نگاهی تطبیقی به شکاف جنسیتی در کشورهای منتخب اسلامی

گزارش ویژه

فهیمه آزموده، پژوهشگر مؤسسه آینده پژوهی جهان اسلام

مقدمه

 در چند دهه اخیر وضعیت زنان در بیش‌تر نقاط دنیا، پیشرفت‌های چشمگیری داشته است. با این حال، شکاف جنسیتی هنوز در اکثر جوامع وجود دارد. این گزارش، با استفاده از شاخص بین‌المللی سنجش وضعیت شکاف جنسیتی، به بررسی تطبیقی بخشی از مهم‌ترین کشورهای اسلامی خاورمیانه از حیث نابرابری و شکاف جنسیتی می‌پردازد. بر این اساس، به نظر می‌رسد برای تبیین و شناخت دقیق وضعیت زنان در این کشورها، توجه به تفاوت‌های متعدد و ناهمسانی آن‌ها، هم در وضعیت کنونی و هم در روند تحولات وضعیت زنان ضروری است.

طي دهـه‌هـای اخيـر، تحولات عميق و وسيع اقتصادي و اجتماعی به تغييرات مثبتـي در وضـعيت زنـان در جهان منجر شده است. هر چند آمارها نشان می‌دهد كه هنوز در هيچ نقطة دنيا، زنان نتوانسته‌اند به فرصت‌هـا و منابع برابر با مردان دسترسي داشته باشند و به عبارتی ايده‌ی برابری جنسـيتی و رفع شکاف جنسیتی هنـوز محقـق نشـده است. وضعيت زنان در همه جاي دنيا يكسان نيست. كشورهای توسعه يافتـه در دسـتيابي بـه برابری جنسيتی موفق‌تر بوده‌اند و زنان در اين كشورها در مقايسه با زنان در كشـورهای كمتـر توسعه يافته از فرصت‌هاي اقتصـادی، اجتمـاعی و سياسـی بيشـتری برخوردارنـد. در ميـان كشورهای در حال توسعه، زنان در كشورهاي خاورميانه، وضـعيت نامناسـب‌تـري نسبت به ساير كشورها دارند. هرچند در دهه اخیر اولویت یافتن نقش زنان در کشورهای اسلامی  به دلیل تغییرات در روابط جنسیت و پویایی و تحرکات آنان باعث تغییراتی در وضعیت سیاسی و اجتماعی آنان شده است، اما بررسی شکاف جنسیتی در کشورهای اسلامی به ویژه در منطقه خاورمیانه نشان می­دهد که نابرابری جنسیتی در آن باقی مانده و توانایی توسعه اقتصادی آن را رو به تحلیل می‌برد. اكثر شاخص‌هاي بين‌المللي سنجش وضعيت زنان كه نابرابری جنسـيتی را در شـاخص‌های اقتصادی، سياسی، اجتماعی و سلامت می‌سنجند، ماننـد شـاخص توسـعه جنسـيتی، نابرابری جنسيتی و شاخص شكاف جنسيتی مؤيد وجود نابرابری جنسيتی در ايـن كشورها در مقايسه با ساير كشورهاي جهان است؛ به طوری كـه بيش‌تر كشـورهای ايـن منطقـه بالاترين رتبه‌ها(كم‌ترين نمره‌ها) را در شاخص‌های وضعيت زنان در بين همـه‌ی كشـورها كسـب کرده‌اند.

 از این رو بررسی این موضوع واجد اهمیت زیادی است؛ چرا که علیرغم پذیرش و درک این مسئله، دیدگاه‌های مربوط به مقوله جنسیت، به عنوان یکی از محدود‌ترین زمینه‌های مطالعاتی این کشورها باقی مانده و توسط تصمیم گیران، به عنوان یک موضوع حاشیه‌ای و فرعی با آن برخورد می‌شود. بنابراین درخصوص ترسيم وضـعيت عمـومی زنـان در كشـورهای خاورميانـه، سوال اصلی این است که میان کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه از نظر شکاف جنسیتی چه تفاوت‌های بارزی وجود دارد؟ این گزارش ویژه زمینه مناسبی را برای گزارش‌های تحلیلی بعدی با هدف شناسایی علل شباهت‌ها و تفاوت‌های کشف شده و در نتیجه شناخت عمیق‌تر وضعیت زنان درکشورهای اسلامی در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، بهداشتی و اجتماعی فراهم می‌آورد. به بیانی دیگر گزارش حاضر در مورد جايگاه زنان در کشورهای اسلامی توجه خود را معطوف به رتبه شکاف جنسیتی کشورها در سال‌ 2020 و مقایسه آن با کشورهای منتخب مورد مطالعه کرده‌است.

شاخص شکاف جنسیتی

براي سنجش وضعيت زنان، داده‌هاي معتبر و يكساني كه بتوان آن‌ها را در مطالعات تطبيقي كشورها به كار برد در دسترس نيست و آنچه از سوي سازمان‌هاي بين‌المللي سنجش مي‌شود، نابرابري جنسيتي است. یونیسف در تعریف برابری جنسیتی بیان کرده است: «برابری جنسیتی به معنای این است که زنان و مردان، دختران و پسران از حقوق یکسان، منابع، فرصت‌ها و حمایت‌های یکسان برخوردار شوند.» در واقع مقصود اصلی آن است که این تفاوت‌ها مبنای برخورداری متفاوت از حقوق نگردد و منجر به موقعیت نابرابر و شکاف میان زنان و مردان نشود. به همین دلیل است که در تعاریف برابری جنسیتی از انصاف نیز در کنار برابری صحبت به میان می‌آید.

ميزان نابرابري جنسيتي در يك جامعه با وضعيت زنان آن جامعه داراي تناظر است، به طوري كه بالا بودن ميزان نابرابري جنسيتي نشان‌دهنده‌ی ضعيف‌تر بودن جايگاه زنان در آن جامعه است. ازاين رو، در اين گزارش براي سنجش وضعيت زنان از شاخص شکاف جنسیتی به منزله‌ی معرفي براي وضعيت زنان استفاده شده است. اين شاخص شامل مواردی چون آموزش، سلامت، مشارکت اقتصادی و مشارکت سیاسی است. شاخص مورد نظر از سال 2006 توسط مجمع جهانی اقتصاد، محاسبه و هر ساله منتشر می‌شود که عددی بین 0 و 1 است و هر اندازه عدد به صفر نزدیک شود به نابرابری مطلق و هرچقدر به 1 نزدیک شود به برابری مطلق نزدیک می‌شود. در گزارش‌های بعدی به ترتیب به حوزه‌های مختلف آموزش، سلامت، اقتصاد و سیاست در این کشورها پرداخته می‌شود.

وضعیت زنان در کشورهای اسلامی

زنان در طول تاریخ به عنوان نیمی از جمعیت فعال از اهمیت خاصی برخوردار بوده‌اند. هر چند در طول تاریخ نقش زنان و جایگاه آنان تحولات بی‌شماری را تجربه کرده است. گاهی زن را فوق انسان دانسته و گاهی او را به شی مانند کرده‌اند و سعی در تملک آن داشته‌اند. با گذشت زمان و ظهور ادیان به ویژه دین اسلام و حمایت اسلام از مقام و منزلت زن و همچنین پیشرفت بشر در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نگرش به زن تغییر نمود و به طور خاص نقش زن در کشورهای اسلامی مورد توجه قرار گرفت. امروزه در حالی‌که مدافعـان و فعـالان زن لیبـرال در تلاش بوده‌اند، محتوا و روش‌های فــعالان زن ســکولار و غــربی را در خاورمیانه پیاده کنند، آنان با اتخاذ موضع نسـبی‌گرایی فرهنگـی خواسـتار برابـری کامـل حقوق زنان و مــردان هــستند، مــحدودیت‌های سـنتی و شـرعی موجود را چنـدان نمی‌پذیرند، امیـدی به عقلانی کردن پدرسـالاری در چارچـوب اسـلامی ندارند و حقـوق اسلامی در مـورد ارث و طلاق و مانند آن را تبعیض‌آمیـز می‌داننـد، از پذیـرش عمومـی بسـیار ضعیفـی برخـوردار هستند و ضــربه‌های جـدی نیـز بـه فعـالان حقـوق شـهروندی زنـان بـا گفتمـان بومـی و اسلامی وارد مــی‌کنند. در مقابل بــسیاری از زنـان اسلام‌گرا چارچـوب غــربی را قابل اجرا نمی‌دانند و آن را بـا فرهنگ اسلامی سـازگار نمی‌بینند و معتقد بـه تفسـیر از زن و فردیـت زن در چارچـوب نظـام فرهنگی و ارزشـی اسلامی هــستند.

در مجموع، زنان در بیش‌تر کشورها با موانع قانونی، فرهنگی و مذهبی روبرو هستند که این موضوعات نقش قابل  توجهی در گسترش شکاف جنسیتی داشته است. تعدادی از این کشورها نسبت به وضعیت سیاسی و اجتماعی زنان رویکردی از بالا به پایین و دستوری اعمال کرده‌اند و سازکارهای متفاوتی برای کاهش رتبه شکاف جنسیتی خود انجام داده‌اند. مثلاً در حوزه سیاسی: اختصاص سهمیه معینی از تعداد کل نمایندگان برای زنان و انتصاب آنان در پست‌های مدیریتی، در حوزه‌ اقتصادی: تسهیل شرایط کار و رفع مشکلات شغلی زنان از جمله کاهش ساعت کاری زنان با شرایط خاص، مرخصی زایمان و آموزش کسب و کارهای کوچک و خانگی، حوزه آموزشی : ارائه برنامه‌های جامعی برای ریشه‌کنی بی‌سوادی خصوصاً در مناطق حاشیه‌ای و ساخت مدارس در مناطق روستایی جهت تسهیل حضور دختران در مدارس، حوزه بهداشتی: برنامه‌های جامع بهداشتی جهت بهبود وضع زنان در بحث سلامت، افزایش تحرک و فعالیت‌های جسمانی در زنان به دلیل پایین بودن میزان فعالیت جسمانی زنان، البته باید گفت اقدامات مذکور در هیچ کشوری برابری کامل مردان را برای زنان به ارمغان نیاورده است.

کشورهای منتخب اسلامی

جهان اسلام با حدود 50 کشور اسلامي و مرزهای بين‌المللی معين دارای دولت‌های بزرگ و کوچک است. برای شناسایی شباهت‌ها و تفاوت‌های کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه از منظر وضعیت شکاف جنسیتی با کمک شاخص‌های بین‌المللی مقایسه انجام می‌گیرد. براي سنجش وضعيت زنان، داده‌های معتبر و يكساني كه بتوان آن‌ها را در مطالعات تطبيقي كشورها به كار برد در دسترس نيست و آنچه از سوی سازمان‌های بين‌المللی سنجش مي‌شود

شکاف جنسيتی است. ميزان شکاف جنسيتي در يك جامعه با وضعيت زنان آن جامعه داراي تناظر است؛ به طوری كه بالا بودن ميزان این شکاف نشان‌دهنده‌ی ضعيف‌تر بودن جايگاه زنان در آن جامعه است. ازاين رو، در اين گزارش برای سنجش وضعيت زنان از شاخص سنجش شکاف جنسیتی به منزلة معرفي وضعيت زنان استفاده شده است. كشورهاي مورد نظر برای تحليل در این گزارش شامل 8 كشـور منتخب اسـلامي و در منطقـه‌ی خاورميانـه است كه عبارت‌اند از: عربستان سعودي، امارات متحده عربی، ايران، عراق، سوريه به عـلاوه، كشورهای پاكستان آذربایجان و تركيه به دليل اهميت همسـايگي بـا ايـران در تحليـل‌هـا وارد شده‌اند. البته کشور افغانستان علیرغم همسایگی با ایران به دلیل نداشتن آمار دقیق شکاف جنسیتی در منابع بین‌المللی سال 2020 از گروه کشورهای مورد مطالعه حذف گردید.

چنانچه مجموعه این کشورها را به عنوان یک کل در نظر بگیریم، شکاف جنسیتی میان آن‌ها به مراتب بیش‌تر و برجسته‌تر از سایر نقاط جهان است. ضمن اینکه، تحلیل‌های این پژوهش نیز نشان‌دهنده تنوع و تفاوت‌های قابل ملاحظه بین این کشورهاست؛ از این رو در ادامه وضعیت شکاف جنسیتی در این کشورها به طور جداگانه بررسی می‌شود و سپس در انتها مقایسه تفاوت‌ها و شباهت‌های موجود میان آن‌ها بیان می‌گردد.

امارات متحده عربی

  در شیخ‌نشین‌های خلیج فارس، مشروعیت سیاسی حکومت‌ها مانند عربستان سعودی از نوع سنتی و از طریق اتحاد بین خاندان سیاسی حاکم و علمای محافظه کار و روسـأی قبایل بوده است، تغییرات در حوزه زنان برای این لایه‌های اغلب سنتی مغایر با حفظ وضعیت موجود است. گرچه مقامات این کشور در راستای دستیابی به برابری جنسیتی راهنمایی را با عنوان «راهنمای توازن جنسیتی» منتشر کردند، اما همچنان سنت‌ها و نگرش‌های مردسالارانه بر جامعه امارات حضور گسترده زنان در جامعه را نمی‌پذیرند. در واقع دولت امارات بیش‌تر در راستای جلب سرمایه‌گذاری‌های خارجی، رسیدن به شاخص‌های توسعه پایدار و هماهنگی با افکارعمومی جهانی، سعی در اجرای آهسته تغییرات دموکراتیک و رعایت بیش‌تر حقوق زنان و به صورت کنترل شده، دارد. زیرا به گسترش روابط سیاسی و اقتصادی امارات با دیگر کشورها به ویژه کشورهای غربی کمک می‌کند.

 زنان اماراتی امروز در بخش دولتی و همچنین در بخش خصوصی در حال رشد، در صف اول نیروی کار در امارات متحده عربی هستند. با تعهد و حمایت دولت برای توانمندسازی زنان و فراهم آوردن فرصت­‌های برابر برای آن‌ها، وضعیت زنان در امارات متحده­‌عربی به موازات رشد کشور از زمان تأسیس فدراسیون در سال 1971 تغییر کرده است. هرچند که در برابر این تغییرات هنوز نگرش‌­های مردسالارانه و دیدگاه‌­های فرهنگی مانع تحقق برخی حقوق و آزادی‌­های زنان شده است. گسترده‌ترین تغییرات در حوزه زنان، در اکتبر 2017 اعمال شد که تعداد وزرای زن به 9 نفر رسید. البته از این 9 نفر هشت نفرشان منصوب شدند. و تنها یک نفر از آن‌ها انتخابی به مجلس راه یافت. اصلاحات در امارات به آهستگی و از بالا صورت می‌گیرد و نه با فشار و از پایین. با این وجود این اقدامات منجر شد که در گزارش “شکاف جنسیتی در جهان” در سال 2020 این کشور از میان  153 کشور در رتبه ۱۲0 قرار بگیرد. بر اساس این گزارش در موضوع پر کردن شکاف دستمزد جنسیتی، امارات نسبت به عربستان سعودی رشد بیش‌تری داشته است. زیرا رویه‌ها و کنترل‌های جدید دولت، بر شرط دستمزد برابر برای مشاغل با ارزش برابر، بدون تفاوت جنسیتی تاکید دارند و از استانداردهای بازار به عنوان مرجع ارزیابی دستمزدها استفاده می‌کند.

با وجود حمایت قابل توجه از برابری جنسیت از طرف بخشی از دولت و نیز تلاش‌هایی که سازمان‌های مختلف زنان داشته‌اند، همچنان قانون مشخصی در مورد خشونت خانگی علیه زنان وجود ندارد. ازدواج‌های سنتی و داخل قبیله‌ای، چند همسری و برون همسری (ازدواج با مردی غیر اماراتی)، داشتن رضایت همسر برای اشتغال زنان متاهل و… از جمله موانعی است که زنان اماراتی با آن روبرو هستند.

  ایران

ایران در شاخص شکاف جنسیتی در سال 2020 رتبه 148 ام را در میان 153 کشور به خود اختصاص داده است. در میان کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، ایران در ده کشور اول برابری جنسیتی قرار ندارد و طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد در جایگاه16ام است. در ایران لایحه حق رأی در سال ۱۳۴۱ تصویب شد. البته با وقوع انقلاب اسلامی نگاهی دوباره به حقوق زنان در چارچوب ارزش‌های دینی و انقلابی مطرح شد و متون قانونی، برای نمونه قانون اساسی در همین چارچوب، حقوقی برای زنان تعیین کرد. همچنین امام خمینی در بیانات خویش بر نقش سازنده و ارزنده زنان در عرصه‌‌های سیاسی و اجتماعی تاکید و نوعی خودباوری و اعتماد به نفس را در میان زنان تبلیغ می‌کردند. در واقع با وقوع انقلاب اسلامی و رشد ارزش‌های عدالت‌خواهانه، گسترش آزادی‌های مدنی، فرایند نوسازی و توسعه‌ی جامعه، دگرگونی ارزش‌های سنتی، افزایش تحصیلات دانشگاهی، بهره‌مندی از رسانه‌های جمعی و دسترسی به اطلاعاتی که در سطح جهانی گردش دارد، در مجموع، میزان سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان را ارتقاء داده است. این وضعیت به‌تدریج جایگاه زنان را در سلسله ‌مراتب جامعه و نقش ‌آن‌ها را در اداره‌ی امور کشور متحول ساخته است. در سال ۱۳۵۵ یعنی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها ۶ درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را زنان تشکیل می‌دادند که این آمار اکنون به ۴۴ درصد رسیده است. در این فرایند، عرصه‌های تازه‌ای برای افزایش توانمندی‌ها و بروز شایستگی‌های زنان در حوزه آموزش عالی فراهم آمده است، اما هنوز هم زنان بیش از مردان با تبعیض، تحقیرشدگی، خشونت، فقر، کم‌سوادی و احساس ناامنی روبرو هستند. در‌حالی‌که الگوی توسعه‌ی جامعه اسلامی بر پایه‌ی عدالت فراگیر، رعایت حقوق انسان‌ها و رفع محرومیت از افراد آسیب‌پذیر از جمله اهداف یا نتایج مورد انتظار آن است. با این حال در دهه اخیر علیرغم کاهش نابرابری در سطح آموزشی و بهداشتی به دلیل حضور کمرنگ زنان و ضعف فرصت‌های برابر در حوزه اقتصاد و سیاست، در آمارهای بین‌المللی رتبه شکاف جنسیتی پس‌رفت داشته است.  

آذربایجان

دولت آذربایجان در شاخص شکاف جنسیتی در سال 2020 رتبه 94 ام است. در بین کشورهای مورد بررسی آذربایجان رتبه اول را داراست. یکی از دلایل اصلی رتبه خوب این کشور پذیرش و اجرای تعهدات بین المللی و تصویب قوانین در رابطه با برابری جنسیتی است. بنیاد برابری جنسیتی در سال 2006 با تصویب قانون در جهت تضمین‌های دولتی و حقوق برابر برای زنان و مردان شکل گرفت. تصویب این قوانین با هدف تضمین حقوق برابر زنان و مردان در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سایر حوزه‌ها، اطمینان از فرصت‌های برابر در برخورداری از حقوق برابر و جلوگیری از تبعیض بر اساس جنسیت را پیگیری می‌کرد. همچنین این قوانین انواع تبعیض جنسیتی را ممنوع می‌کند و حقوق برابر زنان از نظر مالکیت، تحصیلات، خدمات دولتی، بازار کار و حقوق برابر آنها به عنوان کارآفرین و مصرف کننده را تصویب و به اجرا گذاشت. ضمناً در حوزه قوانین کیفری آذربایجان اقدامات عمده‌ای در این زمینه به نفع زنان عملی شده است، برای مثال می توان از منع ازدواج زودهنگام یا اجباری  نام برد. در مجموع روابط بین زنان و مردان در جمهوری آذربایجان حکایت از یک محیط چند فرهنگی دارد که از دهه‌ها پیش در این کشور شکل گرفته است. بناهای یادبود فرهنگ معنوی آذربایجان بر توسعه گسترده مادر سالاری حکایت دارد. بنابراین حضور اجتماعی زنان در کشور آذربایجان بیش‌تر نشان از عوامل فرهنگی دارد. موضوعی که در کشورهای چون امارات متحده عربی و عربستان به دلیل فرهنگ پدرسالارانه کم‌تر دیده می‌شود.

 پاکستان

پاکستان در شاخص شکاف جنسیتی در سال 2020 رتبه 151 ام را در میان 153 کشور به خود اختصاص داده است. در شاخص شکاف جنسیتی قبل از عراق و یمن قرار دارد. هر چند  پاکستان نخستین کشور اسلامی بود که بالاترین قدرت کشور یعنی نخست وزیر در اختیار یک زن قرار داشت. اما تبعیض جنسیتی و عدم اجرای درست قوانین مقابله با خشونت همراه با باورهای فرهنگی زن ستیز نسبت به تحصیل و اشتغال زنان در این کشور از جمله چالش‌های جدی پیش روی زنان است که باعث شده پاکستان در صدر کشورهایی قرار بگیرد که نابرابری جنسیتی در آن رخ می‌دهد. در برخی از آمارها که از سوی منابع داخلی و خارجی ارائه شده است، تنها یک چهارم زنان پاکستانی به عنوان نیروی کار فعالیت می‌کنند و فقط 5 درصد از مدیران عالی‌رتبه را زنان برعهده دارند. همچنین تخمین زده می‌شود که فقط 18٪ از درآمد کار در پاکستان به زنان تعلق می‌گیرد که یکی از کم‌ترین سهم‌ها در بین کشورهای مورد مطالعه است. به رغم تلاش‌های پاکستان طی سال‌های اخیر برای دفاع از حقوق جامعه زنان این کشور و تقویت توانمندی‌های آنان و حمایت از مشارکت بانوان در بخش‌های اقتصاد، امروزه کاستی‌هایی در حوزه برابری زنان در این کشور دیده می‌شود.

ترکیه

ترکیه در شاخص شکاف جنسیتی در سال 2020 رتبه 130 ام را دارد. موقعیت زنان در ترکیه، موقعیتی متناقض است. در دهه اخیر در دانشگاه‌ها، در دستگاه قضایی یا در حوزه‌ی مالی، زنان شاغل به لحاظ عددی اکثریت را دارند و در رده‌ی مدیریت نیز حضوری چشمگیر یافته‌اند. زنان به عنوان استاد دانشگاه در سال تحصیلی 2008-2009 در ترکیه 27.4 درصد بوده که در سال 2017-2018 به 31.2 درصد افزایش یافته است. در سال 2020 شمار استادیارهای زن در ترکیه نیز 38.8 درصد افزایش یافته است. همچنین طبق داده‌های وزارت امور خارجه ترکیه در سال 2009، 10.8 درصد سفرا زن بودند که در سال 2019 به 22.1 درصد رسیده است. میزان زنان مسئول در بخش مدیریتی شرکت‌ها نیز از 14.4 درصد در سال 2012 به 17.3 در سال 2018 افزایش یافته  است.

در حال حاضر پارلمان این کشور شاهد حضور ۴۸ نماینده زن است. ترکیه پیشتاز اعطای حق رأی به زنان در سال 1309 است که در دوره آتاتورک و به دستور وی تصویب شد. ایران هم وضعیت مشابهی در این زمینه با ترکیه دارد. به این معنا که برخی انقلاب مشروطه را ریشه فضای باز سیاسی در دهه‌های ۲۰ و۳۰ و سرانجام اعطای حق رأی به زنان در دهه ۴۰ می‌دانند، اما در ایران مانند ترکیه بیش از آن‌که شاهد ظهور جنبش‌های برابری‌طلبانه باشیم، این عمل ناشی از سیاست‌های شاه در انقلاب سفید است. شاه به دلایل سیاسی و اقتصادی و برای عقب نماندن از قافله مدرنیسم، حق رأی زنان را در کنار برنامه‌های خود قرار داد. در ترکیه نیز اتفاقات، مشابه بود، حق رأی در حالی به زنان اعطاء می‌شد که ساختار سیاسی به‌شدت مردانه بود. علیرغم حق رأی به زنان، ساختار و پایه‌های سنتی موانع جدی بر حضور برابر آنان در اجتماع و سیاست ایجاد می‌کنند.

سوریه

سوریه پس از کسب استقلال، شاهد موج فعالیت و پویایی زنان پس از سال 1949 بود. چندین زن به سمت سخنگوی دولت منصوب شدند که در این میان می‌توان به نام بوتینه شعبان اشاره کرد. قبل از وقوع جنگ داخلی، زنان حدود 12 درصد از اعضای پارلمان سوریه را تشکیل می‌دادند. با این حال، قوانین این کشور  سبب نادیده گرفته شدن حق زنان و آزادی در زمینه‌های ازدواج، طلاق و حضانت فرزند شده است و این در حالی است که وضع قانونی برای زنان در مقابل خشونت‌های خانوادگی سبب شده است، شاهد خشونت‌های مبتنی بر جنسیت در سراسر این کشور باشیم. سوریه در سال 2003 کنوانسیون حذف هر نوع تبعیض علیه زنان را تصویب کرد. اما طی سال‌های 2015 تا 2019، دستورالعمل‌های مرتبط با احقاق حقوق زنان به سبب جنگ داخلی و ظهور داعش سرکوب شدند و زنان دایماً توسط مخالفان سوری به حاشیه رانده شدند. علاوه بر این، زنان سوریه در معرض خشونت‌های جنسی و یا مبتنی بر جنسیت هم در داخل و هم در خارج از سوریه قرار گرفتند به ویژه در میان جمعیت پناه‌جویان و بسیاری از زنان جوان وادار به ازدواج با مردان سالخورده -اغلب با شیوخ عرب- شدند تا بتوانند از فقر و ناامنی در اردوگاه های پناه جویان در اردن، عراق و ترکیه فرار کنند.

عراق

در شاخص شکاف جنسیتی در سال 2020 در رتبه 152 ام قرار دارد. شواهدی در ارتباط با نقش برجسته زنان در جامعه عراق مشاهده نمی‌شود. در واقع ادامه درگیری‌ها در این کشور و ضعف دولت مرکزی مانع از آن شد زنان بتوانند پیشرفت کنند و به برابری های اجتماعی و قانونی برسند. زنانی عراقی موانع اجتماعی و قانونی را که ریشه در فرهنگ و به ویژه در زمینه خانوادگی دارد را تجربه کرده‌اند. در مجموع خلاءهای فزاینده امنیتی به صورت قابل توجهی بر پویایی و حضور زنان و دختران در این کشور تأثیر گذار بوده است و بر اساس یک نظرسنجی انجام شده در سال 2011، پنجاه و هفت درصد از زنانی که مورد مصاحبه قرار گرفتند اعلام کردند احساس می‌کنند

 رفت و آمدهایشان کاملا محدود شده است و خانواده درباره امنیت آن‌ها در نبود بخش امنیتی کارآمد نگران هستند و این موضوع بر تعامل زنان در جامعه مدنی به شدت تأثیر گذاشته است. با وجودی که زنان، 49 درصد از جمعیت در سن کار را تشکیل می‌دهند، میانگین مشارکت آن‌ها در نیروی کار عراق 13.9 درصد است که مشارکت اندکی است و تنها 8.12 درصد از تولید ناخالص داخلی غیر نفتی را شامل می‌شود. برآوردهای برآمده از تفاوت دستمزدها و مشارکت در نیروی کار، تنها منحصر به عراق نیست بلکه کشورهای پاکستان، سوریه و… را شامل می‌شود و این برآوردها نشان می‌دهد که درآمد زنان حدود 30 درصد درآمد مردان در کشورهای خاورمیانه است.

عربستان سعودی

عربستان در شاخص شکاف جنسیتی در سال 2020 در رتبه 146 ام قرار دارد. اقدامات دولت عربستان در جهت کاهش شکاف جنسیتی از  یک دهه قبل شروع شد که براساس آن در سال 2011 زنان حق رأی به دست آوردند و همچنین مجوز حضور در دفاتر دولتی را در سال 2012 کسب کردند. همچنین و در سال 2015، ۳0 درصد کرسی‌های مجلس این کشور به زنان اختصاص یافت. در واقع عربستان با یک اقدام مثبت و بدون انجام فرآیندهای آزاد انتخاباتی، یک سوم مجلس را از طریق سهمیه بندی به زنان اختصاص داد .این امر تا حدودی شکاف جنسیتی را بین سال های 2012 تا 2017 بهبود بخشید.

پس از آن که ملک سلمان بن عبد العزیز آل سعود در سال 2015 زمام امور کشور را به دست گرفت، دیری نگذشت که شورای امور خانواده تأسیس شد و وضعیت زنان در جامعه عربستان سعودی تحول بی سابقه یافت و در نتیجه، محدودیت‌های بسیاری از مسیر پیشرفت زنان برداشته شد. در پرتو همان تصمیم گیری‌های جسورانه، به زنان اجازه رانندگی داده شد، سپس لزوم همراهی ولی در سفر داخلی و خارجی لغو شد. البته مسئله همراهی ولی، مانع بزرگی برای زنان شاغل محسوب می‌شد. در سال 2019، مشارکت زنان در بخش‌های اقتصادی به 32.2 درصد افزایش یافته و شمار زنان شاغل در بخش‌های دولتی از مرز  41 درصد فراتر رفته است، اما حضور زنان در سمت‌های کلیدی، شاهد 28 درصد افزایش بوده است. روند اصلاحات در عربستان سعودی مانند امارات متحده عربی حالت دستوری دارد و بیش‌تر در جهت نشان دادن وجه بین المللی و کاهش عددی و نه کیفی برابری زنان در این جوامع است.

در جدول زیر  شکاف جنسیتی کشورهای منتخب اسلامی در رده بندی‌ها جهانی مجمع اقتصاد در سال 2020 مشخص شده است:

وضعيت زنان در كشورهاي اسلامي خاورميانه بر اساس شاخص  بين المللي شکاف جنسیتی سال 2020
نام کشور                                                              رتبه شکاف جنسیتی   نمره شکاف جنسیتی
امارات متحده عربی 120 556/0
ایران                             148 485/0
آذربایجان 94 786/0
 پاکستان                                                                                150 465/0
 ترکیه 130 536/0
 سوریه 150 765/0
 عراق 152 530/0
عربستان 146 599/0
منبع: مجمع جهانی اقتصاد[1] سال 2020

نتیجه گیری

این گزارش با تحلیل داده‌های مجمع اقتصاد جهانی در سال 2020 به بررسی شرایط کنونی و سیر تغییرات وضعیت زنان در کشورهای منتخب اسلامی پرداخت. شاخص شکاف جنسیتی که از سوی مجمع  جهانی اقتصاد به منزله معرف وضعیت زنان ارائه می‌شود. به نظر می‌رسد شکاف جنسیتی، آثار و هزینه‌های خود را در کل کشورهای اسلامی به صور مختلف نشان می‌دهد. مهم‌ترین نتیجه به دست آمده این است که به رغم اینکه کشورهای مورد مطالعه تقریباً وضعیت مشابهی دارند و می‌توان آن‌ها را در یک دسته‌بندی قرار داد، روند تغییر این شاخص‌ها برای همه کشورها اسلامی از الگوی یکسانی پیروی نمی‌کند بلکه این کشورها از نظر سرعت كاهش نابرابري جنسيتي و حتي جهت تغيير در مقادير شاخص‌ها در دو دهة اخير الگوهای متفاوتی را تجربه كرده‌اند. در ميان اين كشورها، شکاف جنسیتی در آذربایجان و امارات متحده عربی نسبت به ساير كشورها کاهش یافته است. بعد از آن‌ها، كشورهاي ترکیه و عربستان سعودی قرار مي‌گيرند. در اين ميان، روند کاهش رتبه شکاف جنسیتی زنان در كشور ایران علیرغم پیشرفت‌های بسیار بالای این کشور در ناچیز کردن شکاف موجود در قسمت آموزش و بهداشت که رتبه‌ای موفق‌تر از میانگین جهانی دارد به جهت عدم سرمایه گزاری در بخش اقتصاد و سیاست درخور توجه است. در این میان کشورهای پاکستان، عراق و سوریه از وضعیت خوبی برخوردار نیستند و شکاف جنسیتی در این کشورها تقریباً در تمامی حوزه‌ها بالاست. در مقایسه با ترکیه که احزاب با عضویت زنان ایجاد شده‌اند محدودیت‌هایی سخت گیرانه‌تری بر سازماندهی جامعه مدنی زنان در عراق، پاکستان و سوریه اعمال می‌شود. این اختلافات سبب بروز پیچیدگی‌های قانونی و اصلاح سیاست‌ها برای زنان شده است. از سویی دیگر هزینه‌های فراوان نظامی توسط سوریه و عراق در یک دهه سبب هدر رفتن منابعی می‌شود که می‌توان از آن‌ها برای توسعه بیش‌تر و عمیق‌تر اجتماعی استفاده کرد.

در مجموع می‌توان این گونه نتیجه‌گیری کرد که در قلمرو شکاف جنسیتی کشورهایی مانند سوریه، پاکستان و عراق باید برنامه جدیدی در پیوند با کاهش شکاف جنسیتی تدوین کنند. دو اصل بهینه سازی و رعایت انصاف در جامعه که هدف آن علاوه بر تقویت امکان دسترسی فزاینده زنان به فرصت‌های سیاسی و اقتصادی منجر به بهبود شکاف جنسیتی می‌شود، اهمیت زیادی دارد.


[1] http://www3.weforum.org/docs/WEF_GGGR_2020.pdf

برای دانلود PDF گزارش کلیک کنید.