انتخابات اخیر پارلمانی ترکیه را می توان از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار داد. بیشتر تحلیل گران کرد ها را پیروز واقعی این انتخابات می دانند که در آن حزب دمکراتیک خلق های ترکیه (نماینده ی کردها) توانست از آستانه ی ده درصدی بگذرد و به عنوان یک حزب رسمی وارد پارلمان ترکیه شود. تحلیل گران غربی از این رو این پیروزی را با اهمیت می دانند که این حزب توانسته است با پیروزی در انتخابات مانع پیروزی حزب اسلامگرای عدالت و توسعه شود که در سالهای اخیر تمایلات غیر دمکراتیکی داشته است و هدف آن تغییر قانون اساسی در جهت نگهداری قدرت در دستان رهبر این حزب- رجب طیب اردوغان- بوده است.
اگر از دریچه ای دیگر به تحولات ترکیه نگاه کنیم می بینیم که اهمیت پیروزی این حزب کردی دلایل دیگری نیز می تواند داشته باشد که اینچنین موجب خوشحالی بخشی از مردم این کشور و (منطقه) شده است. نخست اینکه این حزب کردی تبدیل به چتری شده است که اقلیت های بسیار گوناگون و پراکنده ی ترکیه را نمایندگی می کند. کرد ها (که خود طیف گسترده ای و پراکنده ای هستند)، ارمنی ها ، علوی ها، زازا ها، یونانی ها، مسیحی ها، و یهودی ها و همه ی دیگر گروه ها ی قومی می توانند در زیر چتر این حزب جمع شوند و منافع و صدای خود در سیاست داخلی و خارجی ترکیه را بازتاب دهند. بنابراین اگرچه این حزب یک حزب کردی است، اما همچنان حزبی است که همه ی دیگر اقلیت های ترکیه را هم نمایندگی می کند. اقلیت هایی که از بنیاد با تاریخ، هویت و سیاست صد ساله ی جمهوری ترکیه و یا حتی چند صد ساله ی امپراطوری عثمانی نه تنها مخالف بوده اند بلکه خود را قربانی آنها نیز می دانند.
در ترکیه چهار شکاف قومی وجود دارد، که ریشه در تاریخ این کشور دارد. این شکافهای قومی- از آنجا که بنیاد سیاست در ترکیه قوم گرایی بوده است- بنیاد شکل گیری چهار گرایش عمده یا حزب سیاسی در این کشور بوده است. ترک، یونانی – ارمنی ، کرد- علوی و مسلمان سنی چهار شکاف عمده ی قومی ترکیه هستند که هر یک از احزاب عمده کم و بیش نماینده ی یکی از این گرو های قومی بوده است.
حزب حرکت ملی که یک حزب راستگرای پان ترکیست هست نماینده و باز تابنده ی منافع ترکها و پان ترکیست هاست. حزب جمهوری خواه خلق که در واقع میراث دار حزب آتاتورک است نماینده ی آن گروه از مردم ترکیه است که خود را بیشتر اروپایی یا از تبار یونانی ها و رمی ها می دانند که کم کم دین و زبانشان تغیر کرده و ترک و مسلمان گشته اند. این حزب طرفدار سرسخت پیوستن ترکیه به اتحاد اروپا و هویت اروپایی ترکیه است. حزب عدالت و توسعه که یکی از زیر شاخه های احزاب تاریخی اسلامگرای ترکیه است ترکیه را ملتی مسلمان می داند که میراث دار امپراطوری عثمانی و خلیفه ی مسلمانان جهان بوده است. و حزب دمکراتیک خلق ها نماینده ی کرد ها و دیگر اقلیت های ترکیه است که ریشه در شرق این کشور یعنی ایران به معنای تاریخی آن دارد.
برای فهم سیاست های این چهارگروه قومی که موجد اصلی چهار شکاف سیاسی در ترکیه شده است باید به ایدئولوژی های آنها هم نگاه کنیم. ایدئولوژی های سیاسی همیشه وسیله ای هستند که برای هدف که همان بدست آوردن قدرت است به کاربرده می شوند. اما ایدئولوژی های سیاسی همیشگی و پایدار نیستند با تغییر اوضاع و احوال تغییر می کنند. با این حال هسته ی مقاوم آن به سختی تغییر می کند. مثلا کرد ها روزی چپ بودند امروز به سمت راست متمایل شده اند، اما همچنان کرد هستند و ناسیونالسم کردی محور اصلی فعالیت های آنان است. ایدئولوژی های این احزاب در ترکیه را در یک فرایند تاریخی می توان غرب گرایی، پان ترکیسم، پان کردیسم و پان اسلامیسم نام برد که همواره در حال تغییر و دگرگونی هستند.
از منظر منافع و مصالح ملی ایران پیروزی یک حزب کردی در ترکیه که توانسته دیگر اقلیت های قومی این کشور را همچون علوی ها و ارمنی ها و زازا ها را زیر چتر خود بیاورد از بسیاری جهات حائز اهمیت است. کرد ها، علوی ها، زازا ها و حتی ارمنی ها ریشه در ایرانِ تاریخی دارند و همبستگی آنان خود به خود آنان را به این مهم آگاه تر می کند. بنابراین ریشه ی ایرانی (تاکید می کنیم که منظور ایران تاریخی است) در ترکیه در حال جوانه زدن است. تردیدی نیست که کردها به عنوان یک جنبش می توانند اختلافاتی نیز همسایه ی شرقی خود یعنی کشور ایران امروزی داشته باشند، اما این باعث نخواهد شد تا آنها در کیستی خود تردید کنند. به نظر می رسد که در آینده در هرگونه دولتی که کردها در ترکیه مشارکت داشته باشند خواهان روابط ژرف تر و راهبردی تری با ایران خواهند بود.
مساله ی دیگری که این انتخابات را به یک پیروزی برای کردها و دیگر اقلیت های ترکیه تبدیل کرده است این است که با این پیروزی و حضور رسمی کرده در پارلمان ترکیه نگاه به کردها در سطح جهانی تغییری صدو هشتاد درجه ای پیدا کرده است. پیشتر نماینده ی کردها در ترکیه حزب نظامی پ.ک.ک. بود. پ.ک.ک. که از سر ناگزیری دست به اسلحه برده بود تا با دولت ترکیه که شریک راهبردی آمریکا، غرب و ناتو بود بجنگد، از سوی این دولتها و رسانه های قدرتمند شان با توجه به فشار ترکیه به عنوان یک حزب تروریستی شناخته می شد که مسئول کشتار ها و ناامنی در این کشور عضو ناتو بوده است. بنابراین علی رغم سرکوب بیرحمانه ی دولت ترکیه بر علیه کردها غرب همواره از ترکیه پشتیبانی و پ.ک.ک. را محکوم می کردند. اما حزب دمکراتیک خلق ها این تصویر را کاملا دگرگون کرده است. این حزب از یک سو شعار و هدف خود را مبارزه با تمایلات تمامیت خواهانه ی حزب اسلامگرای عدالت و توسعه و از سوی دیگر حمایت از همه ی اقلیت های سرکوب شده در ترکیه از علوی ها و ارمنی ها تا همجنس گرایان ، زنان و دگراندیشان قرار داد. آنان این بار به جهانیان پیام دادند که ما مترقی ترین و آزادی خواه ترین حزب ترکیه هستیم و هدفمان نه تنها بدست آوردن حقوق مشروع اقلیت های این کشور، که حتی دمکراسی در ترکیه نیز مدیون تلاش ها و فعالیت های ازادی خواهانه ی ماست. بنابراین مبارزه با این حزب مدافع حقوق کردها که اکنون آرزوی همبستگی همه ی دیگر اقلیت های ترکیه را دارد و هم با غرب و هم دیگر همسایه گان این کشور همچون ارمنستان، ایران، عراق، سوریه و یونان و حتی بلغارستان پیوند های تاریخی غیر قابل گسستی دارد کاری بسیار دشوار تر می نماید. تصادفی نیست که پیروزی این حزب کوچک کردی که تنها 13 در صد آرای مردم این کشور را به دست آورده است همه ی دیگر مسائل این انتخابات را تحت الشعاع خود قرار داده است چرا که آن ریشه در بذری کهن در خاک آناتولی دارد و اکنون جوانه زده است و امید هست که روزی همچون گلی شکوفا شود.