محمد محمود؛ عضو ارشد مؤسسۀ خاورمیانه (ترجمه رحمان حبیبی؛ دانشآموخته کارشناسیارشد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی)
نمایشگاه دبی در 22 نوامبر، میزبان رویدادی بود که در آن، امارات، اردن و اسرائیل توافقنامۀ همکاری امضا کردند. این توافق مربوط به مبادلۀ انرژی تجدیدپذیر و آب بین اردن و اسرائیل بوده است. امضای توافقنامه بین وزرای مربوطِ سه کشور با حضور محمد بنزاید، ولیعهد ابوظبی، و جان کری، نمایندۀ آمریکا در امور آبوهوا انجام شد.
بر اساس این قرارداد، شرکت مصدر که یک شرکت دولتی امارت در حوزۀ انرژیهای تجدیدپذیر است، یک مزرعۀ انرژی خورشیدی بزرگ در اردن ایجاد خواهد کرد. سپس، اردن برق خورشیدی را در ازای دریافت آب تولیدشده از تأسیسات جدید نمکزدایی ساحلی، به اسرائیل میفرستد. این قرارداد همچنین تصریح میکند که برق تولیدشده از مزرعۀ خورشیدی به ارزش 180 میلیون دلار در سال به اسرائیل فروخته میشود و اردن و شرکت اماراتی مصدر در این درآمد سهیم هستند. انرژی خورشیدی که اسرائیل از طریق این قرارداد از اردن به دست میآورد، مجموعاً 600 مگاوات در سال است. از این طریق، اسرائیل سبد انرژیهای تجدیدپذیرش را تقویت کرده و منابع انرژی بیشتری را برای طرحهای نمکزدایی خود فراهم میکند. در مقابل، اردن نیز آب موردنیاز خود بهمیزان 200 میلیون مترمکعب در سال را برای مقابله با چالشهای خشکسالی شدیدی که در حال حاضر با آن مواجه است، دریافت خواهد کرد.
بحران آب در اردن
اردن در حال حاضر با بحران کمآبی مواجه است و گزینههای کمی برای مقابله با آن در اختیار دارد. تشدید تأثیرات تغییرات آبوهوایی، در کنار کاهش منابع آب و افزایش تقاضای آب که ناشی از عوامل اجتماعی-اقتصادی است، اردن را در آستانۀ کمآبی فاجعهباری قرار داده است. افزایش دما و کاهش بارندگی بر سفرههای آب زیرزمینی کشور تأثیر منفی گذاشت. جمعیت روبهرشدی که بهدلیل هجوم پناهجویان سوری در دهۀ گذشته ایجاد شد، اردن را برای عرضۀ آب تحتفشار قرار داده است.
فرصتهای اردن برای توسعۀ منابع آب در این شرایط دشوار بسیار محدود هستند. نمکزدایی در خلیج عقبه دریای سرخ راهکاری است که اکنون در اردن، جدیتر از گذشته، مورد توجه قرار گرفته است. طرح پیشنهادی، آب شیرینشده را از خلیج عقبه به امان منتقل میکند. بهغیر از هزینههای هنگفت و تعهدات مهندسی عظیم، استفاده از چنین پروژهای، از طراحی و ساخت تا بهرهبرداری، سالها طول میکشد؛ در حالی که این پروژۀ ملی در بلندمدت به اردن کمک میکند سبد تأمین آب را تنوع ببخشد. چالشهای فعلی اردن در حوزۀ کمآبی بهطور فزایندهای وخیمتر میشود. اینجاست که اسرائیل و شرکت نمکزدایی آن، راهحل کوتاهمدتتری ارائه میکنند.
اسرائیل و نمکزدایی
اسرائیل پس از ساخت اولین کارخانۀ نمکزدایی آب دریا در اشکلون در سال 2005، استراتژی توسعۀ منابع آب خودش را بر نمکزدایی متمرکز کرده است. با پیشرفت در فناوری و کارایی که هزینهها را کاهش داده است، اسرائیل اکنون میتواند 80 درصد از مصرف آب خانگی خود را از نمکزدایی ساحلی تأمین کند. در حال حاضر، اسرائیل پنج کارخانۀ آبشیرینکن فعال دارد که قادر به تولید 585 میلیون مترمکعب آب در سال هستند.
حتی با توسعۀ فناوریهای جدید و کارآمد نمکزدایی، این شرکتها همچنان انرژیبر هستند. بهموازات گسترش شبکۀ نمکزدایی، نیازهای انرژی اسرائیل نیز افزایش خواهد یافت. با تأکیدات جهانی بر کاهش تغییرات آبوهوایی از طریق کاهش انتشار کربن در سراسر جهان، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر برای کشورهایی که بهدنبال کمکردن کربن هستند، در اولویت قرار گرفته است. با توجه به تعهد اسرائیل به صفر خالص رساندن انتشار گازهای گلخانهای تا سال 2050، تولید انرژی تجدیدپذیری همچون برق خورشیدی در اردن، این انگیزه را به اسرائیل میدهد تا با همسایۀ خود، در قرارداد تولید انرژی شریک شود.
تاریخچۀ مذاکرات اردن و اسرائیل در حوزۀ منابع
برای اولین بار نیست که اردن و اسرائیل در مورد مدیریت منابع مذاکره میکنند. معاهدۀ صلح 1994 شامل یک ضمیمۀ مرتبط با مسائل مربوط به آب بود. ضمیمۀ دوم این معاهده بهطور خاص به طرحهای اشتراکگذاری آب اشاره دارد که استفاده از منابع آب در حوضۀ رود اردن را بین اردن و اسرائیل از حالت رقابتی به مشارکتی تغییر میدهد. این ترتیبات به اردن اجازه داد آب را در دریاچۀ طبریه ذخیره کند و اسرائیل نیز برداشتهای فصلی ازپیشتعیینشده از رودخانه یرموک داشته باشد. علاوه بر این، اسرائیل موافقت کرد سالانه 50 میلیون مترمکعب آب به اردن تحویل دهد. همچنین، این ضمیمه بهطور گسترده، تعهدات حمایتی دو بازیگر را در طول دوران خشکسالی و در توسعۀ منابع آبی بیشتر تشریح میکند. با توجه به اینکه در تابستان امسال، اسرائیل و اردن توافق کردند عملاً میزان آب دریافتی اردن را دو برابر کنند، مبنای همکاری این دو همسایه در حوزۀ آب گسترش بیشتری یافت.
همکاریهای بین اردن و اسرائیل تنها به آب محدود نشده است. از سال 2014، زمانی که شرکت برق اردن درخواست واردات گاز طبیعی از لویاتان، بزرگترین میدان گازی دریایی اسرائیل در دریای مدیترانه را امضا کرد، همکاری این دو بازیگر در زمینۀ تأمین گاز طبیعی نیز آغاز شده است. اردن واردات گاز طبیعی را در اوایل سال گذشته از طریق خطلولهای که به نیروگاههای شمال اردن متصل میشود، آغاز کرد. در آنجا، گاز برای تولید برق مورد استفاده قرار میگیرد و سپس، به بقیۀ کشور توزیع میشود. این توافق برای 15 سال اعتبار دارد.
با این حال، همۀ پروژههای برنامهریزیشدۀ اردن و اسرائیل در حوزۀ منابع طبیعی به سرانجام نرسیدند. توافقنامۀ سال 2015 که راه را برای پروژۀ انتقال آب از دریای سرخ به دریای مرده هموار میکرد، به سرانجامی نرسید. هدف این پروژه برای احیای دریای مرده با خطلولهای از دریای سرخ بود که بهدلیل وجود برخی از موانع سیاسی، مالی و زیستمحیطی، هرگز محقق نشد.
موانع موفقیت این توافق
یکی از موانع همکاری اردن و اسرائیل، شکلگیری دیدگاههای عمومی تنگنظرانه در ارتباط با این همکاری است. این، بهویژه در مورد اردن صدق میکند؛ بهطوری که این توافق بهدلیل سابقۀ طولانی و پرتنش بین این دو همسایه که به سال 1948 برمیگردد، بحثبرانگیز تلقی میشود. یکی از نگرانیهای که در میان شهروندان اردنی وجود دارد، درصدی وابستگی است که این قرارداد کشورشان را در آن وضعیت قرار میدهد؛ حتی اگر در این وابستگی، راهکارهای قابلقبولی برای کاهش مشکلات آب اردن وجود داشته باشد. اعتراضها و اعتصابهای اخیر در امان که در سطح پارلمان و شهروندان انجام شده است، نشان میدهد که احتمالاً این توافق بهطور کامل مورد استقبال عموم اردنیها قرار نخواهد گرفت.
با این حال، مسائل مربوط به امکانسنجی این توافق، بهویژه در حوزۀ زیرساختها، هزینهها و عملیات که باید حل شوند تا این طرح پیشنهادی به واقعیت تبدیل گردد، مهمتر هستند.
زیرساخت: چگونگی تحویل انرژی و آب بین اردن و اسرائیل، عنصر کلیدی این توافق است. شبکۀ ملی اردن برای مدیریت انرژی اضافی تولیدشده از سوی تأسیسات انرژی خورشیدی این کشور، احتمالاً مستلزم این است که تقویت شود. بسته به نحوۀ اتصال دو شبکۀ ملی انرژی برای آمادگی جهت انتقال آن، ممکن است توجه به چنین الزاماتی در طرف اسرائیل نیز موردنیاز باشد.
با توجه به انتقال آب از اسرائیل به اردن، مسئولیت چگونگی رسیدن آب شیرینشده به اردن بر عهدۀ اسرائیل است. این میتواند بهشکل انتقال مستقیم آب از ساحل به مرز یا انتقال و تحویل آب شیرینشده به استفادهکنندگان آب باشد؛ در غیر این صورت، به منابع آبی مشترک بین اردن و اسرائیل متکی خواهد بود. برای مثال، اسرائیل ممکن است تصمیم بگیرد اقداماتش را در حوزۀ تغییر مسیر آب از اردن یا رودخانۀ یرموک کاهش دهد تا اردن بتواند از آبی که توسط اسرائیل تغییر مسیر داده نشده است، استفاده کند. اسرائیل نیز در داخل، این کاهش در تغییر مسیر آب را از طریق نمکزدایی بیشتر جبران میکند.
هزینهها: بهغیر از درآمد حاصل از فروش انرژی به اسرائیل، هزینههای مربوط به ساختوساز و عملیات نیز وجود خواهد داشت. مسئلۀ اصلی این است که چه کسی هزینههای مربوط به ساخت و تحویل منابع بین اردن و اسرائیل را متقبل میشود. آیا این هزینهها توسط اردن و شرکت اماراتی مصدر تأمین میشود؟ آیا میتوان چنین فرضی را در رابطه با آبی که اردن تحت این قرارداد از اسرائیل دریافت میکند، مطرح کرد؟ آیا درآمد اسرائیل از این انتقال آب میتواند به ساخت تأسیسات جدید نمکزدایی ساحلی در اسرائیل کمک کند؟ شفافیت بیشتر در مورد چگونگی هزینههای مربوط به عملیاتیکردن این توافق برای همۀ طرفهای مشارکتکننده ضروری است.
عملیات: جزئیاتی وجود دارد که باید با توجه به مقدار و زمان چگونگی انتقال منابع بین اردن و اسرائیل مشخص شود. این بایستگیهای کَمّی شامل حداقل مقدار انرژی است که باید بهصورت ماهانه یا سالانه به اسرائیل منتقل شود. همچنین، حجم آبی که سالانه به اردن تحویل داده میشود، باید با حداقل آستانۀ ماهانۀ مناسب مشخص شود.
قابلبازیابی در:
https://www.mei.edu/publications/exploring-feasibility-jordan-israel-energy-and-water-deal