عادیسازی روابط بحرین و اسرائیل؛ دلایل و پیامدها
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
یک ماه پس از اعلام توافق صلح میان امارات و اسرائیل، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شامگاه جمعه 11 سپتامبر 2020 در توئیتی اعلام کرد که بحرین نیز همانند امارات توافقنامه عادیسازی روابط با اسرائیل را امضاء خواهد کرد.کاخ سفید نیز با انتشار بیانیهای مشترک میان ترامپ و نتانیاهو و پادشاه بحرین تأکید کرد که بحرین و اسرائیل روابط کامل دیپلماتیک برقرار خواهند کرد. وزارت امور خارجه بحرین نیز روز شنبه اعلام کرد که عبداللطیف بن راشد الزیانی، وزیر خارجه این کشور با گابی اشکنازی، همتای اسرائیلی خود تلفنی گفتوگو کرده است. در بیانیه وزارت خارجه بحرین آمده است: «در این تماس دو طرف بر اهمیت توسعه روابط در زمینههای مختلف در راستای منافع مشترک و تقویت ثبات و صلح در منطقه تأکید کردهاند.» با این حال این رویداد به اندازه اعلام توافق ابوظبی با تلآویو غافلگیرکننده نبود و این امر که منامه گام بعدی در راستای طرح عادیسازی را بردارد پیشبینی میشد. به خصوص که حمد بن عیسی، پادشاه بحرین از معدود افرادی بود که در تماس تلفنی با محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی، توافق صلح امارات–اسرائیل را یک «دستاورد تاریخی» نامید. اندکی بعد مقامات آمریکایی و اسرائیلی از پیوستن برخی دولتهای خلیج فارس به روند صلح در آینده نزدیک خبر دادند که بحرین به دلیل میزبانی از نشست معامله قرن در سال گذشته محتملترین گزینه بود. در این یادداشت به انگیزههای منامه و دلایل و پیامدهای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی خواهیم پرداخت.
دلایل عادیسازی روابط بحرین و اسرائیل
یکی از دلایل اعلام توافق صلح بحرین با اسرائیل در این برهه زمانی، تلاش برای افزایش شانس دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا است. در حقیقت کشورهایی همانند بحرین، عربستان سعودی، امارات و مصر به دلایل متعددی از جمله مباحث حقوق بشری و مسائل امنیتی – نظامی از روی کار آمدن جو بایدن و دموکراتها نگران هستند و توافق دو کشور عضو محور سعودی در کمتر از یک ماه آن هم دو ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در راستای افزایش تلاشها برای پیروزی ترامپ در انتخابات صورت گرفته است. برای دونالد ترامپ که در سیاست خارجی خود در قبال پروندههای جمهوری اسلامی ایران، کره شمالی، چین و ونزوئلا دستاوردی نداشته، توافق صلح و عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل اهمیت ویژهای خواهد داشت. در حقیقت رئیسجمهور آمریکا به این دستاورد نیاز داشت تا بتواند در دوماه باقیمانده به انتخابات، جایگاه خود را تقویت کند و از حمایت لابی آیپک برخوردار شود. بدون تردید دونالد ترامپ در مناظرات انتخاباتی از این توافق بهره تبلیغاتی خواهد برد. مناظراتی که با توجه به موضوع همهگیری ویروس کرونا و بحران اقتصادی که برگ برنده و امتیاز ترامپ بود هیجان زیادی خواهد داشت. لذا میتوان گفت امضای توافق میان امارات و بحرین با اسرائیل برای عادیسازی روابط در کاخ سفید و با حضور دونالد ترامپ در راستای تبلیغات انتخاباتی صورت گرفته است.
دومین دلیل امضای توافق صلح میان بحرین و اسرائیل با هدف کسب حمایت اقتصادی و کمکهای مالی صورت گرفته است. در واقع چالشهای اقتصادی بحرین در شرایط کاهش شدید قیمت جهانی نفت، شیوع ویروس کرونا و ناکارآمدی حکومت در حل بحران اقتصادی بدون کمکهای خارجی موجب شده تا منامه به وعدههای اقتصادی ایالات متحده آمریکا، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اسرائیل چشم داشته باشد؛ به خصوص که کسری بودجه بحرین در نیمه اول سال 2020 در نتیجه همهگیری ویروس کرونا و کاهش قیمت نفت، دو برابر شده است. در همین راستا کسری تراز تجاری بحرین در نیمه دوم سال 2020 به 1.29 میلیارد دلار رسیده است. بحرین برای عبور از این بحران اقتصادی به کمکهای عربستان سعودی، امارات و اسرائیل امید دارد. در همین زمینه وزیر کشور بحرین مدعی شد که برقراری روابط با اسرائیل برای تقویت امنیت اقتصادی منامه صورت گرفته است.
سومین دلیل عادی سازی روابط بحرین و اسرائیل به تلاش آلخلیفه برای حفظ تاج و تخت و ادامه حکومت بازمیگردد. وابستگی خارجی و فقدان مشروعیت داخلی یکی از دلایل اساسی تلاش خاندان حاکم بر بحرین برای حفظ روابط نزدیک با قدرتهای فرامنطقهای و پیروی از سیاستهای مورد تأیید آنها بوده است. در همین راستا راشد بن عبدالله آلخلیفه، وزیر کشور بحرین شامگاه دوشنبه 14 سپتامبر در سخنانی گفت: «استراتژی کشورش براساس ایجاد ائتلافهای قوی در رویارویی با تهدیدات استوار است و در این راستا بحرین بر پشتوانه شرکای منطقهای و بینالمللی متکی است… برقراری روابط با اسرائیل نیز در راستای حمایت از منافع عالی بحرین صورت گرفته است.» علاوه بر آن حاکمان آلخلیفه با این هدفگذاری که همراهی با سیاست عادیسازی، به دلیل مقبولیت این اقدام در میان کشورهای غربی میتواند بخشی از حمایتهای از دست رفته برای این رژیم را برگرداند و تداوم سرکوبها با مخالفتهای کمتری مواجه شود، با اشتیاق به کارزار عادیسازی پیوستند.
پیامدهای عادیسازی روابط بحرین و اسرائیل
نخستین پیامد منفی صلح منامه با تلآویو تسریع دومینوی عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا پیش از مراسم امضای توافق صلح بین بحرین و امارات با اسرائیل در کاخ سفید در دیدار با بنیامین نتانیاهو ادعا کرد که 5 یا 6 کشور دیگر به توافق صلح با اسرائیل بپیوندند.
کشورهای عمان، سودان و عربستان سعودی گزینههای احتمالی برای اعلام عادیسازی روابط و امضای توافق صلح با اسرائیل هستند. به خصوص که توافق صلح بحرین با استقبال گرم عمان روبهرو شد. توافق بحرین با اسرائیل همچنین با چراغ سبز عربستان و رضایت کامل این کشور حاصل شده است. در حقیقت به دلیل وابستگی ذاتی، بدون مشورت سران منامه با آلسعود و تأیید ریاض که نفوذ زیادی بر بحرین دارد، توافق منامه و اسرائیل میسر نمیشد. اقدامات بحرین در عرصه سیاست خارجی که با تبعیت بیچون و چرا از ریاض همراه بوده است، موید این امر میباشد که عربستان نه تنها حامی سرسخت عادیسازی روابط با اسرائیل است بلکه در حال مقدمهسازی برای آن نیز میباشد. مواضع و کنشهای عربستان سعودی طی سالهای گذشته به خوبی این امر را ثابت میکند که ریاض روابطی نزدیکی را با تلآویو برقرار کرده و با درنظر گرفتن تبعات آشکارسازی این روابط، تاکنون از این امر برحذر بوده است. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی با ترغیب و تشویق کشورهای عربی به عادیسازی روابط سعی دارد هزینههای امضای توافق سازش با اسرائیل را برای خود کاهش داده و از آن به عنوان تضمین برای رسیدن به پادشاهی عربستان استفاده کند.
تهدید دیگر این توافق صلح به ایدئولوژی ضدصهیونیستی جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد. ایدئولوژی اساسی جمهوری اسلامی ایران در مورد موجودیت اسرائیل و ویژگی درگیریهای دایر در فلسطین اشغالی برای جمهوری اسلامی ایران یک مسئله اسلامی مهم محسوب میشود. از اینرو مطرح شدن اسرائیل در افکار عمومی منطقه به عنوان شریک سیاسی، اقتصادی و راهبردی میتواند باعث مشروعیتبخشی به سیاستهای تلآویو شده و ایدئولوژی ضد صهیونیستی جمهوری اسلامی را تضعیف کند. در همین راستا، این احتمال وجود دارد که عادیسازی روابط با اسرائیل و خارجشدن آن از حالت تابو ممکن است به انزوای نسبی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و حتی در جامعه بینالمللی منجر شود.
سومین پیامد منفی صلح منامه با تلآویو، شکلگیری تهدیدات امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران است. برقراری روابط دیپلماتیک و رسمی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با اسرائیل به معنای نزدیکی تلآویو به مرزهای جنوبی ایران است. به تعبیر دیگر گشایش سفارت و کنسولگریهای اسرائیل در بحرین موجب میشود که نفوذ تلآویو در کشورهای همسایه ایران بیشتر شود. در همین زمینه روزنامه یدیعوت آحارونوت اعلام کرد که عادیسازی روابط با بحرین در تقویت قدرت اسرائیل برای برخورد اطلاعاتی و حتی نظامی با تهدیدات ایران نقش دارد و هدف این نیست که بحرین به جای ما بجنگد؛ اما به ما امکان دستیابی به خدمات مختلف را میدهد. ایدی کوهن، کارشناس اسرائیلی نیز در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «بین تلآویو و منامه توافق امنیتی از جمله تأسیس پایگاه نظامی با هدف حفاظت از بحرین در مقابل ایران منعقد خواهد شد.» به خصوص که راشد بن عبدالله آلخلیفه وزیر کشور پادشاهی بحرین نیز شامگاه دوشنبه 14 سپتامبر 2020 ادعا کرده است که «ایران سلطهجویی را به چندین شکل در پیش گرفته و خطری علیه امنیت ما تشکیل میدهد».
از دیگر تبعات منفی صلح بحرین و امارات با اسرائیل میتوان به دگرگونی در وضعیت اتحادها و ائتلافها و تغییر در موازنه قدرت منطقهای به ضرر محور مقاومت و محور ترکی – قطری اشاره کرد. محور سعودی-اماراتی همواره به دنبال متحد منطقهای قدرتمند جهت مقابله با قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت بوده است. لذا پس ناکامیهای متعدد محور سعودی، و همچنین پس از ایجاد تنش در روابط با آنکارا و دوحه، مقامات سعودی و اماراتی به دنبال اتحاد و ائتلاف با اسرائیل بودهاند. از این رو میتوان گفت در صورت شکلگیری ائتلاف رسمی بین اسرائیل و کشورهای عضو محور سعودی، توازن قوا در سطح منطقهای دچار دگرگونی و دگردیسی خواهد شد.
نتیجهگیری
بحرین، پس از مصر، اردن و امارات متحده عربی، چهارمین کشور عربی و اسلامی است که با اسرائیل توافق صلح امضا میکند. اما برخلاف سه کشور نخست، بحرین هیچ امتیازی از این توافق کسب نکرده است؛ زیرا توافق صلح بحرین با اسرائیل، توافق «صلح در برابر صلح» بوده است. برخلاف امارات که بهانه تعویق اجرایی شدن طرح الحاق و فروش تسلیحات پیشرفته آمریکایی از جمله جنگندههای اف 35 را مشروط کرده بود، منامه هیچ شرطی را برای صلح مطرح نکرده است.
به هر روی آلخلیفه با وجود مخالفت اکثریت ملت این کشور با هرگونه عادیسازی، روابط پنهانی خود با تلآویو را علنی کرد. اگرچه آلخلیفه با دید اقتصادی و امنیتی به توافق صلح مینگرند اما این توافق برای منامه امتیاز اقتصادی – امنیتی نخواهد داشت؛ بلکه به تشدید بحران مشروعیت رژیم آلخلیفه منجر میشود. به خصوص که برای مقامات اسرائیل صلح با بحرین به خودی خود اهمیت ندارد؛ بلکه به این دلیل حائز اهمیت است که از این طریق میتوانند به توافق صلح با عربستان سعودی برسند. در پایان میتوان گفت که عادیسازی روابط و اتحاد کشورهای عربی با اسرائیل موجب ایجاد شکاف و انشقاق در جهان اسلام و تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در منطقه میگردد که این امر به ضرر منافع جهان اسلام است.