عسگر صفری؛ پژوهشگر مؤسسه آیندهپژوهی جهان اسلام
هفته گذشته رهبران و مسئولان بیش از بیست کشور اسلامی در نشستی در کوالالامپور، پایتخت مالزی، شرکت کردند تا در مورد مشکلات جهان اسلام و راهحلهای آن به بحث و تبادل نظر بپردازند؛ ایده شکلگیری این نشست در حاشیه دیدار رهبران کشورهای مالزی، ترکیه و پاکستان در نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر مطرح شده بود و بعداً مالزی بهعنوان میزبان این نشست معرفی شد. با اینحال پاکستان با این استدلال که شرکت در این اجلاس منجر به تقسیمبندی در جهان اسلام میشود از حضور در این نشست خودداری کرد. هرچند که تحلیلگران ابراز نگرانی کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات را علت اصلی عدم حضور پاکستان در نشست میدانند. این نشست از دو جهت اهمیت داشت: اولاً این نشست ابتکار جدیدی در بحث پیرامون مسائل جهان اسلام بوده و خارج از نهادهای موجود مانند سازمان همکاری اسلامی انجام میپذیرفت، ثانیاً بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان و امارات در این نشست شرکت نکرده و یا نمایندگان سطوح پایین خود را به این گردهمایی فرستادند.
این نشست با انتقادات زیادی روبهرو شد؛ بهعنوان مثال یوسف العثیمین دبیرکل سازمان همکاری اسلامی این نشست را برخلاف منافع جامعه اسلامی دانسته و آن را گامی در جهت تضعیف سازمان همکاری اسلامی و متعاقباً اسلام و مسلمانان دانست. ملک سلمان، شاه سعودی، در جریان گفتوگویی تلفنی با “ماهاتیر محمد” نخستوزیر مالزی تأکید کرده بود که مسائل عمده جهان اسلام باید در جریان نشستی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد که سازمان همکاری اسلامی آن را سازماندهی کرده باشد. روزنامه العرب این نشست را “کودتایی” علیه سعودی دانسته و الشرق الاوسط هدف این نشست را ایجاد نهاد جایگزینی برای سازمان همکاری اسلامی به رهبری کشورهای غیر عربی دانست. برخی مقامات بحرینی و اماراتی نیز از جمله افرادی بودند که به انتقاد از این نشست پرداختند. همانگونه که عنوان شد یکی از فرضهای اصلی در مورد این نشست شکلگیری سازمان اسلامی جدید است. با اینحال بحث در باب اینکه آیا این نشست میتواند زمینهای برای شکلگیری نهاد موازی با سازمان همکاری اسلامی باشد یا خیر، باتوجه به رویکردهای متفاوت کشورهای رهبری کننده این اجلاس و همچنین ظرفیت نهادسازی آنها هنوز زود است. اما پرداختن به زمینهها و چرایی شکلگیری چنین نشستی میتواند به فهم و پیشبینی تحولات آتی کمک نماید؛ بنابراین موارد زیر بهعنوان عوامل تأثیرگذار در شکلگیری نشست سران کشورهای اسلامی در مالزی مطرح میشود:
1. اختلاف با عربستان:
سیاستهای عربستان در قالب سازمان همکاری اسلامی و همچنین اقدامات این کشور در قبال تحولات منطقه خاورمیانه را میتوان یکی از دلایل برگزاری این نشست دانست؛ بهعنوان مثال از سال 1957 که اولین روابط دیپلماتیک بین ریاض– کوالالامپور برقرار شد مالزی و عربستان همواره روابط سیاسی و اقتصادی خوبی داشتند، حتی مشارکت مالزی در ائتلاف عربستان برای حمله به یمن نیز منجر به همکاریهای امنیتی شد. با اینحال انتقادات ماهاتیر محمد از قتل خاشقچی، خروج نیروهای مالزی از اتئلاف جنگ یمن و نقش عربستان در فساد مالی مالزی منجر به تغییر در روابط دو کشور شده است. علاوه براین ایران، ترکیه و قطر در بسیاری از زمینهها با عربستان اختلاف نظر دارند. اقدامات عربستان در سوریه، یمن، گروههای افراطی اسلامی، برنامههای هستهای ایران و تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران از جمله موضوعات اختلاف برانگیز بین ایران و عربستان سعودی است. اختلاف ترکیه با عربستان در موضوعاتی مانند بهار عربی، تحولات لیبی، سودان، نقشآفرینی کردها در سوریه و مرگ جمال خاشقچی نیز باعث شده است تا برخی از تحلیلگران روابط آنکارا-ریاض را در قالب جنگ سرد توصیف کنند. سیاستهای متفاوت قطر در شورای همکاری خلیج فارس، ارتباط با ایران، وارد شدن به حوزه دیپلماسی سنتی عربستان نیز از جمله موارد اختلاف برانگیز در روابط دوحه- ریاض است.
بنابراین دلیل واکنش تند عربستان به این نشست را نیز میتوان متأثر از این همین اختلافات دانست؛ در واقع نارضایتی عربستان متأثر از چند متغیر است: اول، نگرانی از بروز یک بلوک جدید قدرت که میتواند مرجعیت سعودی بر سازمان همکاری اسلامی را دچار چالش کند. دوم، شکلگیری یک بلوک اسلامی غیرعربی که میتواند ضمن چالش برای بلوک عربی، منجر به شکلگیری نیروهای گریز از مرکز درون عربی همچون قطر، عراق، سوریه و مغرب شود. این استدلال وجود دارد که بعد از جنگ 2003 عراق، توازن قدرت در منطقه خاورمیانه به سمت کشورهای غیرعربی از جمله ایران متمایل شده و یا حداقل محیط عملیاتی استراتژیکی ایجاد شده که در آن قدرت کشورهای عربی کاسته شده و قدرت نسبی ایران افزایش پیدا کرده است. بههمین دلیل ایران میتواند بهراحتی در هسته مرکزی خاورمیانه از لبنان تا غزه نقشآفرینی کند. سوم، تهدیدی که عربستان از ناحیه ظهور گفتمانهای رقیب اسلامی احساس میکند که در صورت تبدیل شدن به یک ائتلاف میتواند تفسیر محدود و خشک سعودی از اسلام را دچار چالش جدی کند.
2. ضعف سازمان همکاری اسلامی:
با وجود اینکه سازمان همکاری اسلامی بعد از سازمان ملل بزرگترین نهاد بینالمللی بوده و هدف از ایجاد آن شکل دادن به وحدت رویه در پیگیری موضوعات مربوط به جهان اسلام است، این سازمان در دستیابی به این مهم ناموفق بوده. سازمان رهبری واحدی ندارد و در دورههای مختلف کشورها با اهداف و سیاستهای مختلف رهبری آن را برعهده میگیرند؛ بههمین دلیل موارد تصویب شده در آن یا اجرا نمیشود یا نتایج مطلوبی بههمراه ندارد. بهطور مثال در مقابله با سیاستهای اسرائیل بهعنوان مهمترین انگیزه تشکیل سازمان، کشور مراکش بهعنوان یکی از بنیانگذاران آن، روابط پنهانی با رژیم صهیونیستی دارد و سازمان در مورد آن تاکنون هیچ واکنشی از خود نشان نداده است. از دیگر دلایل عدم موفقیت سازمان، وجود تقابل در میان قطبهای قدرت است؛ مواضع كشورهاي محافظهكار عربي با كشورهاي داراي ديدگاههاي تجديدنظر طلب و انقلابي در كشورهاي عربي و غير عربي در بسياري از مسائل منطقهاي و جهاني متفاوت و متعارض است. چالشهاي اصلي عبارتند از: سازوكار مبارزه با اسرائيل و حمايت از فلسطين، تأمين حقوق اقليتهاي مذهبي اعم از شيعه و يا سني، ميزان همسويي و يا تقابل با دنياي غرب بهويژه آمريكا، نوع تعريف از اسلام سياسي و مباني مشروعيت سياسي هريك از دولتها و تأكيد افراطي بر مليگرايي عربي و يا غيرعربي. همچنین اختلافات مرزي و رفع نشدن آنها زمينهی تنش ميان كشورهاي عضو را دامن ميزند. مشكلات مرزي ميان ايران و عراق، عراق و كويت، عراق و عربستان سعودي، قطر و بحرين، ايران و امارات و همچنين عراق و تركيه، تنشزا ميباشند[i]. این اختلاف دیدگاه به نوبه خود منجر به ضعف ساختاری در سازمان شده و باعث گردیده سازمان نتواند یک وحدت رویه را در قبال موضوعات جهان اسلام اتخاذ نماید.
وجود همین ضعفها بود که افرادی مانند ماهاتیر محمد را مجاب کرد تا برای حل چالشهای جهان اسلام ابتکارات جدیدی را ارائه دهد؛ بههمان اندازه که نقش فعال مالزی و ترکیه در این نشست قابل توجه بود، لازم است دیپلماسی جمهوری اسلامی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. فقدان یک راهبرد مشخص از سوی ایران باعث شده است که این کشور در بسیاری از گردهماییهای جهان اسلام نقش فعالی نداشته و یا نتواند به نتایج دلخواه خود دست یابد. بهعنوان مثال در نشست سازمان همکاری اسلامی در سال 2019 در مکه، ایران در سطح مدیر کل وزارت امور خارجه شرکت کرده و در بیانیه پایانی نیز محکوم به دخالت در یمن، اشغال جزایر امارات، دخالت در سوریه و بحرین شد. این در حالی است که بسیاری از کشورهای منطقهای از جمله ترکیه و قطر از طریق ابتکارات منطقهای بهدنبال افزایش توان تأثیرگذاری خود هستند. بهعنوان مثال قطر در یک طرح بلندپروازانه در نظر دارد با مشارکت ترکیه و مالزی با استفاده از یک چارچوب و فناوری مشترک، بازار مالی دو تریلیون دلاری جهان اسلام را زیر تسلط مراکزی در سه کشور مذکور قرار دهد تا به این ترتیب بر محاصره تحمیل شده توسط عربستان و متحدانش غلبه کرده و همچنین از وابستگی خود به نفت و گاز بکاهد.
3. نگاه ویژه ماهاتیر محمد به برگزاری نشست:
یکی از رهبران اسلامی که در برگزاری این نشست تلاش مضاعفی داشته و در افتتاحیه این نشست نیز به ایراد سخنرانی پرداخت ماهاتیر محمد نخست وزیر مالزی بود؛ ماهاتیر محمد از جمله شخصیتهایی است که به داشتن رویکرد ضد غربی و همچنین تأکید بر توانایی کشورهای اسلامی شهرت دارد. بهعنوان مثال وی در سخنرانی خود در این نشست عنوان داشت که: «اگرچه ما نتوانستهایم تمام آنچه را که موجب درد و رنج ما شده است بهطور کامل از بین ببریم، اما اکثراً توافق داریم که این ناتوانی ما در پیشبرد توسعه خودمان و پیشرفت غیرمسلمانان است که وضع ما بدینگونه باشد. بههمین دلیل، مسلمانان سراسر جهان رنج میبرند و تعداد زیادی از آنها به ترحم و نیکوکاری غیر مسلمانان وابسته هستند. به نظر من چارهای جز توسعه و پیشرفت هرچه سریعتر نداریم». تأکید ماهاتیر محمد بر فقر، مهاجرت، بحران آوارگان و از بین بردن اسلام هراسی، نشان دهنده توجه وی به موانع توسعه کشورهای اسلامی است. همچنین نگرش مثبت ماهاتیر محمد به کشورهای ایران، ترکیه و قطر در تلاش وی برای ترتیب دادن به چنین نشستی مؤثر بود. ماهاتیر محمد از جمله شخصیتهای مخالف تحریم علیه ایران بود. وی عقیده داشت که تحریم ایران بر خلاف منشور سازمان ملل بوده و نقض قوانین بینالمللی است. چنین رویکردی نقش قابل توجهی در افزایش تمایل ایران به شرکت در این نشست داشت. وی همچنین در بازدید خود از ترکیه اظهار داشته بود که ترکیه پتانسیل بالایی برای واردات برخی از کالاهایی که از کشورهای دیگر وارد میکنیم دارد و ترکیه میتواند یک جایگزین باشد. وی همچنین در بازدید خود از قطر دو جایزه افتخاری از نشست دوحه 2019 و دانشگاه قطر دریافت کرد. از سوی دیگر دست داشتن عربستان سعودی در بزرگترین فساد مالی مالزی که یکی از دلایل اصلی شکست نجیب رزاق و پیروزی ماهاتیر محمد بود؛ از دیگر عوامل تأثیرگذار بر نگرش ماهاتیر محمد بر نشست بود. بحث فساد مالی در مالزی از سال 2015 به بعد مطرح بوده و تاکنون توسط بیش از شش کشور مورد بررسی قرار گرفته است و چیزی بیش از 4.5 میلیارد دلار است. نخست وزیر مالزی در مصاحبهای با شبکه الجزیره عنوان کرده بود که ناامید میشویم وقتی میبینیم نام کشور عربستان سعودی تا این حد در پرونده فساد مالزی مطرح است. وی تأکید کرد: از عربستان سعودی بهعنوان یک کشور مسلمان چنین انتظاری نداشتیم و این در حالی است که هنوز تمام اسناد مرتبط با دخالتهای خارجی در پرونده فساد اقتصادی منتشر نشده است.
جمع بندی
نشست سران کشورهای اسلامی در مالزی را علیرغم انتقادات وارد به آن میتوان تحولی جدید بحث پیرامون جهان اسلام دانست؛ این موضوع از دو جنبه حائز اهمیت است: اولاً برای نخستین بار موضوعات مربوط به جهان اسلام در چارچوبی خارج از سازمانهای اسلامی از جمله سازمان همکاری اسلامی بحث شد. عدم دعوت از عربستان و غیبت پاکستان که بنا به گزارشها بهدلیل فشار عربستان از شرکت در این نشست خودداری کرده بود و همچنین نقش فعال مالزی در برنامهریزی و اجراء از نکات قابل توجه در این نشست بود. عدم دعوت از عربستان شائبه شکلگیری بلوک قدرت جدید را بهوجود آورده است، با اینحال همانطوری که ماهاتیر محمد عنوان داشت این نشست چنین هدفی را دنبال نمیکند و علاوه بر آن توان کشورهای مذکور برای رسیدن به اجماع مشترک در زمینه ایجاد نهاد موازی با سازمان همکاری اسلامی و ظرفیت نهادسازی آنها جای سؤال است. با اینحال این استدلال نیز وجود دارد که نشست مالزی زمینهای برای تقویت اتحاد ترکیه، قطر و مالزی است. این سه کشور قبلاً در ارائه طرحهای مشترک مانند ایجاد بازار مالی جدید در جهان اسلام همکاری داشتهاند. ایران نیز میتواند از فرصت ایجاد شده بهره ببرد تا فضای ایرانهراسانهای که به رهبری ریاض در جهان اسلام شکل گرفت را بشکند و دیپلماسی رسمی و عمومی فعالی برای آغاز روابط جدید با دولتها و ملل اسلامی را دنبال کند. دومین نکته حائز اهمیت در این نشست موضوعات مطرح شده در نشست بود؛ موضوعاتی مانند فقر، مهاجرت، اسلامهراسی، آوارگان روهینگا و مسلمانان ایغور و بحران کشمیر از جمله موضوعات مطرح شده این نشست بودند که تاحد زیادی میتوان آن را ناشی از تأثیر و نفوذ مالزی و ماهاتیر محمد دانست.
[i] . بزرگمهری، مجید، محمدخانی، علیرضا، نعمتی، فاطمه ( 1395)، علل واگرایی در سازمان همکاری اسلامی، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، سال پنجم، شماره 18.