدایت میلیاردها متر مکعب آب گران بهای نیل از حوضه آبریز آن به پروژه های احیای زمین و توسعه در صحرای سینا کرده است. گذشته از آن، نگاه دایمی رژیم صهیونیستی، به این رود و طرح های ارائه شده توسط این رژیم برای انتقال آب نیل به مناطق اشغالی، همواره نگران کننده بود است. این نگرانی ها با دیدار نتانیاهو و رئیس شورای حکومتی سودان بار دیگر پررنگ شده است. یکی از پرهزینه ترین و از نظر سیاسی و اقتصادی بحث برانگیزترین اقدامات دولت مصر برای انتقال آب رود نیل به سمت شرق این کشور و به خصوص منطقه ی سینا، پروژهای عظیم برای احیای اراضی این منطقه به نام “پروژه توسعه کشاورزی شمال سینا” (NSADP) است. تخمین زده می شود که توسعه سینای شمالی 5 میلیارد پوند مصری (حدود 1.5 میلیارد دلار) هزینه داشته باشد و با وجود هشدارهای مربوط به مطالعه تأثیرات زیست محیطی، این پروژه همچنان با سرعت به پیش می رود. گفتنی است از سال 1987 این پروژه در حال هدایت آب نیل برای توسعه ی کشاورزی در غرب کانال سوئز است. علاوه بر این، برنامه های انتقال آب دیگری هم در دست اجرا است که شاید از نظر سیاسی خطرناکتر به نظر برسد. برای اولین بار برنامه هایی در دست است که کار برای تسهیل و انحراف مسیر آب نیل به کویر شمالی سینا در شرق کانال سوئز با استفاده از تونل های زیرزمینی برنامه ریزی شده است. این پروژه در نوامبر 1996 تأیید شد و رئیس جمهور وقت، حسنی مبارك، خطاب به روزنامه نگاران عرب در قاهره، از افتتاح یک تونل سوم در زیر کانال سوئز خبر داد. در آن زمان وال استریت ژورنال گزارش داد: “از اكتبر 1997، انتقال آب نیل … از طریق کانال صلح آغاز خواهد شد … و 6،000،000 هکتار در صحرای شمال شبه جزیره سینا آبیاری خواهد کرد. “
آخرین مرحله این پروژه آب نیل را به جنوب شهر العريش، واقع در شمال صحرای سینا، و تنها در 40 کیلومتر با مرز نوار غزه در رفح رسانده است. این موضوع در میان بسیاری از مردم منطقه شایعاتی نگران کننده مبنی بر اینکه قرار است این پروژه درنهایت آب نیل را به اسرائیل برساند، بر سر زبان ها انداخته است. جالب آنکه، پروژهای مشابه در اوایل سال 1974 توسط متخصص آب اسرائیلی، الیسا کاللی، طراحی شد که انتقال آب از نیل را به عنوان راهی برای تأمین نیازهای آب اسرائیل پیش بینی می کرد. گفتنی است نگاه رژیم اسرائیل به رود نیل بسیار قدیمی است و این رود بخشی جدا نشدنی از سیاست این رژیم به شمار می رود و سابقه آن به سال 1903 زمانی که هرتزل طرح اسکان یهودیان اروپا در صحرای سینا و انتقال آب نیل به سینا را به انگلیس ارائه کرد. همچنین گلدا مائیر اواخر دهه پنجاه قرن گذشته هم گفت که یک درصد از آب رود نیل یعنی 800 میلیون متر مکعب از آب سالانه این رود همه مشکلات آبی اسرائیل را حل می کند.اما مخالفت با چنین سرمایه گذاری هایی بدون شک شدید بود. در سال 1981، صبحي كاهلن روزنامه نگار مصری، نوشت:”نیل آبراه بین المللی است و مصر نمی تواند بدون توافق شرکای خود یعنی سودان، اتیوپی، اوگاندا، کنیا، تانزانیا، رواندا، بورونئی و زئیر، آب آن را به طور یک جانبه به مسیری خاص هدایت کند”. وی خاطرنشان كرد كه اكثر این كشورها در مورد این پیشنهاد ” ابراز نارضایتی كرده اند” و آن را نقض قوانین بین المللی می دانند. او همچنین استدلال می کند كه مانع مهمتر مردم مصر خواهند بود. مصریان نیل را آب مقدس، سرچشمه زندگی و سعادت می دانند … بدیهی است که اگر برای مردم اثبات شود که آب نیل مقدس آنها واقعا برای دشمنان ارسال می شود، قطعا خشم آنها را به همراه خواهد داشت. از دیگر سو اسرائیلی ها این طرح را “نقشه سال” خوانده بودند و قبلا برنامه ی تخمین هزینه ها و جزئیات فنی آن را تهیه کرده و پیامدهای سیاسی آن را سالها قبل از سفر سادات به اسرائیل بررسی کرده بودند. اما در واقع سادات از آغاز این طرح اسرائیلی خبر داد و در 17 دسامبر سال 1979، رسما كار احداث “كانال صلح” را آغاز كرد و قرار بود آب نیل را از زیر کانال سوئز به سینا و سپس به صحرای نگب (جنوب سرزمینهای اشغالی) منتقل کند. در همین زمان، در شانزدهم ژانویه سال 1979، مقاله ای در قاهره با عنوان “پروژه جدید زمزم” منتشر شد، و به اطلاع مردم مصر رسید که آب نیل به تل آویو خواهد رفت. چند روز بعد، سادات در نامه ای خطاب به حسن دوم پادشاه مراکش، به این پروژه اشاره کرد. سادات نوشت: “من با نخست وزیر اسرائیل به حداكثر توافق رسیده ام، …. به عنوان مشوق برای حل بحران مسجدالاقصی پیشنهاد كردم كه بخشی از سهم مصر از نیل را برای اسرائیل کنار بگذاریم”. اما پس از آن بگین با ارسال نامه ای توضیح داد كه اگر دریافت آب نیل به معنای “امتیاز دادن” به تل آویو بود، وی علاقه ای به این امر ندارد.
این طرح ها در آن زمان مسکوت ماند، اما چندی پیش با ملاقات رئیس شورای حاکمیتی سودان با نتانیاهو، بار دیگر شبهاتی را در مورد نگاه رژِیم صهیونیستی به این رود ایجاد کرد. در این دیدار که در اوگاندا انجام شد، نتانیاهو از البرهان خواست امکان عبور هواپیماهای این رژیم از حریم هوایی سودان را فراهم کند تا سفرها از اسرائیل به آمریکای لاتین کوتاه شود. البرهان نیز از نتانیاهو خواست در واشنگتن پادرمیانی کند تا نام سودان از فهرست کشورهای حامی تروریسم خارج شود. اما آنچه در این دیدار با وجود اهمیتی که داشت فاش نشد درخواست نتانیاهو برای احیاء طرح ایجاد اتصال بین رود کنگو از طریق احداث کانالی برای ارتباط آن با یکی از شاخههای رود نیل در سودان است. پیشنهادی که به نظر می رسد رژیم صهیونیستی، طرحهای جدید برای انتقال آب به سرزمینهای اشغالی دارد. به هر حال اگر آنچه رییس شورای حکومتی سودان در خصوص “خیر بودن استخاره” وی قبل از ملاقات با نتانیاهو به زبان آورد درست باشد، باید منتظر عملیاتی شدن طرح هایی برای سرازیر شدن آب سرچشمه های رود نیل به سوی سرزمینهای اشغالی در آینده ی نه چندان دور باشیم.